به گزارشايلام بيدار، تقریبا دو سال و دقیقا 23 ماه از فرمان مقام رهبری درخصوص اقتصاد مقاومتی میگذرد.
طی این روزها و ماهها چه همایشها و سخنرانیها و نظرات و ایدهپردازیهایی که پیرامون این واژه برگزار نشده یا پرداخته نگردیده، از اما و اگرها گرفته تا شایدها و ممکنها، از احتمالها گرفته تا محتملها؛ همه و همه در تقدیس این واژه چه خوب ادا شد و چه زیبا بیان گردید، حالا آنچه مهم است و در این میان و وسط این هیاهو گم شده ظاهرا خود اقتصاد مقاومتی است زیرا اینقدر این توجهات نظری و کلامی و قلمی فراوانی داشته و حجم آن گسترش یافته که اصل موضوع که همان اقتصاد مقاومتی است، تقریبا مغفول مانده و فراموش شده است.
اقتصاد مقاومتی چون هنوز به باور دولتمردان ما نرسیده و به تعبیر بهتر، آن را باور ندارند بنابر این در حیطه ذهن و کلام مانده است و به صحنه فعل و عمل نیامده و به همین دلیل نیز مغفول مانده یا مورد بیمهری و بیتوجهی واقع شده است، حالا چه باید کرد تا از این چنبره ذهنی و خیالی راحت شویم و به جای بازی با الفاظ و لغلغه شدن این واژه در زبان درآمده و آن را به فعل و عمل درآوریم و نهتنها به عمل بلکه آن را نصبالعین قرار داده و در اولویت کاری و برنامههای روزمره خود بگذاریم.
رمز اجرا و عمل آن هم دقیقا همین است، یعنی باور به اقتصاد مقاومتی ابتدا نزد دولتمردان و مسئولان حکومتی از لشکری گرفته تا کشوری و بعد از آن مردم شریف و بزرگوار ایران اسلامی که صد البته همیشه با نهایت توان در مقابل هجمههای دشمن ایستادهاند و مقاومت را سرلوحه زندگی و حیات اجتماعی خود دارند ـ حضور همیشه در صحنه ملت ایران مقاومت را به عینه و عملی ترسیم و تعریف کرده است ولی آنچه بایسته و شایسته است، نظاممند شدن این هدف اساسی و صدالبته مقدس است که نیازمند سیاستگذاری در سطح کلان کشور و هدفمندی و برنامهریزی برای اجرا و در مرحله اجرا نیز نظارت کارآمد قوی را طلب مینماید ـ ولی باز هم باید تاکید کرد رمز عبور فراموش نشود، رمز عبور همان باور قلبی و ایمان درونی و التزام شرعی و عرفی به آن است هم نزد دولت و هم نزد ملت خصوصا در سالی که سال همدلی و همزبانی هم نامگذاری شده و البته در ماههای پایانی آن هستیم.
مهدی گلجان-عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس
انتهای پیام/
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد