حمید حیدرپناه- دکترای جامعهشناسی فرهنگی و روزنامهنگار::در جامعه ما به دلیل شرایط خاص فرهنگی و سنتی، پایینبودن میزان مطالعه، تحصیلات و آگاهی والدین خصوصا نسل قبل، جامعه در حال گذار و سردرگمی ایجاد شده از تقابل سنت با مدرنیته، تاخر فرهنگی، تقلید و الگوبرداری کورکورانه از شیوههای زندگی سنتی و بیان حرفهای غیرمتفکرانه و... از همان سنین ابتدایی، کودکان ما آن طور که باید پرورش نیافته و به آنان آموزشهای فرهنگی و اجتماعی لازم داده نمیشود.
گاهی سخنانی از همان سنین کودکی به شکلی نسنجیده و بدون تفکر بیان میشوند و عمومیت مییابد که در بلندمدت تاثیرگذارند.
به عنوان مثال واژهی «کُشِمت» یا همان «میکشمت» از همان سنین به کرات تکرار میشود و برای هر اتفاق کوچک یا اشتباهی که مرتکب شوند، جهت تهدید خطاب می شوند:
"این کار را نکن وگرنه میام میکشمت"
"نمره ی کم بیاوری، میکشمت"
احتمالاً بسیاری از ما از سنین کودکی تا بزرگسالی این واژهها را بسیار شنیده و میشنویم، واژهای که به سادگی بیان میشود، بدون اینکه به عمق و محتوای واقعی آن توجه شود!
البته با وجودی که به دلیل ویژگی خاص زبانی و گویشی این واژه بجای واژه «دعوایت میکنم» یا «کتکت میزنم» استفاده میشود اما به هر حال آنچه در محتوای واقعی این واژه تعبیر میشود، نهایت خشونت است و همان کشتن و به قتل رساندن!
واژه ای که کودک در مراحل رشدش در کوچه و محیط مدرسه و تعامل با دوستان ملکه ذهنش میشود و جا میافتد که این واژه انگار واژهای است که باید از زبان شخصی که احساس قدرت میکند و میخواهد صدای دیگری را خفه کند به کار برده شود.
در محیط خانه هرگاه پدر یا برادر بزرگتر، احساس قدرت کند و میخواهد حرفش را دیکته کند یا افراد در محاورات روزمره، جهت به کرسی نشاندن حرف خودشان به کار میبرند:
"یا فلان کار را انجام میدهد یا میکشمش"
بنابراین انسانهای این جامعه از همان کودکی آموزش می بینند که در قدرتمندانهترین حالتشان از این واژه بهره ببرند.
در نقطهی مقابل افراد در این جامعه میآموزند که در انفعالیترین حالت ممکن هم، آنجا که در برابر قدرت دیگران حرفی برای گفتن ندارند، از این واژه برای پاسخ به قدرتنمایی و تهدید استفاده کنند:
»خووم کُشِم» یا همان «خودم را میکشم «
»اگر به این خواستهی من توجه نشود خودم را میکشم«
بنابراین «خودم را میکشم» جملهای است انفعالی در مقابل «میکشمت» که فرد در قدرتمندانه حالتش بیان میکند و هر دو هم نوعی تهدید است، هرکدام به اقتضای موقعیت خود!
همانطور که کودک از همان سنین واژهی «میکشمت» را در حالت قدرتمندانه و تهدید «خودم را می کشم» را هم در شرایط انفعال از اطرافیانش میشنود، به مرور ملکهی ذهنش میشود و در هرکدام از این دو حالت قرار گرفت، بیان و آن قدر تکرار میکند تا در نهایت عملی میکند.
و به نظر میرسد اتفاقاتی که امروز پیرامون جامعهی ما میافتد تقابل و تکرار این جملهی متضاد است و پیامد آن:
«افزایش قتلها و فراوانی خودکشی» که از مهمترین آسیبهای اجتماعی این روزهای جامعه ماست.
بنابراین لازم است کمی بیشتر به مسائل به ظاهر ساده توجه کنیم و فرهنگسازی و آموزشهای مناسب به صورت پایهای را از خانوادهها و مدارس شروع کنیم.
جامعهشناسان و روانشناسان بصورت جدیتر وارد این حوزه شده و رسانهها نظرات آنان را اطلاعرسانی کنند.
صداوسیما برنامههای آموزندهتری پخش و دولت هم از طریق اختصاص اعتبارات ویژه به استانهای آسیبپذیر توجه ویژهای کند.
انتهای پیام/ک
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد