گروه دین و مذهب ایلام بیدار-یاسر بیگ زاده::نیایش خواستن است، خواستن انسانی است که از آنچه دارد خشنود نیست و در آنچه هست رنج می برد. به عبارت دیگر نیایش، طرح خواستها و ایده آل های متعالی و برتر از «آنچه که هست»، می باشد. نیایش و عرفان به نوعی در هم تنیده شده اند چرا که هر دو ریشه در شناخت دارند و هر چه میزان شناخت انسان فراتر رود بهتر می تواند در وادی اندیشه های ناب عرفانی به پرواز درآید و خود را در مقابل وجود بیکران و لایتناهی حق ببیند.
بالاخص نیایش در اسلام، تفکر و توجه روی مسئولیت هایی است که در قبال خداوند، یعنی در حقیقت در برابر توده های جهان داریم و نیایش در شکل رسمی اش (نماز) یک پیمان مکرر با خدا بستن است، تجدد عهد دایمی و همه روزه است برای بهتر انسان بودن و بهتر مسلمان بودن و برای به دوش کشیدن بارهای گرانی که با خداوند تعهد کرده ایم. پیمانی است آگاهانه با خود و با خداوند که همواره در مسیر شرافت انسانی و ناموس کاینات و قوانین خداوند قدم برمی داریم(شوکتی و آریان، ۱۳۸۹).
در قرآن کریم موکداً بر این تأکید شده است که نماز واقعی باید صاحبش را از فحشا و منکر بازدارد، آنجا که می فرماید : «انّ الصوه تَنهی عن الفحشاء و المنکر»[3] لذا نماز نمازگزار زمانی درست است که او را از بدیها و فسادها دور نگه دارد. امام جعفر صادق(ع) در حدیثی گرانقدر در همین زمینه می فرمایند : «من اَحب اَن یعلِم اَقُبِلَت صلاتُه اَم لم تُقْبل فَلینظُر هل منعته صلاتُه عن الفحشاء والمنکر؟ فبقدر ماضَعتْه قَبِلَت منه» هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته است یا نه؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته به همان اندازه نمازش قبول شده است. لذا ممکن است افراد زیادی در نماز باشند اما اینکه نماز کدامشان مقبول است یا نه، به تأثیر آن نماز در روح و کردار نمازگزار بستگی دارد(بحارالانوار، ج ۸۲). از امام حسن مجتبی(ع) نقل است که فرمودند : « قال: اِنّ الرّجلین یکونان فی صلاه واحده و بینهما مثل ما بین اسماء و الارض من فضل الثواب»؛ فرمود: چه بسا دو نفر در یک نماز هستند در حالی که میان ایشان در فضیلت ثواب، همچون فاصله آسمان و زمین است(فرهنگ جامع سخنان امام حسن(ع)، ص ۴۹۲).
چنانچه انسان در نماز بتواند با مراقبه، قلب خود را متوجه خالق سازد، زمینه ای خواهد یافت تا در غیر نماز نیز از حصار تنگ و بسته خودخواهی، خودپرستی و خودشیفتگی آسوده و رها گردد و آنگاه شاهد رشد و بالندگی خویش باشد. همچنین می توان از جمله آثار نماز موارد زیر را ذکر نمو د: تقویت روح مردم گرایی، تنزیه وجدان اخلاقی، تثبیت عزت نفس، تبیین راه زندگی (شرفی،۱۳۷۹). نماز خواندن و انجام عبادت، برای نمازگزار آرامش روانی پدید می آورد و دل مؤمن را امنیت می بخشد، آنهایی که توفیق بیشتری در برگزاری نماز داشته اند، به آرامش بیشتری نیز دست یافته اند. یعنی آنهایی که علاوه بر انجام فرایض دینی، مبادرت به خواندن نوافل نیز نموده اند، در بررسی های موردی آرامش بیشتری را گزارش کرده اند. می توان برخی از نقش های نماز را اینگونه معرفی نمو د: عدم احساس گناه و یا کاهش آن، وحدت شخصیت و انسجام خانوادگی، افزایش اعتماد به نفس، بالا رفتن عزت نفس، معنا دادن به زندگانی، کاهش فشارهای (استرس های) روانی، درمان و یا کاهش افسردگی(علوی، ۱۳۸۵).
نماز کمال فردیت انسان و شهود روحی و رویت عینیه در موارد اعیان موجوده روحانیه و جسمانیه و مناجات با پروردگار است و نیز در حدیث است که پیامبر گوید: روشنی چشم من در نماز است از برای آن که سبب مشاهده است و مشاهده محبوب، نور چشم محبوب است و این بدان معنی است که نماز، مناجات است.
تحقیقات نشان می دهد که در گرایش جوانان به نماز، سه عنصر اصلی خانه، مدرسه و رسانه های گروهی نقش اساسی و محوری دارند. از سایر عوامل می توان به کارگیری روش محبت، استفاده از روش الگویی، روش تذکر، نقل با نمایش قصه ها و خاطره های زیبا در ارتباط با اهمیت و عظمت نماز، احداث و زیباسازی مساجد و نمازخانه ها، ویژگی های شخصیتی و رفتاری(خوب) امام جماعت، بیان رمز و راز نماز و آثار آن، ترسیم چهره ای زیبا و جذاب از نمازگزاران اشاره نمود.
رسول خدا(ص) فرمودند: مَثَل نماز، مَثَل ستون خیمه است؛ اگر ستون محکم باشد، طنابها و میخها و چادر کارآیی دارند، امّا اگر ستون بشکند، نه طنابی به کار میآید و نه میخی و نه چادری؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْکَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ یَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاء(کافی، ج3، ص266)
انتهای پیام/ش
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد