سرویس: استان ایلام
کد خبر: 15409
|
10:08 - 1394/05/04
نسخه چاپی

کارشناس مسائل سیاسی:

شمشیر داموکلس غرب برای ایران یک افسانه است!

شمشیر داموکلس غرب برای ایران یک افسانه است!
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ایلام گفت: توافق ایران با غرب بر سر پرونده هسته ای ایران، حامل نتایج مثبت و پیامدهای منفی است که به دقت باید مورد واکاوی قرار بگیرند.

به گزارشایلام بیدار، با توجه به اعلام توافق هسته ای بین ایران و گروه 1+5 می توان از مناظر گوناگون این توافق را بررسی کرد. اگر فرایند مذاکرات ایران با گروه 1+5 را از آغاز تا کنون که چند روزی از اعلام توافق طرفین و صدور قطعنامه شورای امنیت در راستای تأیید توافق و لغو سایر قطعنامه هایی که علیه ایران تصویب شده بود می گذرد بررسی کنیم می توانیم دو سؤال اساسی را مطرح کنیم که اولاً چرا این گروه با ایران وارد مذاکره شد؟ ثانیاً ما چرا به این مذاکرات ورود کردیم؟ پاسخ به این سؤالات می تواند تا حدودی روند حاکم بر این مذاکرات را مشخص کند.

بر همین اساس در گروه سیاسی ایلام رصد با دکتر" سارا فلاحی" کارشناس سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ایلام برای دستیابی به جواب این سوالات و واکاوی از نگاه غرب به ایران به گفتگو نشستیم.

مشروح این گفتگو را در ذیل می خوانید.

 ایلام رصد::  تقابل ایران و غرب از چه زمانی آغاز شده است؟

سارا فلاحی:: با نگاهی به نحوه تقابل غرب با انقلاب اسلامی از بدو پیروزی تا کنون به این نتیجه می رسیم که به کارگیری جنگ و استفاده از ابزار نظامی علیه ایران و به راه انداختن یک جنگ نیابتی توسط صدام -که به نیابت از غرب با ما می جنگید - مرحله اول این تقابل بود و این مرحله با فتح فاو توسط ایران و خطر سقوط بصره از حالت نیابتی خارج شد و آمریکا مستقیم با ایران وارد جنگ شد.

تقابل آمریکا با ایران در جنگ تحمیلی از مرحله دادن اطلاعات به ارتش عراق فراتر رفت و به رویارویی هوایی و دریایی هم منجر شد تا جایی که با سقوط هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا یک اعلان جنگ نابرابر و ناجوانمردانه بود که در واقع این عمل آمریکا چیزی شبیه بمباران اتمی ژاپن در جنگ جهانی دوم برای وادار کردن ژاپن به پایان جنگ بود.این رویارویی مستقیم نیز نتوانست انقلاب اسلامی را دچار چالش اساسی نماید.

بعد از ناکامی غرب در تقابل سخت افزاری با ایران تقابل نیمه سخت و اعمال تحریم های سیاسی و اقتصادی با شدت و حدت بیشتری نسبت به دوران جنگ، مرحله دوم تقابل غرب با انقلاب اسلامی بود. تحریم هایی که علیه ایران در این دوران اعمال شد باعث شد تا ما به سمت توجه به توانمندی های داخلی برویم و در صنایع مختلف از جمله صنعت نظامی پیشرفت های اساسی داشته باشیم به طوری که به قدرت اول موشکی در منطقه تبدیل شویم.

 

 ایلام رصد::با وجود هجمه های غرب ، مقابله ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

سارا فلاحی::  ایران در سایه گفتمان انقلاب اسلامی و با استعانت از درون مایه این گفتمان یعنی مقاومت توانست یک جبهه مقاومت که از دجله تا مدیترانه را در بر می گیرد تشکیل دهد و همین جبهه مقاومت توانست به بزرگ ترین چالش برای بزرگ ترین متحد آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل تبدیل شود به طوری که ارتش اسرائیل که در سال 1967 در 6 روز تمام ارتش اعراب را شکست داده بود در سه جنگ نیابتی با حزب الله و جبهه مقاومت فلسطین شکست خورد و این در تاریخ جنگ های دنیا بی نظیر بود که یک ارتش کلاسیک و کاملاً مجهز از گروه های کوچک شبه نظامی و چریکی شکست بخورد.

اگربه قدرت ایران در جنگ های نامتقارن، توانمندی هسته ای را هم اضافه کنیم می تواند در نگاه تحلیل گران منجر به اتفاق دیگری شود، شکل گیری یک ایران هسته ای که وارد دایره قدرت کشورهای معدود و قدرتمند هسته ای که عمدتاً غربی هستند شده است؛ به طوری که می تواند در دوران پایان ذخایر نفتی و گازی خود در حوزه تأمین انرژی مستقل باشد.

 

 ایلام رصد:: آمریکا در طول سالیان گدشته با ناکامی هایی مواجه بوده، برای جبران آن چه اقداماتی را و با چه اهدافی در دستور کار قرار داد؟

سارا فلاحی::  بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا با بحران معنای دشمن مواجه شد و با خلق حادثه 11 سپتامبر و ایجاد دشمنی به نام تروریسم فرصت حضور مستقیم در قلب خاورمیانه را پیدا نمود.

این حضور به واسطه وجود انرژی، اسرائیل وایران برای آمریکا مهم بود. آمریکا با این حضور به دنبال تأمین ثبات صدور انرژی،حفظ ثبات هژمونی خود، تأمین امنیت اسرائیل و مدیریت بحرانی به نام ایران بود. این حضور به واسطه اطلاعات ناقص آمریکا در زمینه دموگرافی عراق و افغانستان، ضعف تحلیل آن ها در مورد اسلام و گروه های جهادی خاورمیانه، برآورد غلط از قدرت نرم افزاری و سخت افزاری ایران برآورد غلط آمریکائیان از توانایی متحدان مرتجع خود در منطقه باعث شد تا آمریکا عراق را واگذارد و برود.

کشوری که از این خلأ قدرت بیشترین استفاده را نمود ایران بود. گروه های مورد حمایت ایران در سایه انتخابات های آزاد در عراق، فلسطین و لبنان بر سر کار آمدند و سوریه نیز به عنوان متحد استراتژیک ایران حلقه اتصال ایران به جبهه مقاومت برای ارسال انواع کمک ها واجد نقش اساسی بود.

از طرف دیگر آمریکا برای حفظ ثبات هژمونی خود با دو رقیب اساسی به نام چین و اروپا مواجه بودبه همین خاطربا حضور در قلب خاورمیانه از یک طرف به دنبال فشار دادن گلوی اروپا در منطقه بود چون بیشتر انرژی اروپا از خاورمیانه تأمین می شود و از سوی دیگر به دنبال جلوگیری از اتحاد و ائتلاف ایران،هند،روسیه و چین بود.در این شرایط بحران هسته ای ایران می توانست بهترین کارت بازی را به اروپا و چین برای مقابله با آمریکا هدیه کندبه همین خاطر بود که در دولت خاتمی طرف ایران تروئیکای اروپا بود و اروپا به دنبال بیشترین بهره برداری از این مقوله در برابر آمریکا بود.

چین وروسیه هم به انحاء مختلف به دنبال بازی با کارت ایران و کسب امتیاز از آمریکا بودند.با این شرایط آمریکا که برای مدیریت بحران هسته ای ایران گزینه های نظامی و سخت افزاری را به واسطه شکست تجارب تقابل نظامی با ایران کنار گذاشته بود موفق شد تا در سایه سازمان مللی که بیشتر یک سازمان آمریکایی است تا یک سازمان جهانی به سراغ گزینه های نیمه سخت که تحریم های شدید اقتصادی و نظامی بود برود و با بده بستان های سیاسی و اقتصادی با قدرت های دیگر یک اجماع علیه ایران ایجاد نماید.

در کنار این مهم به کارگیری جنگ نرم ، رسانه ای و دیپلماسی عمومی یکی دیگر از راهکارهای آمریکا برای شکستن مقاومت ایران بود.

نکته مهم ظهور چین به عنوان مهم ترین رقیب هژمونی آمریکا در جهان است که اگر با فرصت سوزی آمریکا در معادلات جهانی مواجه شود به شدت آمریکا را با چالش مواجه می سازد.

 

 ایلام رصد:: با همه این تفاسیر و نقشه های امریکا برای ایران، مذاکرات به چه دلایلی شکل و ادامه یافت؟

سارا فلاحی:: با نگاهی به موارد فوق می توانیم در یک جمع بندی کلی بگوییم آمریکا و ایران به دلایل زیر وارد این مذاکرات شده اند: ایران وارد مرحله جدید ونوینی از مقاومت خود شده است که این نوع جدید مقاومت در سایه دیپلماسی امکان تحقق پیدا می کند؛ به عبارت دیگر برای ایران مرحله سخت تقابل های سخت به پایان رسیده، نظام سیاسی جمهوری اسلامی تثبیت شده است و ایران به دنبال ایفای نقش قدرت اول منطقه ای در سایه قدرت دیپلماسی است.

ایران در عرصه سیاست خارجی به نوعی از عقلانیت رسیده است که می تواند در سایه آن احقاق حق کند و طرف مقابل ایران هم به واسطه منابع قدرت ایران تقابل نظامی با ایران را عقلانی نمی بیند، از طرف دیگر ایران به این نتیجه رسیده است که با تعامل و گفتگو می تواند شرایطی که منجر به تحریم ایران و فشارهای اقتصادی بر مردم شده است را تغییر دهد این تعامل می تواند اجماع قدرت های بزرگ علیه ما را در هم شکند.

نکته دیگر این که ایران برای آن که بتواند در منطقه نقش یک مدیر و هژمون منطقه ای را بازی کند باید توان تعامل با قدرت های فرامنطقه ای و جهانی را داشته باشد.ایران برای تثبیت قدرت خود در منطقه باید در منطقه محصور نشود و در مدیریت مسائل جهانی برای خود اعتبار جهانی کسب کند و بر  اساس رهیافت واقع گرایی باید برخی از واقعیت های جهانی را بپذیرد تا بتواند در سایه این پذیرش، قدرت تغییر آن ها را کسب کند.

از طرف دیگر آمریکا به این نتیجه رسیده است که به جای آن که سرمایه خود را صرف تقابل با ایران از طریق اسرائیل  و کشورهای ضعیف عربی نماید بهتر است با ایران تعامل داشته باشد.

نکته قابل توجه دیگر این است که در شرایط کنونی مهم ترین چالش آمریکا در آسیای جنوب شرقی و با چین است و برخی از صاحب نظران معتقدند که آمریکا در حال ترک منطقه خاورمیانه و رفتن به سمت آسیای جنوب شرقی است چون اگر آن منطقه را رها کند هژمونی جهانی آن به شدت دچار چالش می شود.

 

 ایلام رصد:: نظر شما در خصوص طرف های مذاکره کننده با ایران به چه صورت است؟

سارا فلاحی:: در کنار توانمندی های ایران و با واکاوی طرف مقابل هم می توان به نتایجی رسید. گروهی که در مقابل ما هستند شامل 6 کشور می باشند اما همه صاحب نظران می دانند که در میان این 6 کشور طرف اصلی ما و یا به عبارت دیگر بازیگر اصلی آمریکاست و بقیه در واقع عاملان سیاست های آمریکا هستند.

به عبارت دیگر آمریکا در  یک تقسیم کار مسئولیت هایی را به آن ها واگذار کرده است.پس واکاوی شرایط آمریکا برای ما در اولویت است.

 

 ایلام رصد:: نتایج حاصل از این توافق برای ایران به چه صورت است؟

سارا فلاحی:: با توجه به موارد فوق می توانیم به این مهم برسیم که توافق هسته ای بین ایران و آمریکا از یک منطق عقلانی و منطبق بر منافع آن ها پیروی می کند اما با توجه به اهمیت منافع ملی کشورمان که باید در سایه این توافق دچار مشکل نشود می توان گفت توافق ایران با غرب بر سر پرونده هسته ای ایران می تواند حامل نتایج مثبت و پیامدهای منفی نیز باشد که به دقت باید مورد واکاوی قرار بگیرند.

پذیرش ایران هسته ای توسط غرب و پایان بحران 12 ساله  هسته ای ایران، لغو تحریم ها، اختلاف بین غرب و لابی صهیونیستی –عربی و  همچنین پذیرش نقش جهانی و منطقه ای ایران توسط قدرت های بزرگ، خروج ایران از ذیل بند 7 منشور سازمان ملل و باز شدن مسیر صادرات نفتی و غیر نفتی ایران را میتوان از نتایج مثبت این مذاکرات عنوان کرد.

ضمناً باز شدن مسیر واردات کالاهای اساسی و ضروری مورد نیاز ایران، آزاد شدن سرمایه های مالی بلوکه شده ایران وتزریق آن ها در بازارهای داخلی و رفع بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور و تثبیت قدرت دیپلماتیک ایران و کسب پرستیژ بین المللی برای جمهوری اسلامی ایران و فرصت وزارت خارجه ایران -که در دولت های قبل به وزارت خانه هسته ای تبدیل شده بود برای پرداختن به سایر مسائل منطقه ای و جهانی که با منافع ملی ایران مرتبطند از جمله این نتایج دانست.

مذاکرات علاوه بر نتایج مثبتی که می تواندد برای ایران داشته باشد، می تواند واجد ابعاد منفی نیز باشد که از جمله آنها می توان به سوءاستفاده غرب و آمریکا از سیال و تفسیر بردار بودن برخی از بندهای توافق نامه، تضعیف بنیه دفاعی کشور با باز بودن مسیر غرب برای بازدید از مراکز نظامی ما، تلاش غرب برای پیوند دادن توان موشکی ایران به بحث تسلیحات هسته ای و همچنین باز شدن مسیر بی رویه واردات و تضعیف اقتصاد داخلی و تضعیف پرستیژایران در بین جبهه مقاومت حامی ایران و ملت های منطقه با توجه به اینکه برخی توافق را به معنای دور شدن ایران از مواضع استکبار ستیزی خود تفسیر می کنند(سخنرانی مقام معظم رهبری مبنی بر ادامه حمایت ایران از دوستان منطقه ای خود تا حدودی این تفسیر به چالش کشیده شد.) اشاره کرد.

از دیگر ابعاد منفی این مذاکرات و توافق احتمالی می توان از باج خواهی گروه 1+5 از ایران به واسطه باز بودن دست آن ها در اقامه دعوا علیه ایران، تلاش غرب و آمریکا برای عراقیزه کردن ایران در سایه باز نمودن مسیر بازرسی های غیر متعارف از تسلیحات نظامی ایران(البته موقعیت و شرایط ایران بسیار با عراق زمان صدام متفاوت است اما غرب از هیچ تلاشی برای باز نمودن مسیر تضعیف ایران فروگذار نمی کند.) نام برد.

میتوان از عدم انجام تعهدات غرب و باز گشت پذیر بودن تحریم ها، طولانی بودن زمان بازگشت فعالیت های هسته ای ایران به نقطه قبل از توافق در صورت عدم پایبندی غرب به تعهدات خود و تلاش آمریکا برای تضعیف عمق استراتژیک ایران در منطقه به عنوان سایر ابعاد منفی توافق نام برد.

 ایلام رصد:: واکاوی شما از متن توافق احتمالی چگونه است؟

سارا فلاحی:: با توجه به این که هنوز متن توافق در مجلس شورای اسلامی تصویب نشده است باید با حساسیت بیشتری این توافق نامه را واکاوی نمود.آن چه در این میان مهم است توجه به منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است و نباید زلف این توافق نامه را به مطامع و منافع جناحی گره زد و از آن در راستای موفقیت های انتخاباتی سوء استفاده نمود.

نکته قابل توجه دیگر تلاش تیم هسته ای ایران تحت رهنمودهای مقام معظم رهبری بود که در یک بازی نابرابر توانستند با تمام ترفندهای دیپلماتیک لابی غربی-صهیونیستی و عربی و یا به عبارت دیگر با تمام دنیای زرو زور و تزویر مقابله کنند و مقهور آن ها نشوند و منافع ایران را تضمین نمایند.

اگر روند مذاکرات و زیاده خواهی های غرب را از مسقط تا وین دنبال کنیم به این نتیجه می رسیم در اثر مقاومت تیم هسته ای ایران، غرب از بسیاری از این زیاده خواهی ها کوتاه آمد و بسیاری از خطوط قرمز ما نیز رعایت شد.

هر چند غرب در مذاکرات تلاش نمود با تهدید و فشار های خارج از سالن مذاکرات ایرانیان را متوجه شمشیر داموکلس خود کند اما مقاومت ایرانی ها به غرب نشان داد این شمشیر برای پارسیان صرفاً یک افسانه است.

 

*شمشیرداموکلس: شمشیر تیز و برنده ای که شاه دیونیزوس برای نشان دادن خطری که هرلحظه یک پادشاه را تهدید می کند بالای سر داموکلس (یکی ازدرباریانش که یک روز به جای او بر تخت شاهی نشسته بود) با تار مویی از دم اسب آویزان کرده بود.

 

انتهای پیام/ی

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد