گویند مرا چو زاد مادر...دستم بگرفت و پا به پا برد ، تا شیوه راه رفتن آموخت
زیباترین شعر موسیقی زندگانی، هستنم از هستن توست، آوای تپش قلبم، وجودم از وجود توست...
مادرم شاه بیت غزل جهان اشرف مخلوقات حقی که خاک بهشت لایق زیر پای توست... کلامم کی لایق سرودن از توست وقتی مرد از دامنت به معراج عروج می کند، فرشته زمینی وجودت را کدام واژه، کدام جمله می تواند معنا کند که نامت مادر در جمله و عبارت نگنجد ..
زیباترین وجود هستی! از حدیث مهرت چه بگویم که کلام از وصف عاجز مانده؛ لحظات شب زنده داری ات تا به سپیده صبح لالایی آهنگ نمودنت در کدام واژه ،کدام جمله معنا می یابد.
هیچ سرود و شعری نتواند عظمت عشقت را در کالبد بی جان کلام معنا کند آن زمان که اشک را با طراوت لبخند و گرمی آغوشی از چشم کودکت بر می گیری، هیچ قلم به دستی قادر به خط کردن عاطفه ات نیست آن هنگام که قوت از دهان بر می گیری و به کام فرزند می نشانی...
واژگان چه حقیرند در برابر ترانه مادرانه ات؛ تو که جان می دهی تا کودکت جان بگیرد... نوازش مادرانه ات را از کدام نسیم گرفته ای که آتش اضطراب وجود را رام می کند و وجود را برسریر آرامش می نشاند.
شهر نگاهت شرح داستان دلواپسی های فردای من است و این نگاه نگران را کی خامی کودکی هایم درک می کند مادر، دستان گرمت از سردی صبح فردایم هراس دارد، می دانم، لبهایت با دعای خیر، نیک بختی ام را از یزدان می طلبد؛ می بینم و اما چه بی رحمانه چشمانم نمی بیند این همه لطف پنهان در سینه ات را...
مادر ای مامن لحظه های بی تابیم بنشین لحظه ای که امروز روز تواست؛ بنشانم و بگذار این زمان من آغوش بگشایم؛ لایقم بدان و اندکی اضطراب چشمهایت را به سینه ام بسپار تا دلواپسی هایت را به کام بگیرم.
دستهایم را مادر، دستهایم را پذیرا باش؛ لطف و مرحمت چشمانت را بدرقه وجودم کن که عشق در رگهایم بجنبد و دستانم را نیرویی بخشد که سنگینی بار هراس تو را از فردای ناپیدایم از دوشت برگیرم.
زمان غبار شرم بر چهره ام می نشاند وقتی تصویرت حکایت از زحمت کودکی های من دارد، مادر خجالت نگاه چشمانم را به زمین می دوزد وقتی تحفه من برای تو سپیدی موها و لرزش دستانت بوده است...
مادر مرشد روزهای کودکی ام شرمم دل زمین را می شکافد وقتی اندیشه تلنگرم می زند که من غارتگر روزهای جوانی ات بوده ام...
این زمان با دستانی خالی اما دلی آکنده از محبت ، و به حرمت یاس نبوی، فاطمه اطهر به نام زن، مادر به نام تو مزین شده ؛آمده ام روزت را گرامی بدارم و با هدیه مادرم روزت مبارک بخشش ات را تحفه بگیرم، دعای خیرت را به بازوی زندگی ام ببندم و ذهنم را با قاب نگاه مهربانت آذین بندم.
سرود هستی ام، آهنگ خوش زندگانیم، مهر همیشه جاری در رگم مادر روز تو و هر آن مهربان که مادر می خوانندش مبارک.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد