سرویس: استان ایلام
کد خبر: 2484
|
10:35 - 1392/02/28
نسخه چاپی

مراسم شادی و شیون دستاویز رای جمع کن ها/

در آرزوی برنامه به جای کیک و ساندیس!!!

در آرزوی برنامه به جای کیک و ساندیس!!!
متاسفانه در اغلب موارد استفاده از شیوه ها ی سنتی چون سوگند به قرآن،رفتن به مراسم ختم یا عروسی و ... باعث شده جامعه از انتخاب عقلانی فاصله گرفته و اینها همه دودش در چشم توسعه استان می رود.

 

مهدی فتاحی:این روزها مجالس ختم و یا عروسی شاهد حضور چهره هایی است که انگار تازه یادشون افتاده که باید در اینگونه برنامه ها شرکت کنند.

مساجد و تکایا و یا تالار های عروسی این روزها حضور چهره هایی را به نظاره می نشیند که راه جلب اعتماد و راه همراهی مردم را در اینگونه کنش ها و رفتارها جستجو می کنند.

برخی داوطلبان میان دوره ای مجلس ویا شوراهای اسلامی شهر و روستا این روزها در حالی خیل جمعیت هواداران مشتاق را در صف های عروسی و عزا پشت سر خود می بیند که افق های دور و نزدیک در ذهن دارند و یا احساس می کنند برای ادای دین به مردم،انجام تکلیف بودن در صحنه و یا خدمت صادقانه و بی منت باید اینگونه خودشان را مردمشان بشناسانند.

آنچه که خیلی وقته ذهنم را به خود مشغول کرده این است که آیا این روش ها ،روش های درست و مناسبی است؟ اگر یک فرد خودش را با رفتن به مراسم ختم و شاباش دادن در عروسی مطرح می کند و احتمالا تمام برنامه ها و سیاست و اهداف و اولویتهای اقتصادی،فرهنگی ،اجتماعی و ... در پشت این تبلیغات عام پسند پنهان کرده،پس تکلیف افراد دارای برنامه و شایستگی اما متاسفانه فاقد این ابزارها و ... چیست؟یا اینکه اینگونه مطرح شدن ها باعث کمک به توسعه شهر و استان می شود؟

خیلی در این باره فکر کردم؛با خودم فکر کردم اینکه باید در مراسم و آیئین ها شرکت کردن،اینکه احترام مسئولیتی است همه جایی و همه کسی و همه وقتی،اینکه در جوامع سنتی که به قول پارسونز هنوز که هنوزه کنش ها و رفتارهای عاطفی و مراسم رفتن ها و ... بهتر از کنش های  خنثی جواب می دهد؛همه درست است اما سهم شهروندان از برنامه های توسعه چیست؟آیا آرایی که با شیوه های غیر متعارف جمع می شود باعث نمی شود که مرز منتخب در دنیایی از زنجیر،زنجیر توقعات ریز و درشت از استخدام و تبدیل وضعیت تا ارتقای اداری گرفته تا هزاران وعده و وعید دیگر،دست و پایی بسته شود؟

جامعه شناسان معتقدند که اسلام در دوران گذر از سنت به مدرنیته بسر می برد،دورانی که ویژه است،دورانی که ته مانده های ذهنی سنت ها بر رفتارها و نگرش های مدرن سایه افکنده و هنوز نمی توان از آسیب های سنتی فاصله گرفت،آسیب هایی که دامن رفتارهای انتخاباتی را گرفته است.

متاسفانه در اغلب موارد استفاده از شیوه ها ی سنتی چون سوگند به قرآن،رفتن به مراسم ختم یا عروسی و ... باعث شده جامعه از انتخاب عقلانی فاصله گرفته و اینها همه دودش در چشم توسعه استان می رود.

استانی که هنوز راه آهن ندارد و تازه استارت آن در حد مکان یابی زده شده است،استانی که بزرگراه ندارد و به علت کم بودن پروازها،اگر دیر به پرواز برسی و سر ساعت خاصی در فرودگاه حاضر نشوی باید با اتوبوس مسیر حدود 700 کیلومتری ایلام به تهران را طی کنی،استانی که کارشناسان مرکز آن را یک روستا شهر می دانند و از خیابانهای عریض و طراحی های شهری و ... در آن خبری نیست.

نمی دانم تا کی داوطلبان با چسبیدن به فرعیات و عدم ارائه برنامه مدون و کاربردی می خواهند به دنبال آراء مردم باشند.

نمی دانم تا کی،اما کاش ما هم مثل خیلی از شهرهای دیگه افراد را نه برحسب تعداد دفعات حضور در مراسم و نه حرف پایگاه ایلی و قبیله ای،بلکه بر اساس برنامه و توانمندی شان انتخاب می کردیم.

کاش جلسات  انتخاباتی تشریفاتی نبود و به جای تعریف و تمجید های بی حاصل و کیک و ساندیس خوردن ،جای خود را به نقادی و سوال و جواب از روی دلسوزی می داد.

و کاش ایلام ما مهمتر از جیب و منفعت و امیال شخصی ما بود ...

تا بعد

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد