به گزارشايلام بيدار،مهدی جهان تیغی: طی سالهای اخیر اخبار، فیلم و عکس های کشف حجاب برخی چهره ها و یا خطاهای اخلاقی برخی افراد مشهور -که تعدادی از آنها در اقشار مذهبی چهره های موجه و سرشناسی نیز محسوب میشدند- منتشر شده و گرچه آمار این نوع اتفاقات در کشورمان زیاد نیست ولی تا مدت ها با واکنش های گسترده در افکار عمومی و شبکه های اجتماعی روبه رو می شود.
بازخوردهای این موضوع در افکار عمومی کشورمان البته گاهی تاسف برانگیز است و میانگین رفتار مردم در این موارد با نرم یک جامعه مذهبی فاصله دارد. اما در اینباره گرچه دستورالعمل های مشخص دینی و تکالیف مشخص اجتماعی و عرفی وجود دارد ولی به نظر می رسد تبیین این مساله همچنان نیازمند تکرار از طرف کارشناسان مذهبی و دلسوزان جامعه است.
اما به عنوان یک شهروند در جامعه مذهبی با کشف حجاب یا خطاهای اخلاقی چهره های مشهور چه باید بکنیم؟
1: یک بار برای همیشه باید برای خودمان این مساله را حل کنیم که همه چهره های مشهور افرادی هستند همانند افراد دیگر! رسانه ها و تبلیغات گاهی برای ما از آنها چهره های ساخته اند که نه انتظار اشتباه داریم و نه فکر می کنیم باید اشتباه کنند. این را هم باید بدانیم بسیاری از القائات رسانه ای بزرگ نمایی درباره افراد است و قدرت قضاوت واقعی درباره آنها را و همچنین میزان واقعی حب و بغض درباره آنها را نیز تحت تاثیر قرار داده است. پس در این موارد باید القاهات رسانه ای و بزرگ نمایی های تبلیغاتی درباره افراد را از شخصیت حقیقی شان تفکیک کنیم.
2: در این مواقع – پرشدن فضای مجازی از تصاویر خطای یک چهره مشهور- عادل باشیبم و عدالت داشته باشیم. یعنی اول اینکه بیاد بیاوریم خودمان نیز خطاهای بزرگ داریم و دوم نیز اینکه با یک خطا هرچند بزرگ و بد قرار نیست همه خوبی ها و ویژگی های خوب و یا خدمات آن چهره مشهور نیز به یکباره نادیده گرفته بشود.
3: آنچه برای خود نمی پسندیم برای دیگران هم نپسندیم. شاید برخی افراد باشند که در عمرشان خطای بزرگی همانند آنچه فلان چهره مشهور اینک انجام داده، انجام نداده باشند. ولی همین افراد خوب نیز حاضر نیستند خطای به مراتب کوچکتر آنها همانند ردکردن یک چراغ قرمز و یا بوق زدن بی موقع و یا آب دهان انداختن شان در یک محل عمومی را کسی فیلم بگیرد و بعد دست به دست بچرخاند! بنابراین چگونه می توانیم یک خطا برملا شده دیگران را به راحتی بازنشر بدهیم؟! ما که حاضر نیستیم کوچکترین خطایمان را دیگران بدانند چگونه حاضر می شویم خطای بزرگ دیگران را به راحتی بازنشر بدهیم.
4: در این مواقع به دنبال اثبات حقانیت خود و گروه مان نباشیم. گاهی درباره یک فرد مشهور و یا یک جریان خاص نظراتی داریم و معتقدیم این افراد از ابتدا مساله و خطا داشته اند و قبلا نیز درباره این افراد و جریانی که مبلغ آن هستند نظرات تان را منتشر کرده اید ولی کمتر توجه شده یا اصلا معتقدید از ابتدا با مشهور شدن فلان فرد خطاکار به عنوان یک مجری یا بازیگر مشهور یا چهره مذهبی موجه مخالف بودید! به همین دلیل الان که آن چهره مشهور و یا وابسته به یک جریان سیاسی ( که به نظر ما منحرف و خطاکار هستند) خطا اخلاقی و یا اعتقادی بدی انجام داده، بهترین فرصت می دانیم که با انتشار تصاویرشان برای اثبات حقانیت مان نهایت استفاده را ببریم! البته این مواقع برای اثبات حقانیت اعتقادات خودمان فرصت خوبی نیست و یک اقدام سلبی سطحی محسوب خواهد شد که گاه اثر معکوس نیز دارد. در اینجا البته یک نکته مهم وجود دارد و آن اینکه بدی را نمی توان با ترویج آن (بازنشر بی ملاحظه اسناد و تصاویر) دفع کرد. بلکه ترویج بدی، بدی هم گاهاخواهد آورد.
5: گاهی اینگونه برایمان مشتبه می شود که فلان عکس و یا خبر و فیلم کل جامعه را فراگرفته و با چند بازنشر ما چندان اتفاق خاصی نخواهد افتاد و در قیاس با این حجم منتشر شده، چند بازنشر ساده ما به چشم نخواهد آمد و یا حتی توجیهه میکنیم که ما می خواهیم به افراد صالح و یا مطلعی آن فیلم و عکس کذایی را بفرستیم که مطمئن هستیم نه بازنشر می دهند و نه اهل سواستفاده هستند و صرفا جهت آگاهیشان است. در اینباره نیز باید گفت با توجه به گستردگی شبکه های اجتماعی عملا یک بازنشر ممکن است به هزاران و حتی میلیون ها بازنشر تبدیل شود و هیچ ضمانتی وجود ندارد. ضمن اینکه برملا کردن خطای افراد حتی برای یک نفر نیز قابل چشم پوششی نیست و طبق احادیث هیچ مطلب و خبری بیش از دو نفر دیگر راز نیست! بنابراین گناه آبرو بردن یک نفر حتی نزد یک فرد به ظاهر مطمئن هم آنقدر بزرگ است که از آن بکلی چشم بپوشیم.
6: مصلح و خیرخواه باشیم! برای تصمیم گرفتن درباره انتشار خطای یک چهره مشهور، مصلح و خیرخواه هم برای آن فرد باشیم و هم برای جامعه! انتشار گسترده یک خطا هم فرد مذکور را مجبور به واکنش های احساسی و غیرقابل کنترل و حتی گاهی مجبور به ادامه مسیر می کند و هم باید بسنجیم بازنشر آن به صلاح جامعه است و یا نه در عوض قبح آن خطا را در جامعه ازبین می برد.
7: گاهی افرادی وابسته به یک طیف، گروه و یا جریانی هستند که آن جریان و یا گروه و قشر از چنین خطاهای بسیار دور هستند و برملا شدن خطای یک فرد منسوب به آنها سبب فراهم شدن آسیب و زمینه را برای بدخواهان و یا مغرضان برای حمله به آنها فرآهم میکند. به همین دلیل گاهی بازنشر خطای یک فرد تنها آسیب به خود آن فرد نیست بلکه یک گروه و یا قشر نیز را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مواقع برای بازنشر یک خطا حساسیت و محافظه کاری بیشتری باید داشته باشیم. البته این مساله به آن معنا نیست که اگر مثلا یک فرد روحانی یا معلم و یا پزشک اگر خطا کرد نباید با او برخورد شود و خطای او را نادیده گرفت! بلکه این ملاحظات گفته شده را نیز باید در نظر گرفت. برای درک بهتر این موضوع مثال پیش رو می تواند کمک خوبی باشد. اگر مثلا پزشک هستیم، آیا درباره انتشار خطای یک پزشک به همان سرعتی عمل خواهیم کرد که درباره خطای یک غیر پزشک عمل می کنیم و یا ملاحظاتی را نسبت به شغل و صنف خودمان لجاظ می کنیم؟!
8: همه باید کار و تکلیف خود را انجام بدهند. اگر فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما، قوه قضاییه، نیروی های انتظامی، امنیتی و دیگر دستگاه های مسئول همه کار خود را به موقع انجام بدهند مردم نیز کمتر احساس مسئولیت در این مواقع پیدا می کنند. باید بدانیم هرکسی باید کار و تکلیف شرعی و اجتماعی خود را انجام بدهد و ما به عنوان یک شهروند نه قاضی هستیم نه گشت ارشاد، نه مسول حراست سازمان صداو سیما و نه مامور انتظامی! البته بازهم باید تاکید کنیم اول باید همه دستگاه های مسئول تکلیف خودشان را به خوبی انجام بدهند و بعد از مردم نیز انتظار داشته باشند که وظیفه خودشان را در این مواقع به خوبی انجام بدهند.
9: در این مواقع همچنین نباید روشنفکر یک طرفه بشویم. برخی افراد و رسانه ها – که البته بیشتر آنان که به دنبال فرصت طلبی سیاسی هستند- به گونه ای مدعی اخلاق مداری می شوند که انگار فرد مشهور هیچ خطایی نکرده و دیگران به جرم اینکه به فرد خطاکار گفته اند بالای چشمت ابرو است خطاکار و گناهکار هستند. در این مواقع حواسمان باشد حق و باطل را قاطی نکنیم. مثلا بگونه ای کشف حجاب را مطرح نکنیم که انگار حجاب یک مساله فرعی است و مابقی حواشی اصل ماجرا!
10: همه موارد گفته شده تنها در صورتی است که فرد خطاکار نه فردی باشد که به گناه خود به صورت علنی اصرار داشته باشد و نه فردی باشد که جریانی یا با هدف و غرض تاثیر بر جامعه عمل خود را انجام داده باشد. در این صورت تکالیف دیگری محقق می شود که البته از حوصله این یادداشت خارج است.
11: کلام آخر هم اینکه همه به ستارالعیوبی خداوند و چشم پوشی دیگران از خطاهایمان نیازمندیم و یادمان نرود که منابع دینی مان گفته اند بهترین افراد کسانی هستند که خود را نه تنها بهتر از دیگران نمی دانند، بلکه بدتر بدانند!
انتهای پیام/الف
نظر شما
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد