مهدی محمدی، خبرگزاری تسنیم- اجرای گام نخست توافق ژنو از امروز آغاز می شود. تا آنجا که به برنامه هسته ای ایران مربوط است این یک خبر بد محسوب می شود. از امروز برنامه هسته ای ایران در هیچ زمینه ای به جلو حرکت نخواهد کرد (حتی در بخش پژوهش و تحقیقات) و در برخی بخش های کلیدی مانند ذخیره مواد هسته ای به عقب هم برخواهد گشت.
علاوه بر این، امروز نقطه شروع فرآیندی است که در آن دولت پذیرفته ایران یک کشور ویژه در صحنه بین المللی است و غرب حق دارد با آن به عنوان یک مورد خاص و استثنا، و نه به مثابه عضوی عادی شبیه دیگر اعضای جامعه بین المللی رفتار کند. این قلب توافق ژنو است. دولت ایران در توافق ژنو پذیرفته است یک مسیر چندین ساله را طی کند فقط برای خارج شدن از حالت استثا و تبدیل شدن به یک کشور عادی. در واقع دولت، خودش ایران را به عنوان کشوری که فعلا تا اطلاع ثانوی نمی توان برای بهره مندی از فناوری های حساس به آن اطمینان داشت شناسایی کرده است. دقیقا به همین دلیل است تیم مذاکره کننده قبول کرده برنامه غنی سازی ایران باید از ابعاد مختلف محدود شود. دولت آقای روحانی مثل امریکایی ها عقیده دارد ایران فعلا آنقدر قابل اعتماد نیست که بتوان یک برنامه کامل غنی سازی را در اختیار آن گذاشت. فعلا – تا اطلاع ثانوی یعنی تا وقتی امریکا تشخیص بدهد- حقوق ایران کمتر از بقیه اعضای جامعه جهانی و تکالیف آن بیشتر خواهد بود.
فقط برنامه هسته ای نیست که ایران را از دید امریکا به یک نگرانی بدل کرده است. بسیاری حوزه های دیگر هم هست که امریکا در آن دهه هاست از دست ایران عصبانی است. رفتار دولت یازدهم ممکن است دولت امریکا را وسوسه کرده باشد که پروژه «سر عقل آمدن» را از حوزه هسته ای فراتر برده و در حوزه های منطقه ای، حقوق بشر و برنامه موشکی هم پیاده کند. از همین حالا نشانه های تغییر ادبیات امریکایی ها در این حوزه ها را می توان دید. کمپین بین المللی حقوق بشر به تازگی گفته است ایران باید در زمینه حقوق بشر «اقدامات اعتماد ساز» انجام بدهد. مقام های امریکایی هم اعلام کرده اند اگر ایران می خواد رد کنفرانس ژنو 2 درباره سوریه حضور داشته باشد نخست باید اقداماتی که نشان دهنده «حسن نیت» آن باشد انجام بدهد و از جمله از دولت سوریه بخواهد بمباران هوایی را متوقف کرده و محاصره تروریست ها را پایان بدهد. ظاهرا امریکایی ها سوراخ دعا را پیدا کرده اند. تصور می کنند در ایران دولتی روی کار است که حاضر است خیلی چیزها را پیش پای آغاز رفت و آمد با غربی ها قربانی کند و بنابراین تصمیم دارند فرصت را از دست ندهند. امتیاز خواهی به حوزه های دیگر تسری خواهد یافت، دولت ابزارهای چانه زنی خود را از دست می دهد و کسانی به نمایندگی از امریکا داخل ایران چانه خواهند زد که آنچه امریکایی ها می خواهند چندان هم بی ربط نیست سهل است کاملا به نفع ماست!
امروز شروع دورانی است که امریکا آن را محصول موفقیت پروژه فشار به ملت ایران بویژه تحریم ها می داند. امریکایی ها در این باره که دولت روحانی را محصول تحریم ها می دانند کاملا صریح بوده اند. خب، اگر تحریم ها روحانی را در ایران رییس جمهور کرده دیگر چه کارهایی می تواند بکند؟ این سوالی است که ظاهرا امریکایی ها از خود پرسیده و پاسخ آن را هم یافته اند. درست به همین دلیل می گویند تحریم ها در حوزه های غیر هسته ای را نه فقط دست نمی زنند بلکه تقویت هم خواهند کرد. مهم تر از این، حتی در حوزه هسته ای هسته سخت تحریم ها دست نخورده باقی مانده است و دلت یازدهم ارزشمندترین دارایی های هسته ای ایران را تقدیم غربی ها کرده فقط در ازای 4 میلیارد دلار پول اقساطی که هزینه دو ماه دولت را هم تامین نمی کند. امروز روزی است که صهیونیست ها مطمئن خواهند شد تحریم اساسا ابزار مفیدی است. ماه های آینده دوران تقویت این ابزار است و دستکاری قطره چکانی بخش های کم اهمیت آن برای گرفتن امتیازهای بنیادی تر از ایران. اگر کسی تصور می کند آقای روحانی و دوستانشان ضربه ای به تحریم ها زده اند خوب است برود و یک بار دیگر قانون تحریم های جدید سنا را که بناست تا ابد مانند شمشیر داموکلس بالای سر ایران نگه داشته شود بخواند. آن قانون محصول درک عمیق امریکا از کارآمدی تحریم برای تغییر رفتار دولت غربگرا در ایران است. قانون های سخت تری هم در راه خواهد بود.
امروز نقطه شروع دورانی است که امریکایی ها به تغییر ریخت اساسی جامعه سیاسی ایران برای ماندگار شدن تفکر غربگرا خواهند اندیشید. جان کری جایی گفته است اگر توافق ژنو اجرا شود آن وقت امریکا مطمئن می شود تحریم ها محاسبات ایران را تغییر داده است. امریکا آن نیروهایی در ایران را که یکباره از راه رسیدند و در اوج ناامیدی توافقی چنین غیر منتظره را به آن هبه کردند قدر می داند و برای توانمند تر و ماندگارتر شدن آنها برنامه ریزی می کند. امروز نقطه شروع دوران بسیار ویژه ای از پروژه های توانمندسازی اپوزیسیون در ایران خواهد بود. اگر تربیت غربگرایان در ایران و سرمایه گذاری روی آنها می تواند به بردهایی چنین بزرگ بینجامد چرا امریکا نباید از این به بعد همه فکر و ذکرش این باشد که چگونه تعداد بیشتری محمد جواد ظریف و محمود سریع القلم در ایران تولید کند؟
در کنار همه اینها امروز نقطه شروع تجربه تاریخی منحصر بفرد ملت ایران هم خواهد بود. کسانی به مردم ما گفته اند هر چه می کشند از دست این تفکر مقاومتی است که سانتریفیوژها را چرخاند و الباقی مملکت را کلا تعطیل کرد. حالا زمانی است که ببینیم نچرخیدن سانتریفیوژها چه سان معجزه خواهد کرد؟ و دیدن دم کدخدا چطور مشکلات ملت را یک شبه دود می کند و به هوا می فرستد. در چند ماه آینده مردم درباره آنچه شیخ حسن روحانی در انتخابات به آنها گفت و راهی که پیش پایشان گذاشت قضاوت خواهند کرد. این همان تجربه گرانبهایی است که رهبر ما بشارت داد و به همه این هزینه ها می ارزد.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد