به گزارشایلام فردا،رابطه ایران و آمریکا به غیر از سال هایی که ایرانی ها کم کم نام آمریکا می شنیدند و به چشم کشوری می نگریستند که انتقام آنها را از استعمارگران سنتی می گیرد و آنها را به حاشیه می راند و از استعمار خشن انگلیس، روسیه، فرانسه و آلمان خبری نخواهد بود رابطه حسنه ای نبوده است. اما با گذشت زمان و مشخص شدن خوی استکباری و استعماری این کشور، نفرت و حس انتقام علیه استعمارگر دیگری در مردم ایران شکل گرفت، اوج آن زمانی بود که مشخص شد کودتای 28 مرداد با سناریویی از پیش نوشته شده توسط آمریکا و انگلیس اجرایی شد.
نگاه سراسر نفرت مردم ایران به آمریکا، با گذشت زمان و مشخص شدن دخالت های مستقیم و غیرمستقیم این کشور در ایران بیشتر و بیشتر شد و وطن پرستان و متدینین در دوران پهلوی در شرایط و موقعیت های مختلف این نفرت خود را به انواع مختلف بروز دادند؛ با نزدیک شدن به روزهای انقلاب، مردم با هر پتکی که بر پیکر پوسیده شاه می زدند همزمان شاهد ریختن ابهت آمریکا نیز بودند و با پتک های خود هم پیکر شاه و هم ابهت امریکا را شکستند. تا مدت ها دخالت امریکا در امور ایران در حد شنیده بود و کمتر منبع و سندی آشکار از این دخالت ها وجود داشت بعد از پیروزی انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی، ماهیت امریکا برای همه مستند و مستدل شد و حتی مدافعان این کشور جهانخوار هم پاسخی برای رد این اسناد نداشتند.
بعد از انقلاب رابطه دو کشور دیگرگون شد شرایط جدیدی حاکم شد که چکیده دیدگاه های نظام را می توان در بیانات رهبر انقلاب یافت ایشان در بیانات مهمی که در ابتدای امسال در حرم مطهر امام رضا(ع) داشتند، فرمودند: آمريكائیها مرتب از راههای گوناگون به ما پيغام ميدهند كه بيائيد دربارهی مسئلهی هستهای گفتگو كنیم؛ هم به ما پیغام می دهند، هم در تبلیغات جهانیشان این را مطرح میكنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریكا بارها و بارها میگویند بیائید در كنار گفتگوهای 1+ 5 كه دربارهی مسائل هستهای بحث میكنند، آمریكا و جمهوری اسلامی دو به دو، دربارهی مسئلهی هستهای ایران بحث كنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد كه گفتگو در منطق حضرات آمریكائی به این معنی نیست كه بنشینیم تا به یك راه حل منطقی دست پیدا كنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است كه بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول كنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام كردیم و گفتیم كه این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم.
همچنین ایشان در دیدار 28 بهمن با مردم آذربایجان شرقی که با اشاره بیاناتشان در مشهد مقدس که به بخشی از آن اشاره شد گفتند: تصور برخی دولتمردان دولت قبلی و همچنین برخی دولتمردان دولت فعلی این است که اگر ما در قضیه هسته ای، با امریکا مذاکره کنیم، موضوع حل می شود. من هم به دلیل اصرار آنها بر مذاکره درخصوص موضوع هسته ای، گفتم مخالفتی ندارم اما همان موقع هم تاکید کردم که خوشبین نیستم؛ نشانه های خوشبین نبودن، اکنون در حال آشکار شدن است و دلیل بارز آن هم، اظهارات سخیف و توهین آمیز سناتورها و مقامات امریکایی بر ضد ملت ایران است.
اما این نگاه رهبر انقلاب به آمریکا از کجا نشات می گیرد؟ و دلیل بدبینی رهبری به مذاکره با این کشور چیست؟ آیا می توان به رابطه به آمریکا امیدوار بود؟ رضا یزدانی معلم تاریخ بازنشسته با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری با درایتی که دارند، به خوبی درک می کنند که آمریکایی ها هیچ وقت قابل اعتماد نبوده اند معتقد است: اساسا ایشان با شناختی که از پدیده امپریالیسم دارند قطعا بهتر از همه می توانند مسایل را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند بی شک اگر طی این چند سال درایت ایشان نبود خیلی ها دلشان می خواست که مردم ایران بخشی از مستعمره فرهنگی آمریکا باشند. وقتی در دوران اصلاحات برخی در مقابل امسال جرج سوروس خوش رقصی می کردند، مقام معظم رهبری با ترسیم چهره واقعی آمریکا و استکبار نشان دادند که نباید فریفته رنگ و لعاب جنایتکاران کت و شلوار پوش شیک شد. ولی فقیه در چند مورد تشبیهات بسیار زیبا و رسایی از چهره آمریکا داشته اند که یکی از آنها همان دست چدنی با دستکشی مخملی است که نشان می دهد آمریکا در هر شرایطی می تواند زهر خود را بریزد.
بهشت زمینی کجاست؟
وی ادامه می دهد: در بیانات گهربار معظم له چندین اشاره خاص وجود دارد که همیشه باید به آنها توجه کرد یکی از این اشارت مساله حقوق بشر در آمریکا است. واقعا متحیر می شویم وقتی می شنویم دولتمردان آمریکا در مورد حقوق بشر حرف می زنند در طول تاریخ مشاهده کرده ایم که آمریکا خودش همیشه ناقض حقوق بشر بوده است. جنگ اول جهانی، جنگ ویتنام، جنگ های خاورمیانه، بمباران هولناک هیروشیما و ناکازاکی و صدها مساله از این قبیل همگی سندی بر محکومیت حقوق بشری ایالات متحده است باید این نکته را هم مد نظر گرفت که امپریالیسم هیچوقت تغییر جهت و فکر نمی دهد اگر چه ممکن است روزی در زبان زور امثال بوش ها در قالب بمب ها خود را نشان دهد و روزی هم در زبان چرب اوباما؛ حالا هم عده ای به این دل خوش کرده اند که رابطه ایران با آمریکا به حالت عادی برگردد و فکر می کنند وضعیت ما با شکل گیری این ارتباط بهتر خواهد شد ولی سوال اصلی این است که آیا همه کشورهایی که با آمریکا رابطه حسنه دارند، در بهشت زمینی زندگی می کنند؟ قطعا نه!
محمد محمدی، دانشجوی رشته روزنامه نگاری در این باره می گوید: بدبینی و عدم خوش بینی رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به مذاکره با امریکا، ریشه در جریانی تاریخی و طبیعی دارد که در طول عمر انقلاب اسلامی، کشور با آن درگیر بوده است. ابتدا، پای یک عقده تاریخی بزرگ در میان است. خیلی سخت است ایالات متحده امریکا بتواند یک عقده بزرگ نسبت به ایران را فراموش کند. اصولا آمریکا با این ذهینت با ایران در گیر است. حال حتی اگر بخواهیم مقوله تغییر رفتار این کشور با جمهوری اسلامی ایران را به دیده مثبت بنگریم، نهایتا می توان بین رفتار اوباما به عنوان شخص اوباما و کلیت ایالات متحده، تفاوت قایل شد.
لبخندهای آمریکایی ها گذراست
این دانشجوی دوره کارشناسی ارشد ادامه می دهد: امروز قطعا باید بین اوباما و ایالات متحده تفاوت قایل شد. اگر تفاوتی در طرفهای آمریکایی مشاهده می شود، نهایتا به تفاوت رفتار شخص اوباما بر می گردد. بر همین اساس موضوع ایران، برای او یک اقدام مهم و اساسی است و در این مسیر، او با کلیت آمریکا متفاوت است. رهبر معظم انقلاب هم به خوبی این موضوع را دریافته اند و بر همین اساس مطرح شدن رابطه با ایران و هرگونه لبخند از طرف های مقابل را مقطعی و گذرا می دانند که ربطی به کلیت رفتار امریکا با ایران ندارد.
سجاد صفری، دانشجوی ایلامی مقیم آلمان هم با اشاره به سابقه تاریخی رابطه ایران و آمریکا اظهار می دارد: یک بدبینی تاریخی و عدم خوش بینی به ارتباط و مذاکره با امریکا آشکار است و اصولا در کار، روش و درک آن فردی باید تردید کرد که بعد از بررسی سابقه تاریخی رفتار ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران، باز هم امیدوارانه به این موضوع نگاه کند.آمریکا حتی در ظاهر هم نظام جمهوری اسلامی را نمی خواهد. برای همین وقتی در اوج تاکید ایران بر گفت و گوی تمدن ها و نامگذاری سالی به این عنوان، اما در گفتمان این کشور، ایران در کنار کشوری همچون کره شمالی قرار داده و محور شرارت خوانده می شود.
بی اعتمادی به آمریکا بی دلیل نیست
فرهاد تجری، عضو کمیسیون حقوقی مجلس هشتم هم با یادآوری تاریخچه رابطه ایران و آمریکا خاطرنشان می شود: سوابق امریکا و دخالت های آن در کشورهای مختلف به ویژه در کشور ما چه در قبل و بعد از انقلاب نشان می هد که این بی اعتمادی باید باشد و بی دلیل نیست. تاریخ نشان می دهد که این کشور به دنبال منافع خودش است این همان تعبیری است که رهبری هم در بیانات مختلفشان به آن اشاره کرده اند و کسانی که به مذاکره با امریکا خوشبین هستند باید بدانند که برای آنها اگر منافشان مطرح باشد از این منافع به هیچ عنوان نمی گذرند.
آمریکا توانایی داشت کودتای 28 مرداد را تکرار می کرد
این نماینده سابق مجلس با تاکید بر اینکه منافع مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران در تعارض با منافع آمریکاست و این کشوردر مذاکره و تعامل با مردم و نظام ما هیچ ترحمی نخواهد داشت، یادآور شد: خود امریکایی ها اذعان دارند که در جریان کودتای 28 مرداد دخالت مستقیم داشتند و برخلاف منافع ملی ما حرکت کردند و باید در نظر داشت که امروز هم اگر آمریکا توانایی داشته باشد کودتای 28 مرداد را تکرار خواهد کرد. لذا باید در نظر داشت این روزهایی که آنها منافع خود را در خدمت جمهوری اسلامی ایران به مستضفین در تعارض می ببینند قاعدتا انتظار نادرستی خواهد بود که از آنها توقع حسن نیت در مذاکره داشته باشیم.
درخواست مذاکره امریکا از سر نیاز است
وی با اشاره به روند مذاکرات آمریکا به همراه 5+1 اظهار داشت: در همین مذاکرات آمریکایی ها ادبیات و گفتمانی غیر حسن دار را از خود نشان داده و می دهند؛ در جایی که ژاندارمها و دیکتاتورهای منطقه نتوانستند در مقابله با جمهوری اسلامی ایران کاری از پیش ببرند بلکه وابستگی مسلمانان به نظام ما بیشتر شد لذا وقتی دشمنان این وابستگی و نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران در مسائل و موضوعات مختلف را دیدند و به نقش بی بدیل جمهوری اسلامی ایران پی بردند بنابراین از سر نیاز و ضرورت به همکاری با جمهوری اسلامی ایران روی آورده اند. پس نباید در مذاکره با آمریکا خوش¬بین باشیم بلکه در این مذاکرات باید اهداف و منافع سیاسی، اقتصادی، بین المللی خودمان را تعقیب کنیم و به تعبیر رهبری ما هم باید شرایط بین المللی را درک کنیم و از موضع عزت و استحکام و نرمش قهرمانانه با 5+1 مذاکره داشته باشیم. نباید در این مذاکرات قول بخوریم.
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با مردم مردم آذربایجان شرقی در خصوص مذاکرات هسته ای خاطرنشان کردند"کاری که وزارت امور خارجه و مسئولان دولتی درخصوص مذاکرات هسته ای آغاز کرده اند ادامه پیدا خواهد کرد و ایران نقض کننده کاری که شروع کرده است، نخواهد بود اما همه بدانند که دشمنی آمریکا با اصل انقلاب اسلامی و اسلام است و این دشمنی، با مذاکرات پایان نخواهد یافت" با توجه به این تذکر رهبری و شناختی که از آمریکا و نیات این کشور وجود دارد سطح روابط باید در چه میزانی باشد؟ فرهاد تجری با اشاره به تعبیر رهبری با مضمون دست چدني زير دستکش مخملين آمريکا تاکید می کند: همیشه باید مسئولان و مردم این موضوع را مدنظر داشته باشند و این تعبیر به خوبی نحوه تعامل آنها با جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد اما در مذاکرات شرایطی ایجاب می کند که گاهی در سطوح مختلف سطحی از رابطه داشته باشیم اما باید ضمن رصد هوشمندانه باید منافع و مصلحت کشور را در نظر داشته باشیم حتما باید در نظر داشته باشیم که آنها بنابر مصلحت های خودشان در برابر جمهوری اسلامی ایران زانو می زنند و به حقانیت ما اذعان می کنند و از طرف دیگر آمریکایی ها دنبال شیطنت و سوء اسفاده از مذاکرات و ارتباطات هستند.
رابطه و مذاکره غیر ضروری است
محمدی هم معتقد است:به نظر می رسد تا زمانی که اراده ای از سوی ایالات متحده برای حل و فصل واقعی موضوعاتش با ایران نباشد و بحث ادا در آوردن باشد، نمی توان امیدی به این موضوع داشت. پس بحث در خصوص سطح رابطه و مذاکره با آن نیز، فعلا فاقد ضرورت است. اما در سطح روابط تجاری و اققتصادی، و البته علمی، می توان شرایط را تسهیل کرد تا یک راستی آزمایی اساسی نیز در این راستا صورت بگیرد. بعد از راستی آزمایی، در طی یک فرایند، می توان نسبت به بهبود شرایط امیدوار بود.
نگاهی به تاریخ خباثت های آمریکا
به نظر من موارد بسیار زیادی وجود دارد که نشان می دهد ما باید همچنان با آمریکا در همین سطح رابطه باقی بمانیم خود آمریکایی ها همین چند وقت پیش کلی اسناد منتشر کردند که در کودتای سال 32 نقش داشتند و بعدها هم باراک اوباما در نطق خود در اجلاس سازمان ملل به این مساله اشاره کرد. این را یزدانی، معلم تاریخ می گوید و ادامه می دهد: البته این یکی از صدها دخالت آمریکا در امور داخلی ایران است ما دوران دفاع مقدس را از یاد نبرده ایم که آمریکا چگونه از رژیم صدام حمایت می کرد. آمریکایی ها به هواپیمای مسافربری ما هم رحم نکردند و آن را مورد هدف قرار دادند و تعدادی از هموطنان ما را شهید کردند بعدها با حمله به طبس چهره خبیث دیگری را از خود به نمایش گذاشتند و این موارد بسیار زیاد است که در مورد آخر در مورد سران فتنه بیانیه هم دادند. همه اینها نشان می دهد که آمریکا در هر شکلی به خون ما تشنه است و ما نباید به این فکر باشیم که با آمریکا رابطه داشته باشیم.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد