ایمان عطایی فر::انجمن اسلامی دانشجویان نامی است آشنا برای اکثریت دانشجویان که هر کداممان شاید با توجه به خاطراتی که از آن داریم برداشت متفاوتی از آن داشته باشیم اما همه ی ما با شنیدن این عنوان به یاد گذشته می افتیم گذشته ای نه چندان دور، به یاد تلاش، شور مطالبه گری، انتقاد، استقلال، سازش ناپذیری، مبارزه برای تحقق آرمان ها و...
نخستین انجمن اسلامی دانشجویان در سال های اولیه ی دهه 20 شمسی به فاصله کمی از تاسیس دانشگاه تهران تشکیل شد. موسسان این انجمن هدف از تشکیل آن را به پا داشتن شعاءر دینی و انسجام دانشجویان مذهبی در فضای مارکسیستی حاکم بر دانشگاه های آن زمان عنوان کرده اند.
پس از انقلاب جمع کثیری از اعضای این انجمن ها به دیدار حضرت امام(ره) می روند که ایشان در باب لزوم حفظ وحدت نکاتی گوشزد کرده و می فرمایند: "بروید تحکیم وحدت کنید" و اینچنین بود که دفتر مرکزی انجمن ها با عنوان"اتحادیه انجمنهای اسلامی و سازمانهای دانشجویی سراسر کشور" (دفتر تحکیم وحدت) در تهران تاسیس شد و اکثریت انجمن های اسلامی به عضویت آن درآمدند.
هیچ گاه تاریخ فراموش نخواهد کرد که در اکثر جنبش های مردمی معاصر دانشجویان جز طبقه پیشتاز بوده اند. هنوز دانشگاه تهران 16 آذر را به یاد دارد که چگونه دانشجویان در خط مقدم استکبار ستیزی و مبارزه با امپریالست قرار گرفته و با فدای جان پاک خود به استقبال مهمان ناخوانده آمریکایی رفتند. در جریان راهپیمایی ها و جنبش های اعتراضی به حکومت شاهنشاهی همواره نقش دانشجویان پر رنگ بوده است. 13 آبان 58 و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نمونه ی دیگری از حرکات دانشجویان مسلمان در جهت حفظ انقلاب و رسانیدن پیام ضد استعماری انقلاب اسلامی به گوش ابر قدرت بلامنازع وقت یعنی آمریکا بود.
با شروع جنگ تحمیلی فعالیت انجمن های اسلامی با توجه به شرایط جنگ، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. در بسیاری از انجمن های اسلامی واحد امور جنگ تشکیل شد که نقش بسیاری در اعزام نیرو و پشتیبانی از جنگ داشت. تقدیم شهدای بزرگی چون همت، باکری، علم الهدی و... از دیگر برگ های زرین سوابق انجمن در این دوره از تاریخ است. با پایان جنگ تحمیلی و روی کار آمدن دولت هاشمی توسعه اقتصادی محور برنامه های کشور قرار گرفت. متاسفانه در این دوره از تاریخ تحت تاثیر جو توجیه گر آن زمان، که حتی زمانی کار به جایی رسید که در آن "مخالف هاشمی مخالف رهبری است، مخالف رهبری دشمن پیغمبر است" جز شعار های اصلی جامعه قرار گرفت، انجمن ها تا حدی آن خوی مطالبه گری و انتقادی خود را کنار گذاشتند و تا حدی منفعل واقع شدند. فضای سردی که با مخالفت جدی رهبری هم رو به رو شد. در سال 72 درحالی که هاشمی برای دومین بار به ریاست جمهوری انتخاب شده بود و جنبش دانشجویی در رکود کامل به سر می برد، رهبر انقلاب در دیدار خود با دانشجویان و دانش آموزان بر ناخوشایند بودند فضای حاکم بر دانشگاه ها تاکید کردند و فرمودند: "دانشجویان! بیدار بمانید. این وضعِ دانشگاهى که امروز هست، من به شما صریح بگویم: من این وضعیت را نمىپسندم. دانشجویى که اصلاً نفهمد در دنیا چه مىگذرد، این دانشجو، دانشجوى زمان خودش نیست؛ مرد زمان خودش نیست. دانشجو باید احساس سیاسى داشته باشد، درک سیاسى داشته باشد، تحلیل سیاسى داشته باشد"
اما با نزدیک شدن به پایان دوره ریاست جمهوری هاشمی و سرآمدن فضای اختناق سیاسی این بار دفتر تحکیم وحدت به سمت حمایت علنی از احزاب سیاسی که مخالف رویه و اساسنامه خود بود پرداخت و به اصطلاح "از این ور بام افتاد".
در سال 76 دفتر تحکیم وحدت به صورت علنی از حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی حمایت کرد و نقش پر رنگی در روی کار آمدن جریان اصلاحات در کشور ایفا کرد. از آغاز این دوره دفتر تحکیم وحدت و اکثریت انجمن های مطبوع آن به صورت مصداقی وارد کوچکترین مساءل شده و با زیر پا گذاشتن استقلال تشکیلاتی خود به عنوان پیاده نظام طیف افراطی اصلاح طلب در دانشگاه نقش ایفا کردند. در این میان جمعی از انجمن های اسلامی دانشجویان که از ابتدا مخالف این رویه بودند به انتقاد از این شرایط برخاستند اما چون راه به جایی نبرده و مشاهده کردند که دفتر تحکیم آنچنان در جریانات سیاسی حل گردیده که دیگر راه برگشتی برایش باقی نمانده به سردمداری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز( که در آن زمان به همراه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران تنها انجمن هایی بودند که در دفتر تحکیم از 3 حق رای برخوردار بودند) و چند انجمن دیگر که برخی هیچ گاه عضو دفتر تحکیم نبودند در 13 آبان 1378 اعلام استقلال نمودند و "اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل" را بنیان نهادند.
مستقل، لفظی بود سرشار از معنی که در جواب وابستگی دفتر تحکیم وحدت به جریانات سیاسی، به کار گرفته شد. تا پایان دولت اصلاحات این اتحادیه تعداد دفاتر خود را به بیش از 30 انجمن رسانید. اتحادیه ای که هدف از تاسیس آن پاسداری ار استقلال جنبش دانشجویی و ادامه راه انجمن اسلامی واقعی بود. چرا که از این زمان به بعد دفتر تحکیم تنها لفظ اسلام را به یدک می کشید و در بسیاری از موارد همراه با جریانی خاص، به تخریب مبانی دینی پرداخته و سخن از روشنفکری دینی سر می داد! کم نبودند انجمن هایی که علنا اعلام وابستگی به جریانات مارکسیستی یا افکار لیبرالی نمودند.
اما داستان به همین جا ختم نشد. دفتر تحکیم که جدایی این انجمن ها به خصوص انجمن شهید چمران و علوم پزشکی اهواز را بر نمی تافت با زیر پا گذاشتن اخلاق و قانون دست به هر کاری زد تا مانع این جدایی شود. حتی در آن زمان نماینده دفتر تحکیم وحدت به دیدار استاندار وقت خوزستان دکتر خرم رفته و سعی کردند که با حمایت ایشان در انجمن این دانشگاه ها به اعمال نفوذ بپردازند که با توجه به هوشیاری و اقدامات به موقع، دانشجویان اهوازی مانع این اقدام شدند. اقدامی که خلاف واضح قانون بود چرا که ساختار انجمن ها از پایین به بالاست و دفتر تحکیم خود متشکل از این انجمن ها بود و حق اعمال دستوری اینچنینی را نه تنها نداشته بلکه حقیقت هم عکس این بود. از این زمان سعی در نفوذ در انجمن و استحاله آن از طریق انتخابات مهندسی شده داشت. کار به کمیسیون اصل 90 مجلس وقت(پنجم) رسید. علی رغم حمایت قاطع دولت و وزیر علوم(دکتر معین) از دفتر تحکیم در این جریان، باز هم نتیجه خلاف آن چیزی بود که تحکیم می خواست. کار به بالاترین مرجع رسیدگی به اختلافات تشکل های وزارت علوم رسید.
شورای عالی انقلاب فرهنگی که در آن زمان تحت ریاست حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، رءیس جمهور وقت بود. باز هم رای به نفع انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران و جندی شاپور اهواز(که زیر نظر اتحادیه مستقل بود) داده شد. اما روسای وقت این دو دانشگاه با فشار وزارت علوم و با زیر پا گذاشتن قانون ابتدا این دو انجمن را از هم جدا نمودند و سپس در هر کدام از دانشگاه ها انجمن جدیدی به وجود آوردند. پس از مدتی درگیری انجمن قدیم و انجمن جدید، در اقدامی هماهنگ انجمن های قدیم منحل شدند. اعضای انجمن قدیم برای ادامه فعالیت سعی در ایجاد انجمن جدیدی نمودند و پس از حدود 4 سال پیگیری شبانه روزی(علی رغم تمام نامهربانی ها و سنگ اندازی های پی در پی) انجمن اسلامی دانشجویان مستقل را در سال 1383 تاسیس نمودند. به این امید که سرانجام روزی بتوانند به احقاق خق غصب شده خود بپردازند. پس از اقدامات ساختارشکنانه و خلاف اخلاق و قانون انجمن اسلامی دانشجویان(انجمن جدید) در سال 88 و انحلال آن، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل با اراءه مستندات و دلایل خود به دبیرخانه هیات نظارت بر تشکل های دانشگاه در سال 91 به حذف پسوند مستقل از عنوان خود اقدام کرد و پس از 11 سال به حق از دست رفته خود رسید.
اما این روزها مشاهده شده عده ای به نام شورای احیا انجمن اسلامی یا هیات موسس و... در دانشگاه ما به برقراری ارتباط با برخی جریانات خاص در بیرون از دانشگاه و اعلام موجودیت اقدام می کنند. جدای از اینکه این افراد بدون هیچ مجوز و شناسنامه ای به این اقدامات دست می زنند که خلاف آشکار آیین نامه تشکل های دانشجویی است، در میان این افراد کسانی دیده می شوند که سابقه ی فعالیت های مارکسیستی یا اذعان به لیبرال بودن داشته یا کسانی که در گذشته مواضع افراطی و ساختارشکنانه از خود بروز داده و دارای سوابق امنیتی و قضایی بوده، در این بین حتی کسانی که سابقه توهین به پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) را در نشریات خود داشته اند هم دیده می شود!
حال خود قضاوت کنید: این دوستان کجا و انجمن اسلامی کجا؟
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد