دکتر فرزاد جهان بین:چندی است که موضوع مذاکره با آمریکائیها از سوی دولتمردان آمریکایی مطرح شده است. جدا از اینکه پیش از این در چند مرحله ،سابقه چنین درخواستی به صورت وسیع وجود داشته و تحلیل این درخواستها و شرایط زمانی آن به وضوح نشان می دهد که آمریکا هرگاه در مسائل منطقه ای خود دچار بن بست می گردد چنین درخواستی را صورت گسترده مطرح می کند و در واقع نوعی فریب و تاکتیک است، به چند دلیل مشخص نباید ایران پیشنهاد مذاکره را بپذیرد:
۱- مذاکره به چه معناست؟ آیا به این معناست که طرفین بنشینند و سوء تفاهمها را رفع کنند؟ این سخن در مورد مذاکره با آمریکا اساسا بی معناست. چالش آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یک چالش مبنایی است و در جریان کلی در گیری نظامی مستکبر و تمامت خواه با نظام و ملتی است که بنا دارد سرنوشت خود را خود تعیین کند. همان رابطه گرگ و میش که امام راحل بیان کردند. در طول سی و چهارسال گذشته آمریکا در راستای نابودی این نظام از هیچ چیز فروگذار نکرده است و نمونه اش همین تلاش برای تغییر نظام در جریان فتنه ۸۸ است.
به این اظهار نظرها بنگرید:
• نوام چامسگی نویسنده مشهور آمریکایی: «تا زمانی که ایران مستقل باقی بماند و در برابر سلطه آمریکا سر تسلیم فرود نیاورد دشمنیها و مخالفتهای آمریکا ادامه خواهد داشت جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است چون از استقلال خود چشمپوشی نمیکند.»
• مارتین اینرایک معاون خاورمیانهای وزارت خارجه آمریکا: «مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمیدارند.»
۲- آمریکا هیچگاه با هیچ کس صادقانه سخن نگفته و به تعهدات خود عمل نکرده است. نمونه هایی از این مسائل در زیر قابل مشاهده است:
• هند از سال ۱۹۹۱م. که شوروی فروپاشید به سوی آمریکا گروید اما در سال ۱۹۹۸م. به دلیل آزمایشهای اتمی از سوی آمریکا تحریم شد. شرط حذف این تحریمها قرار گرفتن هند در پازل ضدچینی آمریکا و همکاری این کشور با ایالات متحده در اشغال افغانستان بود. به همین دلیل در سال ۲۰۰۳م. (دو سال پس از اشغال افغانستان) آمریکا بخشی از تحریمهای هند را لغو کرد. یعنی ابتدا استقلال هند را خدشهدار نمود، سپس تنها بخشی از تحریمها را برداشت.
• اوضاع برزیل نمونهی دیگری از سلطهجویی آمریکاست. اولین بار آنها در ۱۹۴۹میلادی، خواستند پیشرفت کنند. آمریکا که به تازگی ابر قدرت شده بود کارخانهی ساخت لوکوموتیو در این کشور ایجاد کرد اما وقتی دولت برزیل تصمیم گرفت این صنعت را ملی کند، دولت آمریکا با فروش روغن موتور تقلبی به این کارخانه، موجب سوختن موتور لوکوموتیوهای ساخت برزیل در سراسر جهان شد. آمریکاییها با این دست خراب کاریها، برزیل را به بدهکارترین کشور جهان در دههی ۱۹۸۰ بدل کردند.
• ایالات متحده در قبال حمایت از ترکیه، خواهان قرار گرفتن این کشور در برنامههای خاورمیانهای واشنگتن شد. ترکیه از یک طرف صحبت از قطع رابطه با اسراییل میکند اما به مصر و تونس الگوی حکومت لاییک را ارایه میدهد. سال گذشته یکی از مقامهای رژیم صهیونیستی تهدید کرد که اگر شرکتهای آمریکایی و اسراییلی نخواهند در ترکیه فعالیت کنند، اقتصاد این کشور سقوط خواهد کرد. این در حالی است که با وجود افزایش تولید ناخالص داخلی ترکیه و قرار گرفتن این کشور در رتبهی شانزدهم جهان (ایران بدون حمایت آمریکا و با وجود تحریم نوزدهم است)، مردم ترکیه یکی از فقیرترین ملتهای خاورمیانه و اروپا محسوب میشوند.
• عربستان بالاترین همکاری را با آمریکا دارد اما همواره در موازنهی تجهیزات نظامی از اسراییل عقبتر است. چرا که آمریکاییها نمیخواهند این کشور حتی با اسراییل برابر باشد. به همین دلیل فروش جنگندهیF15رادار گریز و جنگندههایF35به عربستان را معلق کردهاند تا شرایط اسراییل در منطقه بهبود یابد که البته بعید است. آمریکا در نتیجهی طرح «مارشال»، به اروپا تسلط یافت اما پس از گذشت ۶۶ سال از پایان جنگ جهانی، هنوز برخی صنایع اروپایی به آمریکا وابسته است و با این که میتوانند بومی شوند اما به دلیل بدهکاری به سرمایه داران آمریکایی، قادر به این امر نیستند.
• پس از چند سال تسخیر افغانستان توسط نیروهای آمریکایی و هم پیمانانشان، نتیجه اعتماد افغانستان به آمریکا توافق بر سر موارد زیر بود:
1. انطباق کامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی افغانستان با ارزش ها
2. آزادی عمل آمریکایی ها در اقدامات نظامی امنیتی بعد از سال۲۰۱۴- که براساس بیانیه سران ناتو در لیسبون غرب باید در این سال نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج نماید
3. تداوم دسترسی قوای ایالات متحده به تاسیسات افغانستان و استفاده از آن تاسیسات که تا سال۲۰۱۴ براساس اعلامیه سال ۲۰۱۰ ناتو در لیسبون انجام می شود، پس از آن- حداقل تا پایان سال ۲۰۲۴
4. آمریکا حق دارد در هر مناقشه ای که یک طرف آن افغانستان باشد، وارد شود و این ورود شامل طیفی از اقدامات سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی می شود دولت و قوای افغانستان در این میان «باید» «عاجلاً» خود را با این اقدامات هماهنگ نمایند.
• قذافی در جریان برنامه هسته ای خود از سوی آمریکا تحت فشار قرار گرفت که برنامه هسته ای خود را متوقف کند و برای این کار آمریکا به لیبی تعهداتی داد. لیبی تمام تأسیسات هسته ای خود را سوار کشتی کرد و به آمریکا تحویل داد. پس از آن قذافی بارها از این کار خود ابراز ندامت کرد و آمریکا به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نکرد.
• آمریکا برای تعطیلی فعالیت های هسته ای کره شمالی اقدامات فراوانی من جمله تحرم را انجام داد تا اینکه کره شمالی رآکتور هسته ای یونگ بیون را در ازای دریافت ۹۵۰ میلیون تن سوخت نفت سنگین یا به همان میزان کمک اقتصادی تعطیل نمود. پس از تعطیلی تنها یک محموله ۵۰ هزار تنی از سوخت نفت سنگین دریافت شد. تا اینکه کره شمالی فعالیت های خود را دوباره از سرگرفت و دست به آزمایش موشک های هسته ای خود زد.
۳- اساسا با چنین فروضی، ما برای پیشرفت نیازی به رابطه با آمریکا نداریم که اساسا رابطه با آمریکا مانع پیشرفت همه جانبه با حفظ کرامت و استقلال ملی است. جدای از آن تجربه گذشته نشان داده است که پیشرفت در سایه مقاومت حاصل شده است. کشوری که قرار بود در جریان جنگ تحمیلی ۷۲ ساعته از بین برود و کشوری که در محور شرارت قرار گرفت و بنا بود نابود شود امروز در عرصه های علمی و سیاسی و فرهنگی و نطامی و … حرفهای زیادی برای گفتن دارد و از همین رو است که به کشوری الهام بخش در منطقه تبدیل شده است.
به این اظهار نظرها توجه کنید:
• رایس، وزیر امور خارجه دولت بوش در گزارش خود به کنگره می گوید؛ «ایران به یک قطب قدرتمند درمنطقه تبدیل شده و انگار که هرکول شرق است که در میانه میدان خاورمیانه ایستاده و فریاد می کشد و برای ورود به کریدورهای خاورمیانه باید به او باج بدهیم.»
• نتانیاهو در مصاحبه با نیویورکر، می گوید؛ به هر سو می نگرم، خمینی و خامنه ای را می بینم که پشت مرزهای اسرائیل(!) خیمه زده اند.
• رابرت گیتس- وزیر دفاع پیشین آمریکا- در گزارشی به کمیته خارجی «سنا» می گوید؛ «مشکل ما با ایران، آن است که از تهدید نمی ترسد و از ما نیز چیزی نمی خواهد. کسی که از ما چیزی نمی خواهد، چیزی هم به ما نمی دهد.»
• روزنامه فرانسوی لوموند- آذرماه۹۰/دسامبر۲۰۱۱-با ناامیدی می نویسد و شاهد و نشانه می آورد که «امروزه ایران پرچم آمریکا را در جهان به حالت نیمه افراشته درآورده است و در حالی که آمریکا و اروپا درگیر بحران های سخت هستند، ایران در حال درو کردن محصولات بهار خاورمیانه است.»
منبع:جهان
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد