گروه سیاسی ایلام بیدار::طرح استانى شدن، یکى از طرح هاى ارایه شده به مجلس در خصوص انتخابات بوده است. این طرح ناظر بر یکى از مهم ترین مسایل انتخابات، یعنى انتخابات مجلس، تغییر و تعیین حدود جدید حوزههاى انتخابیه مىباشد و در زمره معدود طرح هاى مرتبط با قانون انتخابات قرار دارد؛ نمایندگان طیفهاى مختلف اکثریت یا اقلیت، به دور از هرگونه موضع گیرى جناحى و سیاسى در خصوص موافقت یا مخالفت با آن اظهار نظر کردهاند.
نخستین مباحثات و مجادلات در خصوص ابعاد و آثار مختلف این طرح در اواخر پنجمین دوره مجلس شوراى اسلامى (1378) آغاز شد و سپس در مجالس ششم، هفتم و مجلس هشتم مورد بحث و بررسى قرار گرفت و در سیر گذار از ادوار مختلف قانونگذارى، با واکنش هاى متفاوتى مواجه شده است.
نمایندگان مجلس در نیمه ی نخست آذر ماه سال گذشته با یک فوریت طرحی موافقت کردند که در صورت تصویب نهایی، به استانی شدن انتخابات مجلس خواهد انجامید. کلیلات این طرح در سال 94 به تصویب نمایندگان مجلس رسیده و برای بررسی بیشتر به کمیسیون شوراها ارجا داده شده است. در این مقاله سعی شده است به صورت تفضیلی به تشریح ابعاد این طرح و نقاط مثبت و منفی پرداخته شود.
بررسی نقاط مثبت طرح:
در زمینه بررسی نقاط مثبت طرح، می بایست به مقدمه این طرح که دلایل توجیهی آن را متذکر شده است بپردازیم چرا که به صورت شفاف و مستدلل به ارائه نقاط مثبت طرح پرداخته است.
در مقدمه (دلایل توجیهی) این طرح که به امضای 169 نفر از نمایندگان رسیده، آمده است: انتخابات به مثابه ابزاری برای تعیین نمایندگی و توزیع و انتقال قدرت، از اهمیت ویژهای در نظام حقوقی کشورهای مختلف برخوردار است، از این رو قالب کشورها به منظور تمشیت امور انتخاباتی، بر اساس اوضاع و احوال اجتماعی و سیاسی خود، سازوکارهای مختلفی را برگزیدهاند. تاسیس قانون انتخابات در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران و اصلاحات متعدد بعدی آن که همواره با چالشهای متنوعی مواجه بوده در همین راستا انجام شده است و موضوع استانی شدن انتخابات نیز یکی از موضوعات بحثبرانگیز در دورهةای اخیر قانونگذاری در همین خصوص بوده است. بحث و مجادله در خصوص ابعاد و آثار مختلف این طرحها، نخستین مرتبه در پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز شد و پس از طی فراز و فرودهای فراوانی در مجالس بعد هیچ گاه به سرانجام نرسیده است. طرح حاضر که برای استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی به مجلس تقدیم شده است، از طریق تغییر و تعیین حدود جدید حوزههای انتخابیه در پی کسب اهدافی نظیر ارتقاء سطح کیفی مجلس، افزایش میزان مشارکت عمومی در انتخابات و جلوگیری از وقوع برخی تخلفات همچون خرید رای است و امکان تحقق اهداف ذیل بیش از پیش فراهم میشود:
- پرداختن نمایندگان به بررسی امور ملی و پرهیز از صرف اوقات نمایندگی برای امور جزئی با حفظ ویژگی محلی و ملی بودن مسئولیت نمایندگی و جایگزین کردن برنامهمحوری به جای شخصمحوری. نقطه عزیمت برای ارائه این طرح، لزوم غلبه نقش ملی نمایندگان بر نقش محلی آنان است.چرا که یکی از اوصاف اصلی سمت نمایندگی، ملی بودن آن است و صرف اغلب اوقات نماینده در جهت رتق و فتق امور ملی از آثار این وصف محسوب میشود، از این رو نماینده نباید پس از احراز سمت نمایندگی بیش از حد درگیر حل و فصل امور حوزه انتخابیه خود باشد. استانی شدن انتخابات که به شکل تعیین حدود جدید حوزههای انتخابیه است، میتواند دخالت نماینده در امور محلی را حداقل از سطح شهرستانها و شهرهای کوچک، حوزههای انتخابیه فعلی به سطح استان، تغییر دهد و تا حدود زیادی رافع مشکل پیش گفته باشد. این استدلال مستند به بیانات مقام معظم رهبری و اصول متعدد قانون اساسی است ا ز جمله میتوان به سخنان ایشان در 8/3/86 اشاره کرد که فرمودند « در مجلس نباید نماینده فلان منطقه تصور کند هنر نمایندگی او در این است که برای آن منطقه دائما پشتیبانی جلب کند. اصلاً مسئله اصلی نماینده مجلس این نیست، نباید فکر کنیم که چون ما نماینده فلان شهر یا فلان استانیم، مرتب باید برای آن شهر یا استان امتیاز بگیریم. این یک میدان رقابت غلط، بیبرنامه و نادرستی است که تبعات بدی هم دارد. شما درست از فلان نقطه کشور انتخاب شدید، اما فقط نماینده آنجا نیستید؛ شما نماینده همه ملت ایرانید. شان مجلس هم قانونگذاری است نه گرفتن تسهیلات و کمکهای عمرانی و غیره برای آن منطقه خود؛ به قانون اساسی هم نگاه کنید شأن شما این است که قانون بگذارید». اصول متعدد قانون اساسی نیز در این مورد قابل استناد است که مهمترین آن اصل 84 قانون اساسی است، بر این اساس «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است».
- ارتقای سطح کیفی و افزایش کارایی مجلس از طریق ایجاد امکان انتخاب داوطلبان شاخصتر با صلاحیتهای برتر تعریف محدوده جدید حوزههای انتخابیه سبب میشود تا رقابتهای انتخاباتی در سطح جمعیت وسیعتری انجام گیرد. در چنین حالتی با لحاظ محدودیت امکان انتخاب، صرفا داوطلبانی به موفقیت دست خواهند یافت که در میان جمعیت مربوطه از سوابق و ویژگیهای درخشانتری در مقایسه با سایرین برخوردارند. به این ترتیب این احتمال به افراد دارای تحصیلات و تواناییهای ویژه علمی و کاری امکان موفقیت بیشتری داشته باشد بیش از پیش میسر خواهد بود و در عمل نقش و تاثیر تعلقات قومی و قبیلهای کمرنگ خواهد شد.
- متمایل کردن انتخاب کنندگان و انتخابشوندگان به سمت ایجاد نظام انتخاباتی متناسب با ساختارهای سیاسی و حقوقی ایران: افزایش وسعت خوزهةای انتخابیه از سطح تقسیمات فعلی به سطح استانی، داوطبلان نمایندگی را وادار میکند تا به منظور ارتقاء قدرت رقابت و کسب پیروزی در انتخابات، ناگزیر از عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی و یا گرایش به سمت احزاب و نهادهای مدنی باشد. تضارب افکار و اندیشههای متفاوت و متنوع در قالب رقابت این احزاب، گروههای و نهادهای مدنی به تدریج سبب میشود رایدهندگان پیش از گرایش به ویژگیهای شخصی داوطلب نمایندگی در پی شناسایی و ارزیابی اهداف و برنامههای جریانهای فکری- سیاسی و اجتماعی حامی داوطلبان باشد. لذا از این منظر استانی شدن حوزههای انتخابیه موجب تضمین مشارکت متفکرانه همگانی در انتخابات میشود.
- حذف رقابتهای شدید و اختلافبرانگیز قومی و قبیلهای و تقویت همبستگی ملی: تغییر ساختار اجرایی ونوع انتخابات تؤام با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه، موجب کمرنگ شدن نقش تعلقات قومی و قبیلهای در فرایند رقابتهای انتخاباتی و کسب موفقیت در انتخابات میشود زیرا با در نظر گرفتن پراکندگی جمعیت در سطح استان، طرف اتکاء داوطلب به مجموع آراء اقوام و بستگان خویش نمیتواند تضمینکننده موفقیت وی در انتخابات باشد.
- کاهش تعداد داوطلبان و هزینههای اجرایی انتخابات: با تصویب این طرح اولا تعداد حوزههای انتخابیه به تعداد استانهای کشور تقلیل خواهد یافت و این امر خود موجب کاهش هزینههای اجرایی انتخابات میشود. ثانیا کاهش تعداد حوزههای انتخابیه، خود، کاهش میزان داوطلبان نمایندگی را نیز در پی خواهد داشت.
- افزایش میزان و تسهیل امکان مشارکت عمومی شهروندان در اعمال حق تعیین سرنوشت: افزایش وسعت حوزههای انتخابیه از سطوح فعلی به سطح استان، افزایش تعداد رایدهندگان در هر حوزه را در پی خواهد داشت و این خود، امکان مشارکت عمومی شهروندان را ارتقا میبخشد.
- عادلانه شدن نظام انتخاباتی و ایجاد فرصتهای برابر برای آحاد افراد ملت با افزایش وسعت حوزههای انتخابیه وتغییر سازوکار پیروزی در انتخابات، ضمن استقرار یک نظام انتخاباتی عادلانه، اصل برابری شهروندان در برخورداری از امکان استفاده شدن و انتخاب کردن، بیش ازپیش تامین شود.
- کنترل تخلفاتی نظیر خرید رأی: یکی از ایرادات وارد بر برگزاری انتخابات به شکل فعلی این است که کوچک بودن محدوده جغرافیایی حوزههای انتخابیه به کاندیداها اجازه میدهد تا برای جلب و جذب آراء شهروندان به شیوههای غیراخلاقی نظیر خرید رای متوسل شود. طرفداران استانی شدن انتخابات معتقدند با استفاده از این سازوکار، از آنجا که داوطلبان باید در حوزههای انتخابیه بزرگترین به رقابت بپردازند، لذا توانا آنها برای انجام تخلفاتی نظیر خرید رای تا حدود زیادی کاهش مییابد.
- تقویت فرهنگ تحزب: افزایش وسعت حوزههای انتخابیه، از سایت پیروزی فردی در انتخابات خواهد و داوطلبان را ناگزیر به سمت انجام فعالیتهای تبلیغاتی در قالب انجمنها و گروههای متنوع سیاسی و اجتماعی سوق میدهد. همین امر موجب جلب توجه رایدهندگان به اهداف و برنامههای نهادهای مدنی شده و توسعه و گسترش فرهنگ تحزب را در پی دارد.
بررسی نقاط مبهم و منفی طرح:
در ورای تمام نقاط مثبت این طرح که در فوق بدانها اشاره گشتف ولی کماکان، تاثیراتی سوء از اجرای طرح استانی شدن انتخابات در روح این طرح وجود دارد که بدان ها کمتر توجه شده است. در ذیل به برخ یاز مهمترین نقاط مبهم ومنفی طرح اشاره می شود:
دور شدن نمایندگان از وظیفه نمایندگی:
در ایران در یک دسته بندى کلى، مى توان خدمات نمایندگان را به دو نوع«خدمات به اشخاص و گروهها» و«خدمات به کل حوزه انتخابیه » تقسیم کرد. خدمات به اشخاص را نیز مى توان در دو گروه «خدمات به اشخاص حقیقى» و «خدمات به اشخاص حقوقى» تقسیم کرد. اشخاص حقیقی همان سکنه حوزه انتخابیه هستند که براى رفع مشکلات شخصى خود به دفتر نماینده مراجعه مى کنند؛ اشخاص حقوقى نیز شامل سازمان ها، شرکت ها و مؤسسه هاى غیردولتى هستند که بیشتر براى حل مشکلات مالى خود یا حل اختلافات به دفتر نمایندگان مراجعه مى کنند. بخشى دیگر از خدمات نماینده به حوزه انتخابیه، خدمات به کل حوزه است؛ که در آن منافع محلى کل حوزه انتخابیه لحاظ مى شود. این خدمات شامل سه بخش بودجه اى، عمرانى و انتصاب مدیران است. بخش بودجه اى خدمات را مى توان در حوزه فعالیت هاى رسمى نماینده دانست، چرا که او در تصویب نهایى بودجه مؤثر است. از این رو، حضور او در کمیته بودجه ریزى منطقه، هم مغتنم است و هم مفید. از دیگر فعالیتهاى نمایندگان در حوزه انتخابیه، تأثیر بسیار زیاد آنان بر انتصاب مدیران است.
این انتصاب مى تواند حوزه اى یا استانى باشد و از دو منظر قابل بررسى است:
اول، با توجه به وظیفه نظارتى نماینده که ممکن است درخواست کند مدیرى که در چارچوب ضوابط قانونى عمل نکرده یا داراى ضعف مدیریتى است، تعویض شود.
دوم، نماینده نه به لحاظ وظیفه نظارتى و رعایت ضوابط، بلکه با هدف تقویت جایگاه و نفوذ خود در حوزه انتخابیه و ایجاد گروه همسو با خود، بر تغییر مدیر و انتصاب فرد مورد نظر پافشارى مىکند.
سومین بخش از فعالیت نمایندگان در حوزه هاى انتخابیه داراى منافع محلى یا منطقه اى، به فعالیت ها و خدمات عمرانى مربوط است. این فعالیت ها دو بعد رسمى و غیررسمى دارند. در بعد رسمى، نماینده در برخى از کمیته هاى عمرانى محلى به عنوان عنصر سیاسى تأثیرگذار حضور مى یابد. اما نماینده، فعالیت هاى عمرانى غیررسمى نیز انجام مى دهد. این فعالیت ها شامل درخواست هاى محلى براى اقدامات عمرانى، پیگیرى فعالیت هاى عمرانى جارى، مشاهده حضورى پروژه ها، پذیرش لزوم برخى اقدامات عمرانى، درخواست از نهادهاى رسمى براى کوتاه کردن زمان اجراى پروژه، تأمین بودجه و... است؛ که نماینده از طرق غیر رسمى و با نفوذ خود در آن زمینه ها تلاش مى کند.(سعید پدرام و دیگران، 1383: 7-8)
بر این اساس باید به این نکته اذعان داشت که در بطن و روح کلى قانون کنونى حاکم بر جمهورى اسلامى ایران، وظیفه نمایندگى نه به عنوان یک وظیفه جزئى بلکه به عنوان یکى از وظایف اساسى نمایندگان مطرح بوده و هست؛ ضرورى است تا بر تقویت هرچه بیشتر این وظیفه نمایندگى اهتمام بیشترى از جانب نمایندگان صورت گیرد. به عنوان مثال مجلس شوراى اسلامى در راستاى ایفاى هرچه بیشتر وظیفه نمایندگى خویش، باید همواره در مسیر کم کردن فاصله با مردم و شهروندان حرکت کند و در جهتى قدم بردارد که نمایندگان مجلس بتوانند تماس هاى مستقیم با مردم داشته باشند. از طرف دیگر میزان حضور در دفاتر محلى را افزایش داده و اهتمام به پى گیرى خواسته ها و مطالبات شهروندان حوزه هاى انتخابیه خود را تنها محدود به دوران برگزارى انتخابات ننمایند.
همواره و در هر« پارلمان » فلسفه نظام هاى دموکراتیک پارلمانى این بوده و هست، که شرایطى از حقوق شهروندان در برابر قدرت فراگیر دولت که یک دیدگاه مرکزگرا دارد، حمایت کند و دولت را در برابر مردم و منافع آنها- که نمایندگان مجلس آن را نمایندگى مى کنند- پاسخگو سازد. اساس اینگونه نظامها بر ارتباط میان واحدهاى کوچک سرزمینى با نمایندگان استوار است. براساس همین استدلال است که در کشورهاى توسعه یافته و پیشتاز در حاکمیت مردمى از جمله امریکا و فرانسه تلاش شده است که انتخابات مجلس را در حوزه هاى کوچک تر برگزار نمایند تا بدین وسیله مردم با نمایندگان خود ارتباط مستقیم داشته و در طرح معضلات و مشکلات جامعه به آنان دسترسى داشته باشند و با ارائه نظرات خویش آنان را در تصویب قوانین منطبق با واقعیت ها و گرفتارى هاى اجتماعى کمک کنند. حال آن که طرح استانى شدن انتخابات مجلس شوراى اسلامى در تعارض با این موضوع قرار دارد و مسیرى خلاف این رویه را مى پیماید؛ چرا که نمایندگان منتخب استان بیشتر به دنبال منافع و مصالح عام ترى نسبت به حوزه هاى انتخابیه هستند و با وسعت گرفتن حوزه هاى انتخابیه امکان توجه به حقوق و منافع متکثر مردم شهرهاى استان کم رنگ تر شده و اندک اقبال نمایندگان به منافعِ مردم، بیشتر معطوف به مراکز استان و مناطق پرجمعیت مى شود تا در دور بعد اقبال بیشترى براى انتخاب شدن پیدا کنند.
شایان ذکر است اکنون اکثر نمایندگان حوزه هاى انتخابیه شهرستان ها درحدود یک بار در ماه، براى ملاقات با مردم در حوزه هاى انتخابیه حاضر مى شوند و از نزدیک با مشکلات آن ها آشنا مى شوند و تلاش خویش را براى کسب رضایت آنان به کار مى بندند. با استانى شدن حوزه هاى انتخابیه، نمایندگان استان فرصت کمترى براى دیدار با مردم شهرستان هاى مختلف پیدا مى کنند و بیشترین توجه آن ها به حضور در شهرستان مرکز استان و سایر شهرستان هاى پرجمعیت معطوف مى شود؛ لذا نباید زمینه اى را فراهم کرد که مردم ملجأ و پناهگاهشان یعنى نمایندگان را از دست دهند.
از طرف دیگر براساس گزارش هاى کارشناسى صورت گرفته، با استانى شدن حوزه هاى انتخابیه مجلس از تقسیم کرسى هاى پارلمان برحسب تناسب آرا دور شده و با توجه به این که نظام انتخاباتى ایران تناسبى نیست، استانى شدن انتخابات ما را از معناى واقعى آن دور مى کند.( دفتر مطالعات سیاسی1، 1381: 22-23)
مغایرت طرح با عدالت و امنیت ملی
بر اساس قانون اساسی باید مردم به نمایندگان خود دسترسی داشته باشند و با اجرای طرح استانی شدن انتخابات مجلس فاصله میان مسوولان نظام و عشایر و جوامع روستایی بیشتر و دیگر دسترسی این مردم به مقامات استانی سخت تر می شود و اگر نماینده بخواهد از کل استان رای بیاورد توجهش به شهرستان ها کمتر خواهد شد.
این درحالی است که یکی از دلایل تمایل نمایندگان شهرستان ها برای استانی شدن انتخابات این است که مردم در این نواحی برای حل مشکلات جزیی شان به نمایندگان بیش از اندازه فشار می آورند اما داشتن یک نماینده برای این مردم یک اعتبار به حساب می آید و اجرایی شدن این طرح موجب می شود که شهرستان های کوچک سخنگوی خود را از دست بدهند و دیگر به راحتی به نمایندگان خود دسترسی نداشته باشند.
از سوی دیگر شهرهای بسیاری دارای قومیت های متفاوت و مذاهب و نژادهای گوناگون هستند که اگر بخواهیم آن ها را مستثنا کنیم، مغایر با قانون اساسی و عدالت رفتار کرده ایم؛ البته اجرای این طرح هزینه های بیشتری را برای نمایندگان به دلیل سرکشی به مناطق بیشتر بوجود خواهد آورد.
توجه نمایندگان به صاحبان قدرت و نهادهای شبکه ای
اگرچه یکی از مزایای طرح استانی شدن انتخابات مجلس، ملی شدن افکار نمایندگان خواهد بود، اما به نظر چنین نتیجه یی نیز بدست نخواهد آمد و اکنون نمایندگان بیشترین توجه و احترام خود را به مردم شهرستان های خود می گذارند اما بعد از اجرای این طرح به صاحبان قدرت و نهادهای شبکه یی توجه خواهند کرد؛ البته این بحث از مجالس قبل مطرح بوده و متصور است که مقامات و نهادهای بالادستی نیز با اجرای آن موافق نباشند.
نتیجه گیری:
نگاهی به طرح استانی شدن انتخابات مجلس که فعلاً کلیت آن به تصویب رسیده است و مقرر شد که این طرح برای بررسی و رفع اشکالات به کمیسیون شوراها ارجاع شود و در نهایت به صورت دو شوری در مجلس مورد بررسی قرار گیرد، بررسی نظرات موافقان و مخالفان آن روشن می کند که دغدغه های نسبتا یکسانی وجود دارد. افزایش نگاه ملی و رشد فعالیت احزاب در کنار فراهم شدن بستر مشارکت های بیشتر مردمی نکاتی است که همه بر ضرورت آن تاکید دارند اما نگرانی های اساسی مثل عدم ایفای وطیفه نمایندگی توسط نمایندگان مجلس و اعمال نفوذ صاحبان قدرت و ثروت در استان ها یا بی توجهی به مناطق و شهرستان های محروم نیز وجود دارد.
یکى از ایرادات اساسى طرح استانى شدن حوزه هاى انتخابیه مجلس شوراى اسلامى، مغایرت آن با مطالب اشاره شده و دور کردن نمایندگان از خصلت محلى و حذف وظیفه نمایندگى آنان است، بدون این که راه کارى مؤثر و کارآمد را جایگزین آن سازد تا بتواند عهده دار وظایف محلى نمایندگان گردد.
استانى شدن حوزه هاى انتخابیه اگرچه تحت شرایطى خاص مى تواند راه کار قابل تأمل و گامى رو به جلو در انتخابات مجلس تلقى گردد، اما به نظر مى رسد نمى توان بدون طراحى لوازم مورد نیاز آن از جمله ساختارى دومجلسى در قانون اساسى و شکل گیرى نظام انتخابات حزبى، به اهداف مورد نظر این طرح دست یافت. بدون شک در نظام هاى برخوردار از ساختار دو مجلسى، مسایل محلى و ملى به نحو مطلوب و مناسبى بین دو مجلس تقسیم و توزیع گردیده است؛ در حالى که در نظام تک مجلسى ایران، تمامى امور از قانونگذارى و نظارت گرفته تا رتق و فتق خواسته ها و مطالبات مردم در حوزه هاى انتخابیه،
بر عهده نمایندگان گذاشته شده است و این موضوع باعث شده است تا در بسیارى از موارد، مسایل محلى بر موضوعات ملى ارجحیت پیدا کند.
بر این اساس به نظر مى رسد در شرایط فعلى، حتى اگر در کنار انتخابات استانى، آن بخش از اختیارات نمایندگان در حوزه هاى انتخابیه فرعى (شهرستان) بخواهد به شوراها واگذار گردد، با توجه به ناتوانایى شوراها و این که در شرایط کنونى کشور، شوراها به عنوان یکى از ارکان مردم سالارى از قدرت و قوت کافى براى ایفاى وظایف خویش برخوردار نیستند، تأمین اهداف مدنظر طرح ممکن نخواهد بود؛ لذا اجراى طرح مذکور در شرایط فعلى کشور بر خلاف مصالح ملى بوده و در صورت هرگونه اصرارى مبنى بر اجراى این طرح، ضرورى است تا قبل از آن، شرایط و لوازم مورد نیاز این طرح و حداقل استانداردهاى ممکن جهت دستیابى به اهداف تعیین شده آن فراهم گردد تا از بروز معایب بالقوه مندرج در آن تا حد امکان جلوگیرى گردد.
امید است که این نکات مبهم در نسخه ی نهایی طرح رفع شده و با همکاری نمایندگان گام مثبتی در جهت ارتقای کیفی مجلس شورای اسلامی برداشته شود.
دانا
منابع:
- پدرام، سعید و دیگران(1383)،«پژوهشی درباره رفتار و نگرش نمایندگان مجلس به خدمات به حوزه انتخابیه» ، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی.
- دفتر مطالعات سیاسی(1)،(مرداد1381)، « گزارش کارشناسی درباره طرح استانی شدن حوزه های انتخابیه»، مرکز پژوهشهای مجلس.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد