به گزارش ایلام بیدار به نقل از طنین یاس: زنان همواره نیمی از پیکره پویای تاریخ بوده اند که نقش هایی تأثیرگذار، گاه بارز و گاه نهفته در عرصه های مختلف حیات سیاسی، اجتماعی، دینی، فرهنگی و اقتصادی جوامع خود بر عهده داشته اند. در لا به لای صفحات تاریخ می توان زنانی را یافت که هر چند در روزگاری می زیسته اند که زن را از ورود به متن اجتماع کنار می زدند اما نقش برجسته خود را بر پیکره جهان یک سونگر مردانه حک کردند تا اثبات کنند که می توانند در عین حال زن هستند، حضوری شایسته و انسانی در اجتماع داشته باشند.منجمله نقش آفرینی موفق دینی، سیاسی و اجتماعی حضرت زینب(س) در کنار متانت و وقار و حیای او جلوه ای زیبا از حضور مؤثر زنان در اجتماع ترسیم می کند.
راهی که اسلام برای رسیدن به این مقصد مقدس پیش پای زنان نهاد، حضور به موقع و اثرگذار در هر دو عرصه خانواده و اجتماع است، البته با حفظ ارزش های معنوی به خصوص حفظ حجاب و همین دیدگاه است که قرن ها بعد مغرب زمین و صاحبان جریان های ظالمانه را به وحشت انداخت! چرا که این تفکر اسلام، راه را بر مکتب انسان مداری و لذت گرایی غریبان می بندد و نظام سرمایه داری آنان را که بر محور فرهنگ برهنگی بر پا شده به خطر می افکند. از این رو غرب برای مقابله با تفکرات اسلامی و حفظ مؤلفه های مکاتب بشری غربی و به منظور عدم الگوگیری زنان غربی از شاخصه های زن مسلمان با به عبارتی زینبیان حاضر به تخریب چهره و شخصیت زن مسلمان پرداختند.
غربیان، زن مسلمان محجبه را موجودی محروم از موهبت های طبیعی مردان، اشخاصی در ناامیدی مطلق نسبت به زندگی، موجودی بدبخت و اسیر سنت های کهنه که چشم به دنیای متمدن امروز دارد، معرفی می کنند. اما حضور فعال و نجیبانه زنان مسلمان که پای بند به ارزش های اخلاقی و دینی در کلیه عرصه های سیاسی، دینی و اجتماعی، تو دهنی محکمی است به امپریالیسم فرهنگی.
آری! زنان زینبی عصر حاضر بی هیچ توقع و خواسته ای حاضر می شوند تا کیان و مذهب و شرافت و استقلال خود را پاسداری و حفظ کنند. اکنون شاهد هستیم که این گونه زنان با حرکت متین و اصیل و صبورانه خود همچون زینب کبری(س) در راه حق طلبی و ظلم ستیزی، مسیر و الگویی نو برای زنان جهان ترسیم کرده که بسیاری از تازه مسلمانان اروپاییی و حتی غیر مسلمانان متأثر از آنند.
از حضرت علی(ع) نقل شده است:« در واپسین سال های دنیا که نزدیک به برپایی قیامت و بدترین زمان هاست، زنانی ظاهر می شوند که برهنه اند و خودنمایی می کنند، از راه دین منحرفند به فتنه و گناه و شهوت رانی تمایل دارند، حرام را حلال می کنند و سرانجام، جای آنان در دوزخ است.»
این گونه آسیب های اجتماعی که ماهیتی غربی دارند به سست شدن نهاد خانواده و افزایش نرخ طلاق که خود، نوعی از کج روی در روابط اجتماعی است، منجر خواهد شد. یکی از علل عمده چنین معضلاتی، عدم نگاه جامع به شخصیت زن است. استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می گوید:« حقیقت این است که بدبختی ها و سیه روزی های قدیم زن، غالبا معلول این جهت بود که انسان بودن او به فراموشی سپرده شده بود و بدبختی های جدید او از آن جهت است که عمدا و سهوا زن بودن او موقعیت طبیعی و فطری اش، رسالتش، تقاضای غریزی اش و استعداد های ویژه اش به فراموشی سپرده شده است.»
زن، دُر صدف آفرینش است، اما صد حیف که عده ای از زنان به ویژه زنانی که پوشش و حجاب خود را رعایت نمی کنند، ارزش والا و مقام رفیع خویش را نشناخته اند و با آرایش و خودنمایی و عرضه خود به عنوان کالایی لذت بخش، شکار هوس بازانی می شوند که حیوانات را برتری داده و بر می گزینند. عفاف و پوشیدگی برای زن، هم چون سد و حافظی است که در سایه آن از هر سوء استفاده و تحقیری در امان می ماند. دین اسلام نمی خواهد زن بازیچه دست شهوت پرستان باشد و ارزش او به میزانی تنزل کند که تنها وسیله ای برای ارضای شهوت به حساب آید. از همین رو، حجاب را بر او واجب نموده و شخصیت انسانی او را از آسیب های فردی و اجتماعی حفظ کرده است.
می دانیم هر کس در زندگی خود اسوه و نمونه ای دارد که سعی می کند خود را به او نزدیک سازد و پرتوی از صفات او را در درون وجود خود ببیند و واقعا چه الگویی بهتر از حضرت زینب(س) برای زنان، که در کمال معنوی بر همه پیشی گرفته است و اسوه جامعه هشت سال دفاع مقدس به پرچم داری حضرت امام خمینی(ره)، شیر زنانی همچون حضرت زینب(س) را پرورش داد. منجمله خانم مرضیه حدیدچی(دباغ) به دلیل تجربه نبرد مسلحانه و آموزش دیدن در خارج از کشور، مدتی فرماندهی سپاه منطقه غرب را بر عهده داشته است.
به جز او که در عالی ترین سطح به اقدام نظامی پرداخته، تعداد زیادی از زنان نیز هستند که در ماه های پیش از جنگ توسط بسیج دوره آموزش نظامی را طی کرده اند و پس از شروع جنگ اسلحه بدست گرفته و به مقابله مسلحانه با دشمنان پرداخته اند.
از جمله آنان می توان به "مریم امجدی" اشاره کرد که در طی جنگ، مدتی نگهبان انبار اسلحه خرمشهر در مسجد جامع بوده و سپس به همراه فداییان اسلام به مبارزه خانه به خانه با سربازان عراقی، برای نگه داشتن خرمشهر میپردازد. وی تنها زنی است که حتی تا آخرین لحظه سقوط خرمشهر از آنجا خارج نمیشود.
شیر زن مبارز دیگر "پروین داعی پور" است که به همراه عده ای از همرزمان خود مبادرت به تشکیل ستاد مقاومت خواهران پاسدار انقلاب اسلامی کرده و به دفاع از اهواز می پردازند. همچنین در خاطرات سکینه " هورسی" و " نرگس بندری" با گروه 15 نفری از زنان عضو سپاه خواهران خرمشهر آشنا می شویم که تفنگ بر دوش مانند مردان از شهر دفاع می کنند و به رزمندگان دیگر مهمات می رسانند. خانم "زهرا تعجب" زن خانه داری است که چون می خواهد نزدیک همسرش زندگی کند به آبادان مراجعه می کند و پس از گذشت مدتی نیز شب ها به اتفاق شوهرش نگهبانی پدافند نیروی دریایی را بر عهده گرفته و حتی کار با ضد هوایی را یاد می گیرد.
در خاطرات " مینا کمایی" می خوانیم :« مامان می گفت: اگر بیان دخترامو می کشم و بعد هم خودم را می کشم، نمیذارم دست عراقی ها به دخترام برسه.» همچنین در خاطرات "معصومه رامهرمزی" نوشته شده: « صدای فریاد اعلام ورود عراقی ها همه را به وحشت انداخته بود و مادرم به قدری ترسیده بود که مقنعه اش را در آورد و می خواست من و صدیقه را خفه کند. او می گفت حالا که عراقی ها وارد آبادان شده اند من برای حفظ ناموسم هر دوی شما را می کشم.» و به نقل از خانم " مساوات " در خاطراتش می خوانیم: « در سردخانه را باز می کنند و یک نفر تابوت را می آورد بیرون، حدس می زنند که باید درون تابوت جز استخوان چیزی نباشد و حدسم درست است، مشتی استخوان متلاشی شده را درون چلوار تمیزی پیچیده اند کنارش می نشینم و بعد سرم را به طرف آسمان بلند می کنم و می گویم: خدایا کمکم کن این است باقی مانده جوان 17 ساله من؟ شکر می کنم؟ بعد به مهرداد خوش آمد می گویم و از او می خواهم که شب اول قبر به دیدنم بیاید. به بررسی جسد می پردازم اول جمجمه اش، استخوان ها را دانه دانه می شمارم. قلم یکی از پاهایش نیست... »
باز به نقل از خاطرات " زهرا تعجب" می خوانیم ؛« چند هفته گذشته تا به خودم آمدم. در این مدت اغلب با پای برهنه بر سرمزارش می رفتم. مرگ حبیب ضربه روحی و عاطفی وحشتناکی بر من و خانواده ام وارد آورد. پدرم که شش سال با سرطان حنجره دست و پنچه نرم کرده بود... زمین گیر شد و 5 ماه بعد فوت کرد... 8 ماه بعد از مرگ حبیب مادرم هم به پدرم پیوست... خواهرم مریم همان سال به سوی عزیزان خفته در خاک رفتم... علی برادرم قبل از شهادت حبیب دختری را برای ازدواج نامزد کرده بود. حبیب که به شهادت رسید نامزدی را بر هم زد و هرگز ازدواج نکرد و اکنون با من زندگی می کند.»
آری! این زنان که تعدادشان هم کم نیست، نمونه هایی از زینبیان عصر حاضر هستند که به کمک نیروی ایمان قوی توانستند در مقابل کفر مقاومت و ایستادگی کنند و از اسلام حمایت و دفاع کنند. آنان می دانستند که دفاع از حریم اسلام یک امر واجب بر همه است ؛ پس با تمام وجود از اسلام و شئونات اسلامی حراست و پاسداری کردند.
منابع:
- زنان و بیداری اسلامی . نازپرور. ویژه نامه هم اندیشی فعالان بین الملل جبهه فکری انقلاب اسلامی.
- زنان در آخرالزمان. آسیب ها و درمان. تقی علیپور. امان، شماره 31 ، مرداد و شهریور 1390
- تالش پور، فریبا. پوتین های مریم، خاطرات مریم امجدی. تهران: سوره مهر، 1389
- محمدی، لیلا، دختران اُ. پ. دی، خاطرات مینا کمایی. سوره مهر. 1386
- رامهرمزی، معصومه. یکشنبه آخر، خاطرات معصومه رامهرمزی. تهران، سوره مهر 13858
- مساوات(سیستانی)، اشرف السادات. کنار رودخانه خین، یادداشت های روزانه یک مادر. تهران: سوره مهر، 1386
انتهای پیام/ب
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد