سرویس: استان ایلام
کد خبر: 68100
|
00:08 - 1403/08/21
نسخه چاپی

وصیت‌نامه شهید نعمت‌اله شیری:

ملت متحد در برابر آمریکا ایستاده است

ملت متحد در برابر آمریکا ایستاده است
شهید نعمت‌اله شیری نوجوان‌ترین شهید بسیجی دفاع مقدس شهرستان دهلران در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: ای آمریکای جنایتکار و‌ ای رژیم صهیونیستی مکار هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید، چون ملت ما متحد است.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، به نقل از نوید شاهد، شهید «نعمت‌اله شیری» متولد یکم شهریور۱۳۵۱ در منطقه تله‌نو از توابع شهرستان دهلران است.
وی تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه کشور اسلامی ایران به ندای رهبر و امامش حضرت امام خمینی (ره) لبیک گفت و چندین مرتبه برای نام‌نویسی به جبهه به سپاه شهرستان دهلران مراجعه می‌نماید که هر دفعه به خاطر سن کم از ثبت‌نام ایشان ممانعت به عمل می‌آید. در مراجعه آخر شهید به مسئولین نام‌نویسی می‌گوید اگر این بار هم اسم مرا ننویسید به استان می‌روم که این دفعه موفق می‌شود مسئولین را قانع کند که من می‌توانم سلاح به دست بگیرم و از خاک و میهن دفاع کنم.

شهید دوره آموزشی خود را در استان ایلام می‌گذراند و بعد از طی دوره آموزشی با عنوان رزمنده بسیجی به لشکر ۱۱امیرالمؤمنین (ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و با سمت تک تیرانداز در جبهه حضور یافت و به نبرد با دشمن بعثی پرداخت. این رزمنده نوجوان شجاع ۱۶ آبان ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی قلاویزان مهران در حالی که وضو گرفته و جهت اقامه نماز ظهر محیا می‌شد بر اثر اصابت ترکش خمپاره ۶۰ دشمن به ناحیه سر به فیض شهادت نائل آمد. مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای امامزاده سیداکبر (ع) شهرستان دهلران قرار دارد.

متن وصیت‌نامه شهید:

سفارش به جوانان‌: ای جوانان، خون ما از خون حسین (ع) رنگین‌تر نیست پس برخیزید و از رهبر و انقلاب و اسلام و خاک میهن دفاع نمایید.

پیروی از ولایت فقیه‌ای رهبر به روح پاکت قسم می‌خورم که تا جان در بدن دارم از حیثیت اسلام و قرآن و از ولایت فقیه دفاع نمایم و بانگ بر می‌آورم‌، ای آمریکای جنایتکار و‌ ای اسرائیل مکار هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید، چون ملت ما متحد است و‌ ای امام به صورت سیلی خورده زهرا قسم می‌خورم که همیشه و در همه اوقات و همه لحظه‌ها یار و پشتیبانت باشم و به ندای حسین گونه‌ات لبیک گویم.

خطاب به مادر

ای مادر مرا ببرخش، چون بسیار برای من رنج کشیدی و شب‌ها بی‌خوابی را تحمل کردی، چون حرف من این بود و این است «یا زیارت یا شهادت» آرزو داشتم اگر بزرگ شدم عصای دستت باشم. اما اگر قسمت بود در جبهه شهید شوم حلالم کن.

خطاب به پدر

پدر جان‌، ای کسی که همیشه مرا دوست می‌داشتید مرا حلال کن هر چند که آرزو داشتم در سن پیری عصای دستت باشم.

وصیت به خواهران و برادران‌: ای خواهر بزرگم وصیت من به تو این است که زینب وار عمل کنی و حجاب خودت را حفظ کنی و شما برادران و خواهران کوچکم مرا ببخشید.

 

انتهای خبر/ر

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد