سید داوود آقائی، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در گفت وگو باایلام فردابا اشاره اخلال در روند مذاکرات ایران با گروه 1+5 در سطح کارشناسی و با مد نظر قرار دادن تحریم های جدید کاخ سفید علیه ایران، گفت: ابتداً باید بگویم که تحریم های جدیدی وضع نشده است و همان تحریم های گذشته پابرجاست منتها آمریکایی ها و خود کاخ سفید 19 مورد از شرکت ها و افراد جدیدی را مشمول همان تحریم های قبلی قرار داده اند و به نوعی می توان گفت دامنه اعمال تحریم ها گسترش یافته است.
لابی صهیونیسم پشت پرده گسترش دامنه تحریم
این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه با بیان اینکه کاخ سفید برای گسترش دامنه تحریم ها بهانه های مختلفی می آورد؛ ابراز داشت: اینکه مذاکرات در سطح کارشناسی در ژنو قطع شد تا حدودی طبیعی به نظر می رسد کاخ سفیدنشینان در سایه اعمال نفوذ گروه های قدرتمند و لابی های صهیونیستی، تندروهای داخل کنگره و امثال آن در حال فشار آوردن برای قرار دادن ما در تنگنا هستند و در ضمن به هر دلیلی کاخ سفیدنشینان می خواهند در پایان دوره 6 ماهه در هنگام انعقاد قرار داد، امتیاز بیشتری را از ایران بگیرند و این فشارها را به این دلایل وارد می کنند.
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران به اشاره به دلیل فراخواندن نمایندگان و کارشناسان کشورمان از مذاکره به تهران، بیان کرد: در واقع فراخواندن کارشناسان ایران یک عکس العمل متقابل بود و ما هم باید به نوعی نشان بدهیم که علیرغم اینکه توافق هایی برای مدت 6 ماه صورت گرفته، نباید عملی از غرب صورت بگیرد که با روح توافق ژنو مغایرت داشته باشد از جمله اینکه نباید کشورهای گروه 1+5 تحریم های جدیدی را وضع کنند.
واکنش ایران در برابر تحریم های جدید
آقائی با بیان اینکه گسترش دامنه تحریم های کاخ سفید علیه ایران مغایر با روح چیزی است که در ژنو توافق شده بود؛ خاطر نشان کرد: ما هم در مقابل این گسترش دامنه تحریم ها راهی جز این نداشتیم که اعتراض خودمان را نسبت به این رفتار نشان بدهیم و واکنش ما فراخواندن نمایندگان و قطع مذاکرات هسته ای در سطح کارشناسی بود.
کند بودن روند مذاکره در ژنو
وی افزود: البته آقای دکتر عراقچی، یکی از اعضای مذاکره کننده ایران با 1+5 در مسائل هسته ای ایران اعلام کرد دلیل فراخواندن نمایندگان کشورمان دو دلیل عمده داشت که یکی کند بودن روند مذاکرات در سطح کارشناسی بود و آنگونه که بایسته و شایسته بود، پیشرفتی حاصل نمی شد و دلیل دوم هم همین گسترش دامنه تحریم های کاخ سفید علیه ایران بود.
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در همه روابط سیاسی انواع چانه زنی ها صورت می گیرد؛ یادآور شد: طبیعتاً اگر ما هم می خواهیم در روند چانه زنی ها دست بالا را داشته باشیم، باید به موقع واکنش نشان دهیم و به همان نسبت که آمریکایی ها دنبال اعمال فشار هستند، ما هم باید نشان دهیم که دستمان بسته نیست و ما هم می توانیم عکس العمل نشان دهیم که مذاکرات را ناتمام ترک کردن یکی از نمودهای آن است و نشان می دهد که نسبت به رفتارهای اینچنینی معترض هستیم که این هم در عرصه دیپلماسی یک امر طبیعی است.
غیرقابل اعتماد بودن آمریکایی ها
این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه با اشاره به بحث عدم اعتماد ما به آمریکایی ها، گفت: اینکه آمریکایی ها برای جهانیان قابل اعتماد هستند و برای ما در بحث اعتماد چه وضعیتی دارند، یک تفکیکی باید قائل شد و ما بیش از 35 سال است که ما با آمریکا ارتباط نداریم و نه تنها بعد از انقلاب که قبل از انقلاب هم دولتمردان کنونی ما خودشان را در جنگ با آمریکا می دیدند و حتی قبل تر از آن از سال 1332، یعنی از زمان کودتای آمریکا به همراه انگلیسی ها علیه دکتر مصدق یک بی اعتمادی در بین مردم ایران نسبت به آمریکا و انگلیس شکل گرفت.
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه مردم ایران قبل از انقلاب هم خاطره خوشی از آمریکایی ها نداشتند ادامه داد: همان مردمی که قبل از پیروزی انقلاب با شاه مبارزه می کردند و آمریکا هم به شاه یاری می رساند بعد از پیروزی انقلاب هم انقلابیون به عنوان سردمداران و مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شدند و نارضایتی های مردم و حکومت از گذشته وجود داشت.
دیدگاه مردم ایران به آمریکا قبل از انقلاب
آقائی با برشمردن چند نمونه دیگر از بی اعتمادی های ایرانیان به آمریکا، بیان کرد: در جریان مبارزات مردم ایران علیه رژیم دست نشانده شاه که متحد استراتژیک غرب و به ویژه آمریکا بود، غربی ها تلاش های زیادی را به عمل آوردند تا رژیم شاه باقی بماند و حتی در تدارک یک کودتا برامدند که موفق هم نشدند ژنرال هویزر را به ایران فرستادند بلکه شاه را نجات بدهند یا راه حل های دیگری را پیگری کنند که نهایتاً به این جمع بندی رسیدند که دیگر امکان ماندن شاه در راس قدرت وجودندارد.
وی افزود: تصور غربی ها و آمریکایی ها این بود وقتی که ملت مسلمان قدرت را به دست گرفتند، با آمریکا خیلی راحت کنار می آیند و همان منافع قبلی آمریکا این بار از طریق دولتمردان جدید انقلاب اسلامی تامین خواهد شد و آنها به همین زعم و تصور بودند حتی سفارتخانه آنها در ایران تا 13 آبان باز بود که دانشجویان پیرو خط امام در نهایت سفارت آمریکا را به عنوان لانه جاسوسی تسخیر کردند.
خیال نسنجیده آمریکایی ها
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکایی ها بعد از انقلاب فعالیت های دیپلماتیک خود را در سطح عالی ادامه می دادند، گفت: آمریکایی ها فرض می کردند که همچنان در ایران خواهند ماند و روابط مانند زمان شاه خواهد شد و از این طریق منافعشان تامین و تضمین خواهد شد اما بعد از 13 آبان و افشای اسنادی که از سفارت آمریکا در ایران به جامعه درز یافت، محرز شد که آمریکایی ها با مردم و دولتمردان جدید ایران سر دشمنی داشتند.
این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه ابراز داشت: طبیعی است که عمل ها و عکس العمل های خصمانه آمریکا علیه ایران نمی تواند زمینه ای را برای بقا و تقویت اعتماد ایجاد کند به دنبال این رفتارها آمریکایی ها کودتای نوژه را تدارک دیدند و حتی بعد از تسخیر سفارت به ایران از مسیر طبس حمله کردند؛ در جریان جنگ عراق علیه ایران، همه نوع حمایت را از دشمن ما به عمل آوردند؛ در موارد دیگر در مراجع بین الملل علیه ایران موضع گرفتند؛ هواپیمای ایرباس ایران را در روزهای پایانی جنگ عراق علیه ایران سرنگون کردند که طی آن 290 نفر از هموطنانمان را به شهادت رساندند؛ به سکوهای نفتی ما حمله کردند.
دشمنی مدام آمریکایی ها با ایران
آقائی با بیان اینکه همه اینها گواه این است که آمریکایی ها تا جایی که می توانستند دشمنی خودشان را علیه ایران اعمال می کردند؛ افزود: طبیعی است که با همه این رفتارهای خصومت آمیز دیگر اعتمادی باقی نمی ماند ولی الان اراده ای به وجود آمده است تا طرفین وارد مذاکره و گفت وگوی دیپلماتیک شوند، شاید در قالب این مذاکرات مفاهمه ای هم به وجود بیاید.
وی در ادامه با اشاره به وجود یک دیوار بی اعتمادی عظیم بین ایران و آمریکا، توضیح داد: طبیعی است که پل های تخریب شده گذشته نمی تواند به یک باره بنا شود و این به تدریج صورت می گیرد و نیازمند گذشت زمان زیادی است که اعتماد از دست رفته طی سالیان طولانی دوباره بازسازی و احیا شود و این اتفاقات در فرایند دستیابی به یک توافق مشخص تاثیر بگذارد من نمی گویم این اتفاق صد در صد طبیعی رخ می دهد، ولی دور از انتظار نیست.
تغییر رفتارهای اوباما؟!
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران به اشاره رفتارهای دیپلماتیک باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، مبنی بر دست دادن با رائول کاسترو در جریان مراسم خاکسپاری ماندلا، مکالمه تلفنی با حسن روحانی و دست دادن با هوگو چاوز فقید، بیان کرد: اگر ما به آستانه مبارزات انتخاباتی، شعار محوری اوباما در دور اول «تغییر» بود و اوباما می خواست در عرصه های مختلف می خواست تغییرات عموده ای ایجاد کند.
این کارشناس مسائل بین الملل در ادامه با مقایسه وضعیت حاکمیتی جرج بوش و باراک اوباما، خاطر نشان کرد: در دوره ریاست جمهوری خواهان بر کاخ سفید و جرج دبلیو بوش وجهه بین المللی آمریکا در افکار عمومی و انظار بین المللی به شدت مخدوش شده بود چون بوش دو جنگ عراق و افغانستان را پشت سر گذاشته و هزینه های قابل توجهی را به مالیات دهندگان آمریکایی وارد کرده و موقعیت بوش در بین آمریکایی ها و به ویژه در بین اروپائیان تا حدودی متزلزل بود.
آقائی افزود: در شرایط به جا مانده از جرج دبلیو بوش طبیعی بود باید کسی می آمد تا شرایط گذشته را دگرگون کند و در مسیر جدید حرکت کند و به همین جهت بود که باراک اوباما شعار «تغییر» را سرلوحه سیاست مبارزاتی خودش قرار داد و در سایه همین استراتژی موفق شد که آرای قابل توجهی را هم به دست بیاورد.
دست و بال بسته اوباما
این استاد روابط بین الملل با اشاره به اینکه در ایالات متحده آمریکا ساختارها بیش از شخصیت ها موثر هستند؛ ادامه داد: علیرغم اینکه میل و شخصیت اوباما متفاوت از گذشتگان بوده و در مسیر جدیدی حرکت کرده ولی در عین ساختار به او اجازه نمی دهد البته نه فقط در ایالات متحده آمریکا که در همه کشورها اینگونه است به نظر می رسد حتی در آمریکا به مراتب بیشتر ساختارها هستند که برنامه ها را مشخص و استراتژی ها را تعیین می کنند.
این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه افراد تا حدود خیلی اندکی می توانند تاکتیک ها را تغییر بدهند، گفت: آقای اوباما هم ناگزیز باید در همان ساختار و در چارچوب همان استراتژی های از پیش تعیین شده حرکت کند ولی در عین حال جایی که به عنوان یک تاکتیک می تواند تغییرات کلامی و بیانی را ارائه دهد و بخشی از ساختار را به صورت جزئی دچار دگرگونی کند، تا جایی که توانسته اعمال کرده است.
اوباما می خواهد قهرمان شود!
آقائی با اشاره به خاستگاه سیاسی اوباما گفت: این تغییر رفتارها هم به شخصیت و هم به خاستگاه سیاسی اوباما بر می گردد حالا وقتی با رائول کاسترو در جریان خاکسپاری ماندلا دست می دهد یا با آقای روحانی تلفنی صحبت می کند، طبیعی است که اوباما می خواهد قهرمان این داستان باشد و اراده کرده تا قهر و غضب 35 ساله ایران و آمریکا را از بین ببرد.
وی با بیان اینکه اوباما می خواهد با ایران به هر نحو ممکن ارتباط بگذارد و قهرمان شود، گفت: طبیعی است که تندورهای حزب جمهوری خواهان، لابی های صهیونیستی و برخی از گروه های دیگر مخالف این امر باشند و حتی کشورهای منطقه خلیج فارس مثل عربستان و امارات و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس کم و بیش مخالف انجام توافق و ذوب شدن یخ ها بین ایران و آمریکا هستند، چون به هر حال موقعیت آنها به خطر می افتد و اعتبار آنها با پررنگ شدن نقش ایران کاسته می شود.
سنگ اندازی کشورهای عربی در برابر توافق ایران
استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه اکثر کشورهای عربی در برابر مفاهمه ایران و غرب سنگ اندازی می کنند، گفت: از طرفی در داخل آمریکا هم افراد و گروه های زیادی هستند که نمی خواهند اوباما قهرمان گرمی روابط تهران با واشنگتن شوند چون اگر این اتفاق رخ بدهد، چه بسا در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری دموکرات ها مجددا نشان افتخار ورود به کاخ سفید را پیدا کنند و طبیعی است که بیشترین مخالفت ها از سوی جمهوری خواهان و لابی های صهیونیستی انجام شود.
این کارشناس مسائل بین الملل در پایان با ذکر این مطلب که اوباما محصور در قید و بندها، شرایط و محضوریت های زیادی است، گفت: بنا به وجود آن ساختارهای دست و پاگیر و همچنین مخالفت های خاص اوباما نمی تواند با آزادی کامل عمل کند اگر چه تا حدودی از آزادی هایی برخوردار است ولی خیلی از قوانین و مقررات و ساختارها دست و بال او را می بندند.
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد