به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، حضرت رقیه (س) دختر امام حسین (ع) در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند که بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، به همراه دیگر زنان بنیهاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفتند و در خرابههای شام به شهادت رسیدند. پنجم ماه صفر سالروز شهادت حضرت رقیه (س) است.
نظر رهبر انقلاب درباره حضرت رقیه (س)
حجتالاسلاموالمسلمین محمود شریعتزاده خراسانی، نماینده سابق بعثه مقام معظم رهبری در حرم حضرت رقیه (س) پیرامون حمایت آیتالله خامنهای از بارگاه حضرت رقیه (س) صحبتهایی را بیان کردند که خواندن آن خالیازلطف نیست.
خراسانی با بیان اینکه چند سال پیش مقبره حضرت سکینه دختر امیرالمؤمنین (ع) کشف شد گفت: طی عملیات عمرانی که چند سال پیش در شهر ذرهای سوریه انجام میشد بیل مکانیکی که در آنجا کار میکرد به سنگی برخورد که هرچه تلاش کردند نتوانستند جلوتر بروند. پس از بررسی متوجه سنگ قبری شدند که رویش نوشته شده بود مقبره سکینه بنت علی ابن ابیطالب (ع).
وی گفت: حال اینکه غیر از سفینه البحار شیخ عباس قمی در هیچ منبعی نشانی از دختر دیگری غیر از زینب کبری و امکلثوم برای امیرالمؤمنین (ع) یافت نمیشود. بااینحال بنده اطلاع دارم وقتی خدمت مقام معظم رهبری موضوع اطلاع داده شد آیتالله خامنهای فرمودند آن مکان حفظ شود و همچنین فرموده بودند چنین مکانهایی چون محل حضور مؤمنین و کسب معارف الهی است از پایگاههای شیعه است و ایشان کمک فراوانی هم برای احداث حرم در آنجا کردند.
خراسانی ادامه داد: این را به طور مثال عرض کردم که اهمیت موضوع را برسانم. حال روایاتی که در باره حضرت رقیه (ع) موجود است از حضرت سکینه دختر حضرت علی (ع) بیشتر است؛ لذا اهمیت حضرت رقیه (س) مشخص است.
وی بیان داشت: بنده به چشم خودم در سالهایی در بعثه حضور داشتم کراماتی فراوان از این بزرگوار دیدهام. حاجات بسیاری از مؤمنین در آنجا برآورده شده. حتی جوانان زیادی را دیدهام که واسطه این دردانه امام حسین (ع) به درگاه الهی توبه کردهاند. سؤال اینجاست که چرا برخی سعی دارند چنین پایگاههایی را تضعیف کنند؟!!
خراسانی خاطرنشان کرد: این همه عرض ارادت مردم به حضرت رقیه بنت الحسین (س) و توسلات و عزاداریها به کدام حکم مسلم اسلام خدشه وارد میکند که عدهای تلاش دارند آن را تضعیف کنند. به نظرم در اینگونه مسائل باید بسیار سنجیده و با مطالعه حرف زد.
اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه (س)
یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تأثیرگذاری در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه (س)، دختر سهساله امام حسین (ع) است (که بارگاه آن مخدره در شهر شام واقع شده است). بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه (س) سعی در شبههپراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب منتخب التواریخ نقل شده میتوان به تمام این شک و دودلیها پایان داد.
در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سهساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانوادهاش در عالم رؤیا خواب این بانوی سهساله را میبینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته میشود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زيرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود.
والی شام با مطلع شدن از این جریان از علما شیعه و سنی خواست که غسل کنند و در نزد مرقد آن بانو جمع شوند و قرار بر این شد كه قفل به دست هر شخصی باز شد، متصدی نبش قبر و تعمیر آن شود. قفل تنها به دست سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی به سید مرتضی علمالهدی میشود، باز شد و بدن شریف آن حضرت را به مدت سه روز از قبر خارج کردند و به تعمیر آن پرداختند. (برای اطلاع از جزئیات بیشتر به کتاب لهوف سید بن طاووس مراجعه شود)
شهادت غمانگیز حضرت رقیه بر اساس سه منبع
شهادت غمانگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه (س)، دختر امام حسین (ع) چنین است:
عصر روز سهشنبه در خرابه در كنار حضرت زينب (س) نشسته بود. جمعي از كودكان شامي را ديد كه در رفتوآمد هستند.
پرسيد: عمه جان! اينان كجا میروند؟ حضرت زينب (س) فرمود: عزيزم اینها به خانههایشان میروند. پرسيد: عمه! مگر ما خانه نداريم؟ فرمودند: چرا عزيزم، خانه ما در مدينه است. تا نام مدينه را شنيد، خاطرات زيباي همراهي با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل ديگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوي غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسي از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدر را ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانهجویی نمود، بهگونهای كه با صداي ناله و گريه او تمام اهل خرابه به شيون و ناله پرداختند.
خبر را به يزيد رساندند، دستور داد سربریده پدرش را برايش ببرند. رأس مطهر سیدالشهدا را در ميان طَبَق جایداده، وارد خرابه كردند و مقابل اين دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر سیدالشهدا را ديد، سر را برداشت و در آغوش كشيد.
بر پيشاني و لبهای پدر بوسه زد و آه و نالهاش بلندتر شد، گفت: پدر جان چه كسي صورت شما را به خونت رنگين كرد؟ پدر جان چه كسي رگهای گردنت را بريده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ» چه كسي مرا در كودكي يتيم كرد؟ پدر جان يتيم به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زير سرم قرار میدادم، ولي محاسنت را خضاب شده به خونت نمیدیدم.
دختر خردسال حسين (ع) آن قدر شیرینزبانی كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خيال كردند بهخوابرفته. وقتي به سراغ او آمدند، از دنيا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
منبع: شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساكه141
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد