به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی ایلام بیدار ، محمد رستمی فعال فرهنگی در یادداشتی نوشت: انسان موجودی است که هم غم دارد و هم شادی و هم میتواند این را بفهمد و در معنای آنها تأمل کند.
این دوسویه غم و شادی همواره در وجود آدمی است، اتفاقاً هر دو موجبات وحدت و همدلی و زندگی اجتماعی را فراهم میآورند.
آیینها و جشنهای شادی بر مبنای فلسفهای و بر اساس باورهایی چه اسطورهای و چه معرفتی بر اساس کارکردهای عقلانی شکلگرفتهاند
ایرانیان که همواره بر اساس حکمت و خرد در طول تاریخ دیرینه خود فرهنگساز و تمدنساز بودهاند، مبنای سال نو را تعادل طبیعت و اول فروردینماه قرار دادهاند که محاسبات نجومی آنان خود نشان از پیشتازی در عرصه دانشهای بشری دارد
تعادل طبیعت وقتی با زایش و رویش همزمان میشود عیدی را شکل میدهد که انسان را به تفکر و تأمل وامیدارد
ذرهذره این آدابورسوم که از میان قرنهای پرتلاطم بشری تا به امروز ره پیمودهاند مبتنی بر اندیشه و نظام معنایی است، از رفتن به مزار خفتگان در خاک که اکنون پنجشنبه و جمعه آخر سال مرسوم شده است و چه بر افروختن آتش در روزهای پایانی سال به یاد ارواح نیاکان که امروز در قالب برافروختن شمع به یاد رفتگان یا شمع جشن تولد هم تسری یافته تا دیدوبازدید و رفتن سراغ بزرگترها، همهوهمه نشان از روح هوشمند ایرانی است
نوروز در عین واحد بودن پر از تکثر خردهفرهنگهاست و اتفاقاً هرکدامشان متناسب با جغرافیای فرهنگی این سرزمین جز مواریث فرهنگیاند و چون لهجهها و گویشها نباید در اثر سیطره کلان فرهنگهای دیگر به ورطه نابودی کشانده شوند، بخصوص وقتی فرهنگ شفاهی باشد باید هم مکتوبشان کرد و هم مستند نمود و هم مصور ساخت و اِلا در نبرد روایتها آنکه رسانه دارد دست بالا میگیرد
استان ایلام هم دارای فرهنگ دیرینه است و خود بخشی از عیلام باستان است و هم نوع پوشش و گویش و واژگان آن اتفاقاً سرشار از اصالت و نجابت است و نباید در مواجهه با خردهفرهنگهای دیگر داشتههای خود را نادیده بگیرد، آواها و اشعار و مناجاتهای شاعران آن هم عارفانه است و همنشان عمق فرهنگی تمدن ایرانی را باید در واژه به واژه برجایمانده در پشت این کوههای بلند یافت.
وجود کلمات مشترک در کُردی ایلامی با واژگان فارسی و زبان هندواروپایی یا وجود پارهای از رسوم چندین هزارساله، پژوهشهای دقیقتر و عمیقتر میطلبد. اتفاقاً بهدور از نگاه متعصبانه این استانهای دیگر هستند که باید از این فرهنگ وام بگیرند نه آنکه موسیقی و رقص غیربومی جایگزین داشتههای خود شود، به قول حافظ: سالها دل طلب جامجم از ما میکرد آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد.
ساز، سرنا و دهل یا دوزله ایلامی خود دارای مقام موسیقایی است که در عزا و عروسی آهنگ خاص خود دارد، لباس بلند ایلامی را باید در نگارههای تختجمشید با همه پوشیدگی و عفت آن به نظاره نشست.
امروز بهموازات برگزاری جشنهای نوروزی باید جشن پژوهی محققانه و عالمانه توسط متفکران و فعالان حوزه فرهنگ شکل بگیرد تا در این فضای مجازی چیزی به آدابورسوم نوروزی الحاق نگردد که هم وارداتی باشد و هم همخوانی با این فرهنگ دیرینه نداشته باشد.
ایلامِ افتخارآفرین در مرزبانی از مرزهای ایرانزمین و ایلامِ پایتخت خادمان حسینی (ع) امروز یک استان کوچک با واحد جغرافیایی نیست؛ بلکه اینجا قدمگاه شهیدان و زائران سالار شهیدان است، اربعین که میرسد ایران و جهانی به ایلام میآید. این استان هم مرزبان هویت دینی و هم مرزبان هویت ملی است.
داشتههای خود را دستکم نگیریم، به قول آن محقق فرزانه هر واژه قدیمی ایلامی که اکنون هم تلفظ میشود؛ چون سر ستونهای تختجمشید ارزش تاریخی دارد.
امیدواریم همانطور که دبیرخانه زبان و ادبیات کردی ایلامی به همت بزرگان در استان ایلام ایجاد شده است شاهد ایجاد دبیرخانه آدابورسوم و آیینهای ایلامی هم باشیم تا فرهنگ شفاهی در هماوردی با فرهنگهای دیگر رنجور نشود، بدون شک عنصر شادی در فرهنگ ایلامی چنان نجیبانه است که دل هیچ دیداری از توسعه آن رنجیدهخاطر نمیشود.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد