به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، به نقل از نوید شاهد، شهید یحیی آبانگاه در روز دوم شهریورماه سال 1343 در روستای محروم بسطام آباد از توابع شهرستان دره شهر استان ایلام در خانوادهای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود.
دوران طفولیت را در روستای مذکور با هزار رنج و نبودن هرگونه وسائل رفاهی و بهداشتی سپری نمود در سن هفتسالگی راهی دبستان بسطام آباد شد و از همان ابتدا به درس و تعلیم علاقه زیادی از خود نشان میداد و شبانه با استفاده از نور چراغ فانوس تکالیف خود را به نحو احسن انجام میداد و همکلاسیهایش را دوست میداشت و با آنان با مهربانی رفتار میکرد و به پدر و مادر و خواهران و برادرانش خیلی احترام میگذاشت و از هر نظر کودکی مؤدب و دلسوز و بااستعداد بود و حتی تمام همسایگان به دید احترام به وی مینگریستند و شهید یحیی آبانگاه ظاهراً قیافهای نحیف و لاغراندام داشت و با این وضعیت جسمانی روحیهای قوی و اخلاقی بانشاط داشت و همیشه از کارهایی که در طول روز برایش در محیط مدرسه و روستا پیش میآمد خانواده را در جریان امور قرار میداد تا اینکه با زحمات طاقتفرسا موفق به اخذ مدرک تحصیلی پنجم ابتدایی در روستای بسطام آباد شد زمانی که کلاس پنجم بود در ناحیه چشم مبتلا به ناراحتی شد و مدتی از این بابت رنج میبرد و چندین مرتبه پدرش وی را به خرمآباد جهت مداوا و معالجه برد؛ اما اثرات آن ناراحتی او را یکی دو سال رنج داد به دلیل محرومیت بیش از حد مقارن زمانی که شهید یحیی آبانگاه کلاس پنجم را گرفته بود روستائیان بهطورکلی روستای بسطام آباد را تخلیه و به روستای کله جوب کوچ کردند، شهید یحیی آبانگاه به علت ناراحتی چشم دوری از مدرسه راهنمایی ترک تحصیل نمود و مدت دو سال که ترک تحصیلکرده بود شبانهروز زحمت میکشید و در امور کشاورزی به خانوادهاش کمک میکرد تا اینکه در سال 1359 بهاتفاق خانوادهاش از روستای کله جوب به کوی طالقانی دره شهر مهاجرت نمودند.
شهید یحیی آبانگاه مانند سایر ملت قهرمان ایران چون طعم تلخ مظالم دوران طاغوت را عملاً چشیده بود و نارسائیهای و محرومیتها را در روستا با هزاران مشکلات بعینه دیده بود؛ بلکه بیشتر از هر چیز به اسلام و امام عزیز علاقهمند بود به انقلاب جمهوری اسلامی ایران که به رهبری حضرت آیت اله العظمی امام خمینی به وقوع پیوسته بود و ثمره خون هزاران شهید گلگونکفن بود عشق میورزید، و با آگاهی در راهپیماییها و تظاهرات و مراسم مختلف مذهبی شرکت فعال داشت و علاوه بر انجام این تکالیف در امر احداث ساختمان به پدر و برادرانش مانند یک کارگر ورزیده کمک میکرد، اما روزبهروز شوروشوق بیشتری نسبت به اسلام و انقلاب و رهبر کبیر انقلاب از خود نشان میداد بیشتر اوقات در مباحث مذهبی شرکت میجست و عبادات را از جمله نماز و روزه مرتباً انجام میداد و هیچوقت کوتاهی نمیکرد و بسیار متین و پاکدامن و آرام و باتقوا بود و هرگاه به نیازمند و یا دردمندی برخورد میکرد به او کمک میکرد و در حد توان همیشه نیکی میکرد.
در نمازجمعهها و جماعات نیز شرکت میکرد تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران تاب و طاقت ماندن در خانه را نداشت و بالاخره تصمیم گرفت هرچند سن و سالی نداشت جهت دفاع از دستاوردها و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران و اسلام عزیز در سال 1360 در بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایگاه دره شهر ثبتنام کرد و آماده شد که بر علیه رژیم بعثی صهیونیستی عراق به مبارزه برخیزد که در چندین مرحله اعزام و راهی جبهههای حق علیه باطل گردید و بعد از اتمام مأموریت در جبهه در پشتجبهه در واحد بسیج قسمت سازماندهی مسئولیت ردههای مقاومت را به عده داشت که مدتی هم بهعنوان مسئول پایگاه مقاومت کوی طالقانی و بعد روستای اردو به خدمت اشتغال داشتند و بعد از آن بهعنوان مسئول پایگاههای مقاومت بخش ماشین انجاموظیفه نمود وی سپس بهعنوان مسئولیت در طرح لبیک یا امام راهی جبهه گردید و در عملیات والفجر پنج شرکت جست و بعد از اتمام مأموریت دوران سربازی شهید یحیی آبانگاه فرارسید که در سپاه پاسداران بهعنوان پاسدار وظیفه مشغول خدمت شد و مدت دو سال سربازی خود را در تیپ مستقل 114 امیرالمؤمنین (ع) سپری نمود.
بیشتر مدت خدمت را در واحدهای تبلیغات و ادوات تیپ مذکور انجاموظیفه نمود شهید یحیی آبانگاه در منطقه مهران در بیست و هشتم مردادماه 1365 در عملیات دچار موج گرفتگی شد که مدتی را در بیمارستانهای سپاه امداد پزشکی منطقه 10 به سر برد که بعد از بهبودی مجدداً راهی تیپ شد و مدت سربازی وظیفه به پایان رساند شهید یحیی آبانگاه ازآنجائیکه به اسلام و جمهوری اسلامی عشق میورزید در منزل با وجود جنگ تحمیلی ماندن نداشت بعد از مدت کوتاهی به عضویت سپاه افتخاری در آمد و دوباره به تیپ اعزام گردید که توسط کارگزینی تیپ چون در کار تبلیغات تجربه و تخصص داشت به واحد تبلیغات معرفی و از طریق این واحد به عضویت رابط تبلیغات جنگهای روانی در لشکرها و محورهای عملیاتی غرب کشور مشغول خدمت شد وی مأموریتهای حساس زیادی را انجام داد شهید یحیی آبانگاه در عملیات کربلای یک باتوجهبه مسئولیتی که در واحد تبلیغات جنگهای روانی داشت ایثارگریها کرد. شهید مذکور به علت خصوصیات بارز اخلاقی که داشتند در کوتاهترین برخورد و تماس برادران دیگر را به خود جذب میکرد و مورداعتماد عموم بهخصوص مسئولین یگانهای رزمی بود و فعالیتهای ایشان مورد زبانزد دیگر همرزمان بود و وقتی که از شهید یحیی آبانگاه یاد میشد همگی از اخلاق و ویژگیهای روحی والای ایشان یاد میکردند و در نبودن وی افسوس میخوردند و از او بهعنوان رزمندهای شجاع و دلیر که از میان عزیزان رزمنده رفته است همیشه یادش را در اذهان گرامی میدارند.
شهید یحیی آبانگاه سرانجام جهت شرکت در عملیات کربلای پنج بنابهدرخواست سپاه دوم نجف مستقر در باختران بهعنوان مدیریت تبلیغات جنگهای روانی راهی منطقه عملیاتی شلمچه گردید و بعد از شرکت در این عملیات در بیست و ششم دیماه 1365 به درجه رفیع شهادت نائل گشت از این شهید خاطراتی جاویدان برجامانده است، این عزیز اسوه اخلاق فضیلت بود و افسوس که اکنون جایش در میان همرزمانش خالی است و روحش جاویدان و حاضروناظر بر اعمال ما مردگان ظاهر زنده است.
قسمتی از وصیتنامه شهید یحیی آبانگاه
من برای چندین بر خود وظیفه شرعی و اسلامی دانستم به جبهه حق علیه باطل بیایم و با دشمنان اسلام بجنگم، اکنون که حسن زمان ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر داده و باید از جان و مال و فرزند دختر کوچولویم، زن، مادر و پدر عزیزم و برادرانم و خواهرانم گذشت و به کمک او شتافت تا بتوانم به اسلام کمک کنم.
پدر و مادرم اکنون اگر شهادت نصیب من شد بزرگترین افتخاری است برای من و شما که چنین پسری را بزرگ کرده و در راه اسلام قربانی دادهاید و به برادران از من بزرگتر بگوئید که در خط اسلام باشید که این خط است مستضعفان را بر مستکبران پیروز خواهد کرد.
پدر و مادر، برادران و خواهرانم شما باید شاد و خرم باشید و افتخار کنید؛ چون من از امامان همچون علیاکبر (ع) بهتر نیستم و نگذارید خون ما اگر شهادت نصیب شد هدر رود و از برادرانم خواهش میکنم بعد از شهادت من منافقین و گروهکها و چپیها را سرکوب کنند، سپاس بیکران به درگاه خدا که بر منمنت نهاد و راه راست را نشانم داد و رحمت خدا به شیر پاک مادرم و قدردانی از پدرم که توانست پسری بزرگ کند و با سلام قربانی بدهد.
ای پدر ارجمندم مرا حلال کن و در دعاهایتان امامزمان را از یاد نبرید من مطمئن هستم روزی نور اسلام در سرتاسر جهان پرتوافکن خواهد شد، باری مادر مهربان و عزیزم سلام مرا بپذیر و حلالم کن و خواهر مسلمانم تو نیز زینب زمان باش و در راه خدا مبارزه کن همچون همسرم.
انتهای خبر/ر
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد