به گزارش ایلام فردا، همزمان با بازگشت اعتدالیون به عرصه قدرت، مردگان سیاسی که در رأس آن ها رئیس دولت اصلاحات قرار دارد، تلاش دارند تا با نظریه پردازی و بیان دیگاه های خود، جنازه اصلاحات را در قالبی جدید احیا کنند.
در تازه ترین تلاش، روابط عمومی بنیاد باران خبر داد که "سیدمحمد خاتمی" در ژستی طلبکارانه در جمع اعضای ستاد بزرگداشت امام جمعه پیشین اصفهان با جسارت تمام به ایراد سخنانی پرداخته و در بخشی از اظهارات خود ایده شیطنت بار فرستادن امام به موزه را که خروجی فعالان ضدانقلاب دوران اصلاحات است، در قالبی جدید و لطیف تر مطرح نموده است تا این بار با تیپ اعتدال، پروژه حذف اندیشه های امام راحل را پی بگیرد.
خاتمی در دیدار فضلاله صلواتی که در پوشش بزرگداشت مرحوم سید جلالالدین طاهری به ملاقات وی رفته بود، با نشانه گرفتن مواضع انقلابی امام راحل، گستاخانه آن مواضع را محصول اضطراب و اضطرار دانست و گفت: «نمیشود شما به موضع عملی امام در مقام مسئول اول کشور در موقعیت جنگ و ترور و اضطراب و اضطرار، به یک مسألهای متمسک بشوید، که هر کشوری و هر حکومتی در دوران بحران مجبور است یک روشهایی اتخاذ بکند برای حفظ اصل نظامش، این را بگویید خط امام! و آن همه حرفها و موضعگیریها و روشن بینیهایی که امام داشتند را اصلا کنار بگذاریم.» این در حالی است که به شهادت تاریخ، تصمیمات بنیانگذار حکیم نظام اسلامی همواره برخاسته از عقلانیت دینی و فقاهت شیعی بوده است.
در قرائت مشوش و کج و کوله خاتمی از خط امام، هویت حضرت آیت الله العظمی خمینی (قدس سره الشریف) که جدایی ناپذیر مواضع انقلابی اوست، از شخصیت ایشان تفکیک شده است. در واقع خاتمی تلاش می کند به جای تطبیق خود با خط امام، امام را بر مشی خود و همنشینانش انطباق دهد.
خاتمی با تغافل نسبت به جملات رهبر معظم انقلاب -مدظله- نسبت به لزوم عذرخواهی فتنه گران و سردمداران فتنه 88، دست پیش را گرفته و در باب عفو و گذشت خود چنین مدیحه سرایی می کند: «ما نسبت به آن کسی که با ما بد کرده، بدترین بدیها را کرده، بنده شخص خودم را میگویم، به هیچ وجه یک ذره در ذهنم انتقامجویی نیست، دلم میخواهد همه خوب زندگی کنیم.»
وی بدون اینکه توضیح بدهد با چه مجوزی نظر شخصی خود را از زبان میلیون ها ایرانی بیان کرده، در ادامه با مصادره رأی مردم، اصلاحات را پیروز انتخابات دانست و افزود: «حالا اینکه اکثریت با ماست معنایش این نیست که آنها نفس نکشند، بلکه میگوئیم همه نفس بکشند و همه با هم ایران را بسازیم. امیدوارم این راه باز شده باشد.»
رئیس دولت اصلاحات بدون اشاره به توهین خود و دوستانش به رأی اکثریت مردم در سال 88، ادامه داد: «باید به رأی اکثریت احترام بگذاریم و اکثریت هم هوای اقلیت را داشته باشد. هیچ کس به فکر انتقام نباشد. همه میخواهیم این اسلام و ایران و این مردم به خوشبختی و سعادت برسند. باید این تنگ نظریها تمام شود.»
خاتمی سپس "اعتدال" را هم به فهرست مایملک شخصی خود و دار و دسته اش ضمیمه نمود و بعد از آنکه خودش را اولین مطرح کننده این کلیدواژه دانست و رئیس جمهور منتخب را به نوعی وامدار خود جلوه داد، اظهار داشت: «بنده در برنامه دور دوم انتخابات (سال۸۰) به نام گام دوم؛ یک فصل درباره اعتدال صحبت کردهام. اصلاح طلبی واقعی با اعتدال عقلانی سازگار است؛ بنابر این شعار اعتدالی که داده میشود، نه تنها بیرون از حوزه اصلاح طلبی نیست، بلکه اعتدال با افراط و تفریط از هر طرف که باشد مخالف است و ما هم با آن مخالفیم و این گفتمان رأی آورد. آقای روحانی هم همین گفتمان را داشت. تردید نکنید گفتمان اصلاح طلبی که اعتدال هم در آن نهفته است، توسط این مردم مورد تأیید قرار گرفت.»
بخش هایی از اظهارات سیدمحمدخاتمی در پی می آید:
*بسیار متأثرم که امروز مظهر و نماینده انقلاب ما کسانی باشند که هیچ نسبتی با سابقه انقلاب، تفکر انقلابی و با فداکاریهایی که برای این کار شده ندارند!
*شخصیت والایی چون حضرت آیت الله العظمی آقای منتظری به عنوان یکی از ارکان انقلاب که از تئوریسینهای بزرگ انقلاب اسلامی بودند، جایگاه بسیار مهمی داشتند.
*ما درباره قرائتمان از دین و امام راحل حرف داریم و میتوانیم از آن دفاع کنیم و معتقدیم انقلاب ما بر آن اساس تحقق پیدا کرد و میبایست در عمل هم تحقق پیدا کند.
*نمیشود شما به موضع عملی امام در مقام مسئول اول کشور در موقعیت جنگ و ترور و اضطراب و اضطرار، به یک مسألهای متمسک بشوید، که هر کشوری و هر حکومتی در دوران بحران مجبور است یک روشهایی اتخاذ بکند برای حفظ اصل نظامش، این را بگویید خط امام! و آن همه حرفها و موضعگیریها و روشن بینیهایی که امام داشتند را اصلا کنار بگذاریم.
*عقلانیت در ایجاد رابطه با جهان امروز در عین حفظ مصالح ملی است و نمیگذارد هزینههای زیاد بر دوش این مردم به خاطر بعضی روشهای غلط بیفتد.
*چند روز پیش یکی از اقتصاددانان بزرگ گفته بود اگر همه دست به دست هم بدهیم و تلاش کنیم، بعد از چهار سال به سال ۸۴ میرسیم! این حرف درستی است. یعنی ما باید زمینه درست بکنیم به نقطه صفر برسیم؛ نقطه صفری که شروعش برنامه چشم انداز بیست ساله بود که سال ۱۴۰۴ ما باید قدرت برتر منطقه باشیم.
*اگر هدف این است که ما به قدرت برسیم، فکر نمیکردیم زمینه برای آن وجود داشته باشد. به همین دلیل هم بنده خودم مسؤولیت را نپذیرفتم، اما دیدید با آقای هاشمی چگونه برخورد کردند؟!
*باید به رأی اکثریت احترام بگذاریم و اکثریت هم هوای اقلیت را داشته باشد، هیچ کس به فکر انتقام نباشد.
*ما نسبت به آن کسی که با ما بد کرده، بدترین بدیها را کرده، بنده شخص خودم را میگویم، به هیچ وجه یک ذره در ذهنم انتقامجویی نیست، دلم میخواهد همه خوب زندگی کنیم.
درباره این اظهارات چند نکته را می توان یادآوری کرد؛ کیهان در باره این اظهارات می نویسد: اولاً حضرت امام از جمله درباره عملکرد آقای منتظری و خیانتهای وی فرمودند «میزان حال فعلی افراد است» و تاکید کردند که وی به منافقین میدان داده و پول بیتالمال را هزینه آنها میکند. در واقع خانه آقای منتظری به تدریج به مسجد ضراری برای آمد و شد طیفهای مختلف منافقین و کارشکنی علیه نظام و دفاع مقدس شده بود و به همین دلیل نیز حضرت امام، نامبرده را از قائممقامی رهبری عزل کردند، با این وجود سادهلوحیهای منتظری تبدیل به لجبازی و خیانت شد.
ثانیاً به هر قرائتی از خط امام قائل باشیم نمیتوانیم در نفاق امثال خاتمی تردید داشته باشیم چه اینکه در دولت وی از سوی برخی اصلاحطلبان به گزافه گفته شد خمینی به موزه تاریخ خواهد رفت اما کوچکترین اعتراضی از خاتمی شنیده نشد، همچنان که 10 سال بعد هنگامی که روی جمهوری اسلامی «در آشوبگری خیابانی خط کشیده شد یا به امام» و به ولایتفقیه جسارت کردند، خاتمی نه تنها اعتراض نکرد بلکه جزو تحریککنندگان پشت پرده آن فتنه آمریکایی- اسرائیلی بود.
ثالثاً خاتمی و طیف متبوع وی به خاطر خودکامگی و جاهطلبی- و بعضاً آلودگی به سرویسهای جاسوسی بیگانه- در انتخابات سال 88 مقابل رای 25 میلیون نفری ملت که آن هم حقالناس بودند ایستادند و نه تنها این قانونشکنی آن هم با دروغ تقلب مرتکب شدند بلکه بستر معرکهگیری گروهکهای ضد انقلاب و آدمکشی و حمله به مساجد و تکایا را نیز فراهم ساختند و بنابراین خون قربانیان و هزینههای گزاف تحمیل شده به کشور و ملت بر گردن عوامل فتنه سنگینی میکند. با این وصف عملکرد طیف مورد اشاره، عین افراطگری و فسادطلبی است و نه دخلی به شعار اصلاحطلبی دارد و نه تناسبی با شعار اعتدال. این جریان تا هنگامی که امکان تحریک به آشوب داشت، کوتاه نیامد و بنابراین ادعای «پاک کردن کینه از دل» توهین به شعور مردمی است که 8 ماه رفتار از سر شقاوت و خباثت جریان فتنه را به چشم دیدند.
و بالاخره باید پرسید آیا مبانی فکری و سیاسی حضرت امام صرفاً مربوط به دوران بحران و اضطرار بود؟ یعنی این که حضرت امام فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد»، «پشتیبان ولایتفقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد»، «آمریکا دشمن شماره یک ملتها و شیطان بزرگ است» ، «منافقین از کفار بدترند»،«من نمیگذارم منافقین، اسلام و مردم بیپناه را از بین ببرند» و... نعوذبالله تاریخ مصرف داشته و حالا از نگاه فتنهگران دوره نوکری آمریکا و اسرائیل و منافقین است؟!
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد