به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»،بع نقل از نوید شاهد، شهید یحیی هاتفی فرزند غلامحسن، 25 تیرماه 1342 در شهرستان بهشهرِ استان مازندران دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 9 خرداد 1363 به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید را به بهانه سالگرد شهادتش میخوانیم.
ای کسانی که ایمان آوردید، صبر کنید بر مصائب و صدمات دنیا و پیشآمدهای ناگوار آن، پایداری کنید در جنگ و طرفیّت با کفار، ساخته و آماده باشید برای مقاتله و جهاد با مشرکین و بپرهیزید از غضب خدا در نافرمانیش و نافرمانی پیغمبرش، شاید شما رستگار شوید.
با درود فراوان به رهبر عزیزمان، متفکر و اندیشمند قرنمان و یگانه معلّم اخلاقمان، امام خمینی. با سلام بر شما امت قهرمان و صابران همیشه در سنگر و همیشه در صحنه، شما امّتی که از امتحانات پی در پی خداوندی، پیروزمندانه و شرافتمندانه بیرون آمدید. چند جملهای به عنوان وصیّت برایتان مینویسم.
پروردگارا! من یک بنده گناهکار توام، با کوله باری از گناه به سویت آمدهام، به امید اینکه مرا مورد عفو و بخشش قرار دهی.
ای امت مسلمان و قهرمان، بشتابید به سوی آمرزش از پرودگار خود و بشتابید به سوی بهشتی که عرض آن بهشت، به قدر عرض آسمانها و زمین است و آماده و مخصوص برای پرهیزکاران شده است.
ای انسانها! به خود آیید که به کجا میروید، قرآن را بخوانید و روی آیههای آن ساعتها، روزها، ماهها و سالها تفکر کنید. راه زندگی کردن در این دنیا را بیاموزید، به روز آخرت و روز قیامت فکر کنید و آن روز را در نظرتان مجسّم کنید. اگر خواستید گناهی را مرتکب شوید، از آن روز بترسید و بگویید که اگر در اینجا هیچکس نیست و میتوانم گناهی را انجام دهم، خدای را به یاد آرید که در همهجا حاضر و ناظر میباشد.
بترسید از آن روز که روز تسویه حساب با خداست و نتیجه اعمالتان را در آن روز باید تحویل دهید. صبر کنید بر مصائب و صدمات دنیا و پیشآمدهای ناگوار و پایداری کنید. در جنگ و طرفیت با کفار، ساخته و آماده باشید و برای مقابله با معاندین و جهاد با مشرکین، پرهیز کنید از غضب خدا در نافرمانیش و نافرمانی پیغمبرش که شاید شما رستگارشوید.
زندگانی دنیا برای مدت کوتاهی است که انسان باید در این مدت کوتاه خودش را بسازد، اعمال نیکو و درست انجام دهد و گول شیاطین را نخورید. زندگانی دنیا بازیچهای پیش نیست که سرد و گرمش، شیرین و تلخش مانند خوابیست که به سرعت میگذرد.
خواهران و برادران! بدانید که زندگانی حقیقی در خانۀ آخرت است. وحدتتان را روز به روز مستحکمتر و استوارتر کنید و تقوا را پیشه خود بسازید. در یک تشکیلات اسلامی شرکت داشته باشید، چرا به تشکیلات اسلامی اهمیّت نمیدهید و برایش ارزش قائل نمیشوید. به خدا اگر یک لحظه غفلت کنید و از تشکیلات به دور باشید، قطعاً بدانید که دشمنان اسلام با تشکیلات قویتر و منسجمتر در سرکوبی این انقلاب فعالیت میکنند. تا دیر نشده ببینید که در جامعهتان کدام تشکیلات، اسلامی و شناخته شده است و در آن حتماً شرکت کنید. برای اسلام قدم بردارید، فکر کنید، کار کنید و کارهایی را که انجام میدهید برای ریا به دیگران بازگو نکنید.
دوستان عزیزم، برادرانی که همیشه در سنگر هستید! امیدوارم که هر بدی و هر تهمتی که نسبت به شما روا داشتم، مرا به خوبی و بزرگی خودتان ببخشید. من میروم برای اینکه اسلام عزیزم بماند و میسوزم، برای اینکه از روشناییم استفاده کنند.
برادران! همه شما میدانید که هر انقلابی احتیاج به خون دارد و تا خون نباشد، انقلاب بارور نخواهد شد. ملّت مسلمان و غیور ایران تاکنون شهیدان فراوان و بزرگواری دادند و خواهند داد، هیج باکی هم از شهادت ندارند چون هدفشان اسلام است و هدفشان آزاد ساختن انسانها از چنگال شیطانهای بزرگ و کوچک میباشد و به قول امام عزیزمان که میفرمایند: «ملّتی که شهادت دارد، اسارت ندارد»
دوستان عزیزم! بعد از رفتن من، اگر وقت پیدا کردید، بیایید بر سر قبرم، در دعاها و جلساتتان مرا شرکت دهید و مرا از خودتان بدانید.
پدر و مادر عزیزم! میدانم که رنجهای فراوان متحمّل شدهاید تا توانستید مرا به این سن برسانید ولی ای مادر مهربانم، آیا خون من بالاتر از خون سر بریدۀ امام حسین (ع) است؟ بالاتر از خون بهشتی و رجائی و باهنر است؟ بالاتر از خون فاطمه الزهرا(س) و علی اکبر است؟ و بالاتر از خون دستغیب و مدنی است؟ به خدا من خیلی خیلی کوچکتر از آنها هستم و تنها خدمتی که میتوانستم برای اسلام انجام دهم، دادن خون بود و خون!
تو ای پدر عزیزم! چه زحمتهایی که در طول عمرت متحمّل شدی و اصلاً به روی هیچکدام از افراد خانواده نیاوردی، همچنان مقاوم و استوار و صابر بودی و هستی، شکر خدا از خط اصیل اسلام خارج نشدی و نخواهی شد.
پدر و مادر عزیزم! دوست دارم که در شهادت من هیچگونه ناراحتی از خود نشان ندهید، چون روح من از این عمل رنج میبرد و اگر میخواستید گریه کنید، برای 72 تن از یاران امام حسین(ع) و صحنه کربلای حسین(ع) گریه کنید و اگر مصیبتی در زندگی بر شما وارد میشود، منطقتان این باشد: «انالله و اناالیه راجعون» ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم.»
پدران و مادران بدانید! تمام فرزندان شما امانتی هستند در نزدتان، که این امانت را باید دربست نگهداری کنید و سالم به صاحبش که همان خداست، تحویل دهید و در راه او تلاش و کوشش کنید.
پدر و مادر عزیزم! انشاالله که مرا حلال کنید و افتخار شما این باشد که خانواده شهید هستید.
برادران و خواهران عزیزم! امیدوارم که هر بدی از من دیدید مرا ببخشید و انشاالله از من ناراحتی نداشته باشید.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد