به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، آزاده خرم فعال رسانهای در یادداشتی نوشت: در وانفسای زندگی امروزی که آهنگ آن اغلب به سرعت و گذر زمان میزند، داستانی از عشق و مهربانی در قلب شهر ایلام به نگارش درآمده که روحها را به ارتعاش درمیآورد.
بهار ۱۵سال پیش بود که ازدواج و بعد از مدتی برای بچهدار شدن اقدام کردیم، ولی با مراجعه به پزشکهای مختلف در نهایت یک جمله مشترک را به ما گفتند:« شما امکان بچهدار شدن را ندارید».
راههای درمانی زیادی را امتحان کردیم ولی هیچ نتیجهای نگرفتیم، باور این مسأله برایمان سخت و سنگین بود ولی باید میپذیرفتیم که زندگیمان بی روح از وجود و خندههای شیرین و بازیها و شیطنتهای فرزند خواهد بود.
بعد از گذشت چند سال به خانمم پیشنهاد دادم که از بهزیستی تقاضای فرزندخواندگی کنیم، ابتدا همسرم از این پیشنهاد ترس و دلهره داشت، از فضای سنتی استان، از برخورد و نگاه های اطرافیان و اقوام و... ولی در نهایت بعد از مدتی با همه آنها کنار آمد و خودش برای مراجعه به بهزیستی مصر شد.
حدود یکماهی در این خصوص با همسرم همفکری کردم، تمام جوانب کار را در نظر گرفتیم و با همه آنها کنار آمده بودیم و هدفمان تنها حضور یک بچه در زندگی و تغییر حال و هوای زندگی یکنواختمان بود.
به بهزیستی مراجعه و آن زمان تنها یک کودک واجد شرایط فرزندخواندگی در شیرخوارگاه وجود داشت که به علت برخی مشکلات جسمی نیازمند به پیگیری درمان داشت، در اولین برخورد مهرش به دل ما نشست و او را برای پذیرفتن به عنوان فرزند قبول کردیم.
به مناسبت روز پدر به سراغ این سوژه متفاوت رفتهام، ابراز احساس این پدر که تعداد آنها در جامعه کم نیست مو را بر بدنم سیخ و اشک را در چشمانم حلقه میزند، فردی که به معنای واقعی در قامت پدری مهربان با پذیرش فرزندخوانده نیازمند پیگیر درمان انسانیت خود را بیش از هر زمان دیگری اثبات و به دیگران درس داد.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد