به گزارش ایلام بیدار به نقل از راه دانا، در بسته پیشنهادی دولت برای خروج غیر تورمی از رکود هیچ برنامه یا موضوع فرهنگی مشاهده نمی شود در حالی که فرهنگ یک جامعه در اقتصاد تاثیر به سزایی دارد.
این امر می تواند به دلیل اعتقاد نداشتن دولت به نقش فرهنگ در واقعیت های اقتصاد باشد که این خود مممکن است ناشی از نگاه تکنوکراتیک، مکانیکی و نئوکلاسیک اقتصاددانان دولت باشد. البته در همین خصوص ممکن است که دولت سهوا به این موضوع نپرداخته باشد و دیدگاه آن تنها رفع مشکلات اقتصادی آن هم از طریق فرمول ها و تکنیک های خاص اقتصادی باشد.
این در حالی است که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در سال های اخیر با تاکید بر موضوعاتی از جمله سبک زندگی، جهاد اقتصادی، فرهنگ مصرف، فرهنگ کار، فرهنگ سرمایه گذاری و ... بر نقش پر اهمیت فرهنگ در اقتصاد تاکید جدی داشته اند. ایشان بارها و بارها در سخنرانی های خود بر موضوعاتی از این دست تاکید داشته و از مسئولان خواسته اند تواما به این مسائل توجه کنند، نه اینکه مشکلات این دو مسئله به صورت جداگانه حل شود.
مهر تایید این ادعا هم نام گذاری سال جاری به نام" اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" بوده است؛ چرا که از یک طرف اهمیت این دو موضوع و برنامه ریزی در راستای آن در ذهن متبادر شده و در اولویت قرار گیرد و از سوی دیگر بکار بردن این دو واژه از دید رهبر فرزانه و نکتهسنج انقلاب اسلامی در کنار یکدیگر می تواند اصل لزوم حل مشکلات این دو عرصه را به صورت تواما و ارتباط متقابل آن ها را با یکدیگر مطرح کند.
البته سوالاتی زیادی در اینجا عنوان می شود که یکی از آنان اینست که آیا اصولا مسئولان دولتی اعتقاد به تاثیر سیاستگذاری فرهنگی در اقتصاد دارند یا نه؟
بسیاری محققین اقتصادی پذیرفته اند که برداشت ها، بینش ها و منش های فعالان اقتصادی می تواند تاثیرات مهمی در اقتصاد و تولید داشته باشد که حتی بخش هایی از آنها می تواند اثرات آنی بر تولید و رونق اقتصادی داشته باشد و به آن معناست که نوع تفکر و منش افراد تولید کننده و کسانی که نقش پررنگی در اقتصاد کشور دارند، میتواند بر نوع فرمول ها و سیاسیت های اقتصادی اثر گذاری مستقیم داشته باشد و بسیاری از معضلات را مرتفع کند.
به عنوان مثال مقادیر هنگفت منابع سرمایه ای که هم اکنون در دست گروهی از مردم با هدف شناسایی بازارهای پر منفعت آتی و در انتظار شکل گیری چنین بازارهایی نگهداری می شود، با یک تغییر نگرشی در آنها می تواند به سمت سرمایه گذاری واقعی در تولید (از طریق بازار اول بورس یا سرمایه گذاری مستقیم) سوق یابد.
با اصلاح فرهنگ سرمایه گذاری، فرهنگ کار و فرهنگ کسب و کار (اجتناب از سفته بازی های مخرب در بازارهای ارز و مسکن و ... صرفا به نیت کسب سود) در کوتاه مدت واقعیت های اقتصادی (مثل رکود، تورم و بیکاری) اصلاح و در میان و بلندمدت، ساختار اقتصادی تغییر شکل پیدا میکند.
نوع سرمایه گذاری ها و کسب درآمد افراد با فرهنگ در ارتباط متقابل است و نمیتوان میزان ارتباط آن ها را با یکدیگر انکار کرد. از این رو بهتر است مسئولان اقتصادی دولت در این زمینه هم بررسی و برنامه ریزی داشته باشند تا با القای فرهنگ صحیح اقتصادی به گروه های هدف بتوانند رونق، رشد و تعالی اقتصادی را با کیفیت و کمیت بهتری به دست آورند.
انتهای پیام/