به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، مریم کرمی کارشناس ارشد روابط بینالملل در یادداشتی نوشت: شهید سلیمانی یک شخصیت ویژه و دارای ابعاد مختلف بود. او یک فردی بااستعداد و شجاعت بینظیر بود که نقش بسیار مهمی در شکستهای جبهه استکبار داشت. از جنبههای مختلفی میتوان به او نگاه کرد:
1. رهبری نظامی: سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت میکرد. فعالیتهای در بسیاری از مناطق جهان، از جمله سوریه، عراق و لبنان، بسیار موثر بود. به عنوان یک فرمانده نظامی، او تواناییهای تاکتیکی بینظیری داشت و توانست تا حد زیادی تأثیر خود را بر مسائل منطقهای و جهانی اثبات کند.
2. شخصیت سیاسی: سردار سلیمانی یک شکلدهنده برجسته و تاثیرگذار در سیاستهای خارجی ایران بود. او توانست با استفاده از روابط عمیق و منطقهایاش، تأثیر بسزایی بر راهبردهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران بگذارد.
3. نماد مقاومت: با وجود فعالیتهای نظامی و سیاسیاش، سردار سلیمانی به عنوان یک نماد مقاومت و ایستادگی در برابر تهدیدات خارجی شناخته میشد. او توانست نقش بسیار مهمی در نشر ارزشها و ایدههای مرتبط با مقاومت در منطقه داشته باشد.
4. تأثیرگذاری فرهنگی:از دیدگاه فرهنگی، سردار سلیمانی به عنوان یک شخصیت تأثیرگذار در فرهنگ مقاومت و شهادت شناخته میشود. او توانست ارزشها و ایدههایی را که در مردم ایران و نهادهای مقاومتی منطقهای جایگزین شده، تقویت کند.
سالروز ولادت یگانه دخت نبی اکرم (ص) و چهارمین سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی در 13 دی 1402 با دو انفجار تروریستی در گلزار شهدای کرمان همراه بود که در آن جمع کثیری از هموطنان مان مجروح و شهید شدند. حادثه تروریستی همزمان با سالروز شهادت حاج قاسم به منزله پرچمدار مبارزه با داعش صورت پذیرفت که نشان داد نیروهای تکفیری و عاملان و آمران اصلی این حادثه تروریستی کینه بسیاری از این سردار شهید دارند.
یقیناً، این حرکتهای تروریستی و خبیثانه برگرفته از برخی حکومتهای اضمحلال یافته غربی و ایادی آنهاست که نشانه ضعف و اوج ناتوانی آنها در برابر توان و اقتدار کشور سربلند ماست.
عامل ذاتی همه حوادث تروریستی در منطقه، استکبار جهانی و صهیونیسم، به علت دخیل بودن در ایجاد تفکر و ساختارهای تکفیری و راهبری آنها و حمایت همهجانبه از این گروه است.
حادثه تروریستی پدیدآمده، نه از سر قدرت و حاصل توان عملیاتی عاملان آن است؛ بلکه آن را میتوان حاصل استیصال و ضعف دانست؛ لذا چنین حادثه تروریستی برای سرپوشگذاشتن بر این استیصال قلمداد میشود.
برای آن دسته که نظام را به ناتوانی در پاسخگویی متهم میکنند باید تحرکات محور مقاومت به فرماندهی جمهوری اسلامی ایران را یادآوری کرد؛ باتلاق اسرائیل در غزه، عملیات بیوقفه حزبالله در جبهه شمالی، ناامنسازی دریا بهواسطه یمنیها، زدن پایگاههای نظامی آمریکاییها در عراق و سوریه و... رژیم صهیونیستی و آمریکا را بهکلی کلافه نموده و حوادث کور اینچنینی، نشان از یک استیصال و سردرگمی تمامعیار است. اما انتقام واقعی، همان راهبرد اصلی نظام مبنی بر اخراج آمریکائیها و ازبینبردن رژیم صهیونیستی است که بعد از شهادت سردار سلیمانی جدیت و سرعت بیشتری به خود گرفته و چه خوب است که انتقام طلبیها همگی حول این محور و در این پازل جا بگیرد.
رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) فرمودند: «چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعهآفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت.» لذا انتقام از عاملان و آمران این عملیات قطعی خواهد بود.
این حرکت ناجوانمردانه دشمنان ملت، نهتنها خللی به عزم و اراده ملت ایران وارد نخواهند ساخت؛ بلکه انسجام، اتحاد، همبستگی ملی و بصیرت و هوشیاری مردم و عزم ملت شریف ایران در پیگیری آرمانهای انقلاب اسلامی را در پی خواهد داشت و دشمنان باید بدانند که ملت شهادتیم و از شهادت هراسی نداریم بلکه نقشههای آنان در قبال ملت ایران به نتیجه نخواهد رسید.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد