به گزارشايلام بيدار به نقل از آبدانان خبر ؛ امروزه الگوی ساده زیستی فراموش شده است به گونه ای که کمکم ازدواجهای پایدار میروند که به خاطراتمان بپیوندند.
یادش بخیر! کمی قدیمترها جوان تا دست راست و چپش را میشناخت بزرگترها برایش آستین بالا میزدند و سوروسات عروسی راهمیانداختند.
به ندرت امکان داشت سن دختر و پسری از 20 سال بگذرد و مجرد مانده باشد. آن روزگار اصلا اسم طلاق کراهت داشت و کسی جرات عنوان کردن چنین کلمهای را در خانواده نداشت؛جز مواردی خاص.
افسوس که این روزها شرایط دگرگون شده است. سن ازدواج دخترها و پسرها بالا رفته، خیلیها اصلا انگیزه ازدواج ندارند و طلاق هم امری طبیعی شدهاست و مسئولان هم تاکنون نتوانستهاند این آب رفته را به جوی بازگردانند.
هر روز در خبرها , جلسات و یا گفتمانها صحبت از کاهش ازدواج و افزایش طلاق هست . به گفته ایی رئیس دادگستری آبدانان تعداد طلاق های ثبت شده در شهرستان آبدانان سال 94 حدود 40 مورد بوده که این تعداد سال گذشته به 120 مورد افزایش یافته است..
رشد آمار طلاق و کاهش ازدواج و بیانگیزگی در جوانان برای تشکیل خانواده، کمکم میرود به یک اصل پذیرفتهشده در جامعه تبدیل شود اما آیا جامعه تحمل تاوان عواقب آنرا خواهد داشت؟
خانواده های که در سطح شهرستان آبدانان زمانی طلاق را یک کار زشت و نکوهیده می دانست در حال حاضر از سه فرزندشان دو فرزند قبل از تشکیل زندگی مشترک در حال طلاق هستند چه به روز این خانواده ها آمده است؟
بیانگیزگی جوانان برای تشکیل خانواده که طی سالهای اخیر روند روبهرشدی داشته زنگ خطری برای جامعه بهشمار میرود و از وجود مشکلات اساسی در برنامهریزی مسئولان این حوزه خبر میدهد.
کارشناسان دلایل مختلفی همچون مشکلات اقتصادی، جامعهگریزی، تنوعطلبی، مسئولیتگریزی، ترس از شکست در زندگی، همچنین رقابت و قدرتطلبی زن و مرد در زندگی مشترک را از دلایلی میدانند که تمایل به ازدواج را کاهش دادهاست اما اغلب جوانان بیپولی را بزرگترین سد مقابل خود میدانند.
آنها امروز پذیرفتهاند که مخارج این مراسم را میتوانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کمهزینه هم قانع شدهاند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
بیپولی در شرایط اقتصادی فعلی به سدی بزرگ در برابر ازدواج تبدیل شدهاست و برخی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی برای عبور از این سد، بر ازدواج و برگزاری مراسم ساده و امثال آن اشاره میکنند؛ درصورتیکه اصلا درد جوانان دمبخت، نداشتن پول برای برگزاری مراسم عروسی نیست.
آنها امروز پذیرفتهاند که مخارج این مراسم را میتوانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کمهزینه هم قانع شدهاند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
پسری که امروز در خانه پدری روزگار میگذراند و بدون پرداخت اجارهبها و مخارج زندگی مشترک از مشکلات مالی مینالد حتی اگر دانشجو و سرباز نباشد و در این نابسامانی و بیکاری هم شغلی با ماهی سیصد-چهارصد هزار تومان حقوق برای خود دست و پا کرده باشد چطور بهخود جرات ازدواج بدهد؟ اجاره و هزینههای زندگی ساده و روزمره چنان سرسامآور شده که سادهزیستی را هم دشوار کرده است.
دختر و پسری را یکشبه وارد خانه بخت کردن کار دشواری نیست اما اینکه آنها چطور باید در این زندگی مشترک خوشبخت شوند و به آرامش برسند و جامعه را بسازند جای تامل دارد.
حتی اگر فردی با تمام این شرایط به هر دلیلی تصمیم به ازدواج بگیرد آیا در زندگی توأم بافشار به آرامش و تعالی که هدف اصلی ازدواج است خواهد رسید؟
بنابراین یکی از مشکلات اساسی جوانان در امر ازدواج یا شکست در زندگی نداشتن شغل است که ضرورت دارد دولت تدبیر و امید زمینه اشتغال زایی را برای جوانان بهتر از پیش فراهم نماید.
انتهای پیام/الف
به ندرت امکان داشت سن دختر و پسری از 20 سال بگذرد و مجرد مانده باشد. آن روزگار اصلا اسم طلاق کراهت داشت و کسی جرات عنوان کردن چنین کلمهای را در خانواده نداشت؛جز مواردی خاص.
افسوس که این روزها شرایط دگرگون شده است. سن ازدواج دخترها و پسرها بالا رفته، خیلیها اصلا انگیزه ازدواج ندارند و طلاق هم امری طبیعی شدهاست و مسئولان هم تاکنون نتوانستهاند این آب رفته را به جوی بازگردانند.
هر روز در خبرها , جلسات و یا گفتمانها صحبت از کاهش ازدواج و افزایش طلاق هست . به گفته ایی رئیس دادگستری آبدانان تعداد طلاق های ثبت شده در شهرستان آبدانان سال 94 حدود 40 مورد بوده که این تعداد سال گذشته به 120 مورد افزایش یافته است..
رشد آمار طلاق و کاهش ازدواج و بیانگیزگی در جوانان برای تشکیل خانواده، کمکم میرود به یک اصل پذیرفتهشده در جامعه تبدیل شود اما آیا جامعه تحمل تاوان عواقب آنرا خواهد داشت؟
خانواده های که در سطح شهرستان آبدانان زمانی طلاق را یک کار زشت و نکوهیده می دانست در حال حاضر از سه فرزندشان دو فرزند قبل از تشکیل زندگی مشترک در حال طلاق هستند چه به روز این خانواده ها آمده است؟
بیانگیزگی جوانان برای تشکیل خانواده که طی سالهای اخیر روند روبهرشدی داشته زنگ خطری برای جامعه بهشمار میرود و از وجود مشکلات اساسی در برنامهریزی مسئولان این حوزه خبر میدهد.
کارشناسان دلایل مختلفی همچون مشکلات اقتصادی، جامعهگریزی، تنوعطلبی، مسئولیتگریزی، ترس از شکست در زندگی، همچنین رقابت و قدرتطلبی زن و مرد در زندگی مشترک را از دلایلی میدانند که تمایل به ازدواج را کاهش دادهاست اما اغلب جوانان بیپولی را بزرگترین سد مقابل خود میدانند.
آنها امروز پذیرفتهاند که مخارج این مراسم را میتوانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کمهزینه هم قانع شدهاند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
بیپولی در شرایط اقتصادی فعلی به سدی بزرگ در برابر ازدواج تبدیل شدهاست و برخی از شخصیتهای حقیقی و حقوقی برای عبور از این سد، بر ازدواج و برگزاری مراسم ساده و امثال آن اشاره میکنند؛ درصورتیکه اصلا درد جوانان دمبخت، نداشتن پول برای برگزاری مراسم عروسی نیست.
آنها امروز پذیرفتهاند که مخارج این مراسم را میتوانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کمهزینه هم قانع شدهاند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
پسری که امروز در خانه پدری روزگار میگذراند و بدون پرداخت اجارهبها و مخارج زندگی مشترک از مشکلات مالی مینالد حتی اگر دانشجو و سرباز نباشد و در این نابسامانی و بیکاری هم شغلی با ماهی سیصد-چهارصد هزار تومان حقوق برای خود دست و پا کرده باشد چطور بهخود جرات ازدواج بدهد؟ اجاره و هزینههای زندگی ساده و روزمره چنان سرسامآور شده که سادهزیستی را هم دشوار کرده است.
دختر و پسری را یکشبه وارد خانه بخت کردن کار دشواری نیست اما اینکه آنها چطور باید در این زندگی مشترک خوشبخت شوند و به آرامش برسند و جامعه را بسازند جای تامل دارد.
حتی اگر فردی با تمام این شرایط به هر دلیلی تصمیم به ازدواج بگیرد آیا در زندگی توأم بافشار به آرامش و تعالی که هدف اصلی ازدواج است خواهد رسید؟
بنابراین یکی از مشکلات اساسی جوانان در امر ازدواج یا شکست در زندگی نداشتن شغل است که ضرورت دارد دولت تدبیر و امید زمینه اشتغال زایی را برای جوانان بهتر از پیش فراهم نماید.
انتهای پیام/الف
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد