آن مرد از راه دور آمد

ایلام بیدار::از راه های دور آمده اند تا با دستان توانای خود گره از کار مردمانی بگشایند که صبورند و مقاوم و ایمانی مستحکم دارند و بر سر عهد و پیمان با خدای خود مانده اند و تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی از رشادت و دلیری و ولایت مداری و صداقت، صفا و سادگی آنها شهادت  می دهند.

آری آنها آمده اند بدون رایزنی و ادعا و تلاش برای تصدی مسئولیت نه ریاست، تا خود را از مردم بدانند و از کنار این مردم ساده و صمیمی و پرتلاش و کم انتظار توشه های معنوی بردارند و خدمت ها بکنند چرا که

عبادت به جز خدمت خلق نیست                                  به تسبیج و سجاده و دلق نیست

درست حدس زده اید صحبت از مدیران غیر بومی استان است که مردمان حق شناس و خدمتگزار خلق بوده و در کنار مردم به خدمت و عبادت مشغول و البته متخصص و مدیر و با سواد و دارای مدرکند و مردم استان و جوانان بایستی هم قدر آنان را بدانند و هم قدر آنانی که زمینه حضور این افراد توانا را فراهم می آورند بدانند.

خلاصه این مردم همش باید قدر بدانند، قدر آوردن افراد دانا، مردم دار، متخصص و باسواد در نبودن افراد توانا و متخصص استانی را بدانند و قدر آنان که با هزاران زحمت این افراد را به استان می آورند و می پذیرند که چرخ توسعه و سکان مدیریت استان، صدالبته بایستی با دستان توانای آنان تقویت شود هرچند به بهای ترددها و پروازهاو...باز هرچند به بهای عدم آمدن خانواده آنان به استان البته به خاطر مسائل و مشکلات شخصی نه کمبود امکانات و پایین آمدن کلاس و...و باز هم هرچند به بهانه پیدا نکردن خانه های بزرگ و باغ های بزرگ و البته خانه و باغ و امکانات و...

و لابد بایستی مردم از بابت این قصور هزینه های معنوی بدهند و عذرها بخواهند که چرا در شهر باغ ها و خانه های بزرگ و اعیانی نیست.

بگذریم مردان پرتوان و مدیران پرتلاش غیربومی که اصلاً در قید و بند این حرفها نیستند و برای خدمات به خلق حاضرند هر زحمتی و سختی را به جان بخرند.

این دوستانی که از خودرو و راننده استفاده نمی کنند، از منزل دولتی استفاده نمی کنند باغ و خانه باغ که نمی خواهند تازه پرواز هم نمی کنند با خودرو مأموریت می روند و استان هم از راه آهن محروم است البته بایستی باردیگر از آنان به علت عمق محرومیت در استان عذر بخواهیم و با این عذر خواستن و قدردانی مضاعف هم باید بر دوش این مردم سخت کوش باشد.

از همه مهمتر عمق آشنایی آنان با فرهنگ و زبان و گویش و شیوه زندگی مردمان استان می باشد که هر از چند گاهی در جمع مدیران و کارکنان سازمان ها و ادارات خود خاضعانه و خاشعانه از فرهنگ و ادب و بزرگواری مردمان این دیار حرفها می زنند و مدام استان را با دیگر نقاط و تجربه های زندگی شخصی خود مقایسه می کنند و حرف ها و حدیث های فراوان دارند و در تلفظ اسامی نقاط و محلات و... هم مشکلی ندارند و ملالی نیست.

ای اقا دل خوش سیری چند، مدیر بومی و غیربومی ندارد، اخیراً دیگر کسی به دنبال خرید زمین و باغ و ویلا در اطراف شهر و حتی ویلای شمال و.. که نیست، ماییم و حفاری ها و صنعت نفتی که دوستان سایر استانها زحمتش را می کشند و زحمت تعدادی از ادارات کل و سازمان ها و حتی تدریس دانشگاهها را هم یک عده دیگر بر دوش گرفته اند و شعب بانک ها و موسسات مالی هم که بهتر است غیر بومی باشد و خلاصه تحصیلکرده و توانا و مدیر و مدبر که نداریم.

از طرف دیگر مشکلات آنچنانی هم که می گویند در استان نیست  و ملالی هم نیست؛ چرا که آمار بالای بیکاری هم نداریم که غصه بکارگیری افراد غیربومی داشته باشیم و دغدغه اشتغال افراد غیر بومی و باز همچنان ملال و دغدغه از نداشتن بودجه های کلان و فراهم نبودن فضای لازم برای زندگی افراد با کلاس در استان می باشد که آن هم قرار است با تدابیر عاقلانه ای فکری برای تخصیص بودجه ها و فعال شدن حساب ها و تنظیم قراردادها و... انجام گیرد و تازه منتظر کار دیگران در راه آهن هم نمانده ایم و تا آنها به اسلام آباد بیایند ما خود از یک سر دیگر شروع و قبل از آنها به نقطه اتصال غرب و جنوب راه آهن می رسیم و به لطف همین مدیریت توانا و البته راهبردی تازه آنجا یک چندسالی استراحت می کنیم تا دیگران با حرکت لاکپشتی به ما برسند.

و شواهد و قرائن و گزارشات و آمار و مصاحبه ها هم خبر از آمدن سرمایه گذاران و آوردن پول های کلان و خلاصه آخرش درست شدن تله کابین و... هم دارد و ما و شما هم اصلاً ناراحت نباشیم چرا که قرار است این مدیران توانا و با تجربه بعد از درست کردن همه کارها و انداختن توشه های خدمت سکان مدیریت را به نیروهای تازه کار و تحصیل کرده های آینده استان بسپارند و تازه لطف هم می کنند و بقچه تجربیات و دست آوردهای مدیریتی خود را خاضعانه در اختیار آنان قرار دهند و سفیران خوبی هم برای معرفی استانمان می باشند.

و دیگر حالا چرا ملال و دغدغه و ناراحتی و...

و دل خوش سیری چند....