سرویس: جهاد و مقاومت
کد خبر: 19458
|
22:05 - 1394/12/23
نسخه چاپی

اسفند یخ زده از ماربره تا شاخ شمیران و حلبچه...

اسفند یخ زده از ماربره تا شاخ شمیران و حلبچه...
امروز بیست و سوم اسفندماه 1394 سالروز وفات حضرت زهرا (س) است که همزمان شده با سالروز عملیات والفجر 10 در سال 1366 و شهادت جمعی از دلیرمردان ایلامی که از حماسه ها و دلاوری هایشان بسیار شنیده شده است.

 حمید حیدرپناه در سالروز عملیات غرور افرین والفجر 10 در  ايلام بيدار نوشت ::

اسفندماه برای هر شخصی می تواند یادآور پایان زمستان و نزدیک شدن به سال جدید باشد، اما برای مردم استان ایلام و خصوصاً نسل های قبلی تداعی کننده ی روزهای سرد و یخ زده ای است که یادآور خاطرات تلخ و شیرینی است.

8 سال دفاع مقدس یادآور روزهای سخت و دشواری برای مردمان این دیار است، هرچند شیرینی هایی هم داشته اما بی شک روزهای سخت و جانسوزش بیشتر بوده، در روزگاری که مردمانش تحمل روزهای سخت آوارگی و زندگی در زیر چادرهای رنج و مقاومت در برابر بمباران ها را به مهاجرت ترجیح دادند تا در مقابل دشمن ایستادگی کنند و مردانشان به جبهه ها شتافته تا با خلق حماسه ها و تقدیم جانشان، از خاک میهن دفاع کنند.

نگاهی به تاریخ شهادت شهدای استان نشان می دهد که کمتر روزی را می توان یافت که در این سرزمین لاله ای تقدیم انقلاب نشده باشد، حتی در روز عید نوروز...

هر رهگذری که سری به مزار شهدای استان ایلام بزند، روی سنگ نوشته های مزار این شهدا، دو واژه ی پرتکرار را می بیند؛ تاریخ شهادت: اسفندماه و محل شهادت: شاخ شمیران

 در سالهای دفاع مقدس،  اسفندماه هم با همه ی سردی اش بیش از هرچیزی با از دست دادن بسیاری از فرزندان این دیار سردتر از همیشه بوده است؛

نوزدهم اسفندماه سال 1363:  روستای ماربره که پناهگاه بسیاری از آوارگان و ساکنان شهر شده، اهالی اش (که عمدتاً زنان، کودکان و سالخوردگان هستند) مشغول زندگی هستند که به ناگاه به شکل ناجوانمردانه ای مورد حمله ی هوایی دشمن قرار گرفته و بیش از 50 نفر از ساکنانش که بیشترشان زن و کودک بودند به شهادت رسیدند و یکی از فجایع جنگ تحمیلی رقم می خورد، روزی تلخ و فراموش نشدنی که کمتر مورد توجه رسانه ها و نسل ها بعدی قرار گرفته است. نگاهی به اسامی شهدای گرانقدر این حمله ی دردناک و مشابهت برخی از فامیلی ها نشان دهنده ی عمق فاجعه است ( ده نفر داراب پور، پنج نفر مینایی، پنج نفر سارایی و...)  که چه تعداد اعضای خانواده ها و اقوام نزدیک در یک روز و در یک جا به شهادت رسیده اند و جا دارد این حادثه که سند محکمی از جنایت های دشمن بعثی و مظلومیت مردم استان ایلام در طول جنگ است، بیشتر مورد توجه و بررسی قرار گیرد.

یکی دیگر از واژه هایی که با نام بسیاری از شهدای ما عجین شده، «شاخ شمیران» است. منطقه ای مرتفع در کردستان که محل شهادت بسیاری از شهدای دفاع مقدس است، سرزمینی که بسیاری از عکس های یادگاری شهدا و رزمندگان ما با لباس های زمستانی و بارانی در آنجا دیده می شود و در کنارش دریاچه ی «دربندیجان» که آن عکس مشهور شهید «غلام ملاحی» آنجا گرفته شده است و رزمندگان ما خاطرات زیادی از آنجا در ذهنشان نقش بسته است.

سال 66 فرارسیده، دوسال از آزادسازی مهران گذشته و بیشتر درگیری های ایران و عراق در جبهه ی جنوب و منطقه ی فاو متمرکز شده، ارتش بعثی تمام قوای خود را برای تصرف آن منطقه قرار داده و موازنه ی قوا به نفع عراق در حال رقم خوردن است که فرماندهان ایرانی استراتژی جدیدی را طراحی می کنند و آن هم اعزام نیرو به منطقه ی کردستان توسط نیروی زمینی سپاه و انجام عملیاتی بزرگ برای بازپس گیری و فتح مناطقی جدید در آن ناحیه است تا ضمن ایجاد موازنه ی قدرت، از فشار دشمن در جنوب کاسته شود، که در ابتدای همان سال چندین عملیات شامل: کربلای10 (در مآووت) و فتح5 (در ارتفاعات یاغسر) به طور همزمان در 25 فروردین، عملیات نصر4 (در شهر مآووت و ارتفاعات ژاژیله، شاخ قشن و باسوله) در 31 خرداد، عملیات نصر7 (در ارتفاعات دوپازا و بُلفت در محور سردشت) در 13 مرداد، عملیات نصر8 (در ارتفاع گرده‌رش در منطقه‌ی مآووت) در 29 آبان، عملیات بیت‌المقدس2 (در ارتفاعات قمیش، ویولان و تنگه‌ی گوجار در منطقه‌ی ماووت) در 25 دی صورت گرفته و سرانجام در روز 23 اسفندماه سال  66 به منزله‌ی عملیات اصلی سالانه ی ایران در ارتفاعات و زمین‌های غرب دریاچه‌ی دربندیخان موسوم به دشت زور با  10 لشکر و 9 تیپ شامل 103 گردان در قالب سه قرارگاه «قدس»، «فتح» و «ثامن الائمه» (ع) وارد عمل شده تا عملیات والفجر 10 را در ساعت 2  بامداد روز 23 اسفندماه 66 با رمز یا رسول الله (ص) آغاز کنند.

پس از چند مرحله عملیات در چند روز متوالی توانستند با همکاری نیروهای کُرد طرفدار ایران (طالبانی ها) پس از آوردن ضربات مهلک به نیروهای دشمن، با محاصره‌ی کامل دشت زور و تصرف نقاط مهم این منطقه از جمله شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال و... به  اهداف خود رسیده و با استقبال مردم کردنشین حلبچه از رزمندگان ایران، صدام حسین که تحمل این شکست را نداشت در حرکتی ناجوانمردانه یکی فجایع قرن را رقم زده و در روز  25 اسفند به بمباران شیمیایی منطقه و شهر حلبچه پرداخت که حداقل پنج هزار تن از مردم مسلمان اين شهر را مظلومانه به کام مرگ فرستاده و هفت هزار تن ديگر را مجروح كرد و بسیاری از رزمندگان ما هم در معرض این حملات قرار گرفته و بسیاری شهید و عده ای هنوز هم  با عوارض ناشی از آن دست و پنجه نرم می کنند.

در این عملیات رزمندگان لشکر 11 امیرالمومنین (ع) استان ایلام - که توانمندی منحصربفردی در رزم کوهستان داشتند -  از حدود 2 هفته ی قبل  از اردوگاه  (بانروشان) ايلام به اردوگاهي در حوالي شيخ صله در محور عملياتي شاخ شميران در مرز جوانرود ( که بصورت شبانه كه بخشي از مسير با استفاده از خودرهاي باري با سختي بسيار زياد و چراغ خاموش صورت گرفته بود) مستقر شده بودند، متشکل از چند گردان و در قالب قرارگاه فتح در یکی از سخت ترین محورها قرار می گیرند که مأموریت تصرف ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شمیران در جنوب دریاچه‌ی دربندیخان را برعهده داشتند و زيرباران شديد با حركت پياده به سمت دشمن در مسير رودخانه ژاژيله ( با عمق یک متر که در آن هواي سرد رزمندگان بيش از ده بار از عرض آن عبور كردند).

پس از باز كردن معابر ميدان مين به صورت برق آسا توانستند به بخش زیادی از ارتفاعات مورد نظر برسند، اما صعب العبور بودن منطقه و آمادگی و اشراف دشمن در این ناحیه موجب شد تعدادی از عزیزترین فرماندهان و نیروهای رزمنده ی ایلامی در این عملیات به شهادت برسند و امروز سالروز شهادت این عزیزان در سال 66  در شاخ شمیران است:

شهیدان: عبدالحسین ولی زاده، احمدرحیمی، اسکندرانوری، خوشنود شیری، روح الله رشنوادی، صادق صیدکرمی، عبدالکریم احمدی، عباس صیدمرادی، عبدالله خدری، علی شیروانیان، علی امیدی، علی محمد همتی، علی حیدر سرکاری، کریم یکسان، کرم بیگی، محسن قاسمی، محمدیار پورقاسمی، مصطفی شکری، نامدارشاهین، حجت الله گوهری و عباس نوری  و...

روحشان شاد و یادشان گرامی باد.

انتهای پیام/ی

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد