سرویس: استان ایلام
کد خبر: 8226
|
09:57 - 1393/04/15
نسخه چاپی

حل مسئله و یا پاک کردن صورت مسئله

حل مسئله و یا پاک کردن صورت مسئله
یک زمانی می گفتند مشکل از هلی کوپتر میدان کشوری است و زمانی هم عده ای برای شکست رقبای سیاسی و حزبی خود می گفتند مشکل اصلی بیکاری و فقر است و یک عده نیز می گویند مشکلات و آسیب های روحی و روانی دوران جنگ عامل اصلی خودکشی است.

ایلام بیدار::می گویند ساده ترین راه بی خیال شدن و پاک کردن مسئله است به جای حل مسئله،آری ساده اندیشیدن و اوقات گذارندن،بی خیال شدن اخیرا تبدیل به یک الگوی مدیریتی و نسخه ای مثل سایر نسخه هایی که بسیاری از افراد رمز موفقیت خود و حتی سعادتمندی جامعه را درآن می بینند تبدیل گشته است.

نسخه هایی همچون کمتر حرف زدن، بیشتر گوش دادن، سواری ندادن، بیخیال شدن، آسیب شناسی موقعیتی(محافظه کاری) خراب کردن دیگران و...

یکی از همین آسیب های اجتماعی استان ما که اخیراً طی ماه گذشته نیز فراوانی بالایی داشته موضوعی است اجتماعی به نام خودکشی.

کمابیش همه ما ایلامی ها با این موضوع آشنا و به مواری از آن در شهر و روستا و محله و ایل و اقبیله و در میان دوستان و آشنایان برخورد کرده ایم؛ هرچند نگارنده بیشتر ترجیح می دهد مسائل و مشکلات را در قالب طنز ظریف اجتماعی و نقادانه و  بعضاً متفاوت و متضاد و کنایه آمیز بیان کنند اما در باب این موضوع عمق آسیب به حدی است که شاید یادداشت اخیر پرده های طنز تلخ و شیرین اجتماعی و کنایه و ابهام را کنار بزند و با نگاهی شاید متفاوت تر، شناسایی و به اعلام هشدار این آسیب بزرگ بپردازد.

امید آن که کارشناسان، نخبگان، مسئولان، اساتید و بزرگان علمی و مذهبی و جامعه علمی و فرهنگی اول تأمل کنند که پیرامون این موضوع تا کنون چکار کرده ایم و اگر بخواهیم واقعاً و در میان عمل کاری بکنیم  چه باید کرد.

مسأله چیست؟ مشکل کجاست؟ چرا هر از چندگاهی خبرهایی از کوچه و خیابان و شهر و محله از خودکشی همشهریان ما به گوش می رسد.

یک زمانی می گفتند مشکل از هلی کوپتر میدان کشوری است و زمانی هم عده ای برای شکست رقبای سیاسی و حزبی خود می گفتند مشکل اصلی بیکاری و فقر است و یک عده نیز می گویند مشکلات و آسیب های روحی و روانی دوران جنگ عامل اصلی خودکشی است.

اخیراً هم عده ای می گویند مشکل اصلی ریزگردهاست که حالا بعداز ریه های ما، امان درختان بلوط را بریده و حالا دیگر بر سیستم عصبی تأثیر می گذارد و خلاصه هر کسی چیزی می گوید.

عده ای از دوستان و کارشناسان و دارندگان دغدغه های اجتماعی هم تعداد محدودی پژوهش و تحقیق انجام می دادند که حالا چند سالی است برخی ها آن را هم منع می کنند و می گویند یکی از افراد که خود در این زمینه تحقیق می کرد عاقبت اقدام به خودکشی کرد و گویا این نظریه پردازی ها و بگومگوها همچنان ادامه دارد.

به سراغ مسئولان و اساتید و کارشناسان که می رویم اخیراً می گویند بنابر تحقیقات و پژوهش های گسترده عامل یا عوامل و محرک های بسیاری در این زمینه تأثیرگذار می باشند که فراوانی آنها به تعداد بالای 80 و بعضی ها می گویند 100 عامل می رسد.

از عوامل روحی و روانی گرفته تا عوامل محیطی و صد البته آداب و رسوم و شیوه زندگی و باورهای غلط اجتماعی و... و عده ای هم مصرانه بر این باورند که مسائل و مشکلات معیشتی و حیثیتی بیشترین تأثیرات را داشته اند؛ عواملی همچون فقر، بیکاری، شأن و جایگاه اجتماعی افراد و... .

سالهاست هر از چندگاهی این درد کهنه سرباز می کند و چقدر جای جامعه‌ی علمی در بررسی و واکاوی و حساسیت به این موضوع خالیست و البته این دوستان نیستند که آرام و بی خیالند؛ جامعه فرهنگی استان و صدالبته مسئولان نیز همواره از کنار این موضوع به آرامی می گذرند، نه چیزی می گویند نه اعلام هشدار اجتماعی می کنند نه مصاحبه ای می کنند و خلاصه همه چیز آرام است و ما چقدر خوشبختیم.

به راستی تا به حال از خودمان پرسیده ایم به عنوان شهروند، کارشناس، استاد دانشگاهی، جامعه علمی، جامعه فرهنگی و مدیر اجتماعی و مسئول و تصمیم گیرنده چه اقدامات و گام های عملی در این راستا برداشته ایم.

رویکرد علمی پژوهشی در این زمینه چه بوده است؟

راهبرد فرهنگی دستگاه های متعدد فرهنگی چه بوده است؟

حساسیت جامعه شناسان و روان شناسان و جامعه ی علمی پیرامون این موضوع درکجا و چگونه منعکس گردیده است؟

مصوبات شورای فرهنگ عمومی در این خصوص چه بوده است؟

صداوسیما و جامعه هنری کدام قسمت از این بار را برداشته اند؟

دانشگاه علوم پزشکی برنامه اش چه بوده است؟

راهبردهای بهداشت روانی را کدام دستگاه دنبال نموده است؟

بررسی دقیق موضوع ما را به این نتیجه می رساند که بایستی این آسیب به عنوان یک موضوع اجتماعی بدون دغدغه از دست دادن مسئولیت و میز ریاست و یا جایگاه علمی و فرهنگی و همچنین ناخرسندی برخی از افراد از طرح موضوع، بررسی و واکاوی کنیم و هر کس در جایگاه خود نخست آسیب را ببیند و بررسی کند و پیشنهاد بدهد یک شورای علمی و کارشناسی پیشنهادات را در بسته های فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی تهیه و راهبردها را تعیین و در یک زمانبندی میان مدت و بلند مدت این موضوع را به صورت راهبردی دنبال کنند.

البته این موضوع ممکن است در همه جوامع وجود داشته باشد اما فراوانی آن در استان ما حتماً باید به عنوان یک آسیب اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار بگیرد.

امید آنکه وضعیت موجود ما در راستای تدابیر دولت تدبیر و امید با حرکت راهبردی به وضعیت مطلوب منجر و هر ساله شاهد کاهش 20 درصدی آمار خودکشی در استان باشیم.

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد