*معصومه علی حسینی::"میز خدمت ایلامیان مقیم تهران" واژه ای است که تقریبا مخترعان آن ناشناس نیستند، اما مردم در تعریف این میز حیرانند؛ چرا که تعریف خاصی آنرا در بر نمی گیرد و مشخص نیست طی چه فرآیندی آنها انتخاب یا انتصاب شده اند.
نه منتخب مردمند و نه منتصب دولت ، این جایگاه و موقعیت را کی و برای چه منظوری به آنان واگذار کرده سوالی است که باید آنان پاسخ گویند،زیرا در حال حاضر و بر اساس شواهد و قراین آنان تصمیم گیران و تصمیم سازان برای ایلام بدون وجاهت مردمی و قانونی هستند.
تعدادی افراد قلیل که سه طیف را در برمی گیرند متشکلین این میز هستند، نمایندگان اسبق و سابق که هر گاه برای انتخابات شرکت می کنند رای آنان چنان اندک است که اکثرا در مرحله اول در میدان رقابت برجای می مانند، چرا که مردم در انتخاب اول آنان را آزموده اند و گویند "آزموده را آزمودن خطاست" موج شعارهای رنگارنگ آنان برای رای مردم ، راهی برای برون رفت از گرداب فقر ، بیکاری و خودکشی مردم ایلام باز نکرد،اما سکوی پرتابی بود برای تبدیل شدن خودشان از روستا زادگان فقیر به مرفه هان بی درد تهران نشین که افکار عمومی از آنان با عنوان یقه سفیدان مرفه یاد می کند.
عده ای از معاونان و مدیران اسبق و سابق که در ایام مدیریت با یک دست کلاه خود را چسبیدند که باد نبرد و با دست دیگر بار هجرت به تهران را بستند (اگر غیر ازین است بیایند و خدمات خود را بیان کنند)،استاندارو یکی دو نفر از مدیران حوزه اش را هم در جمع این میز می توان دید.
این افراد که از نزدیکی به مراکز قدرت و آشنایی با افرادی صاحب نفوذ برای مطامع خود استفاده مطلوب می کنند از نظر سیاسی تفکراتی ظاهرا ناهمگون دارند؛ اما عقل حکم می کند که بر فاکتور گرفتن از تفکر سیاسی آنان نمی توان خرده گرفت،چون منافع شخصی همواره قابل پیوند به هر گروه و شخصی با هر تفکر سیاسی است و گرنه چگونه می توان تز شریعتمداری اصولگرا را با برنامه خاتمی اصلاح طلب گره زد که این افراد با تفکرسیاسی ظاهرا متفاوت را بر سر یک میز و بدون تضاد در خرد و کلان نشانده ؟
کلید اتاقی که میز در آن قرار دارد در واقع باز کننده قفل آرزوی خیلی از افراد ناتوان و معامله گر استان برای رسیدن به مطامع خود اعم از استخدام بستگان ، رسیدن به پستهای بالای سازمانی و گرفتن پروژه هاست که کلید آنهم در جیب یکی از مدیران تحمیلی همین میز به استان است.
این میز جدیدا با برگزاری جلسه ای با عنوان پاسداشت آزادسازی مهران واکنش تند افکار عمومی و یکی از نمایندگان استان را در پی داشت.
افکار عمومی که این میز را با تمسخر میز خدمت به ایلامیان مقیم مرکز می خوانند، کنجکاو است تا دریابد هزینه این میز را چه کس و یا کسانی و از کجا تامین می کنند ؟
وجاهت خود را از کجا کسب نموده و از چه کانالی اعمال نفوذ می کند؟و چرا شام دوستانه خود را افطاری پاسداشت آزاد سازی مهران می خوانند؟مهمان که روزه ندارد پس افطار چرا؟(رفتن استاندار و برخی مدیران به تهران).
اگر آنان قصد پاسداشت این روز مهم را داشتند مگر برای آمدن به میان مردم زحمت کش مهران و پا گذاشتن به خاک مقدس آن ویزا می خواستند ؟
شام خوردن وهندوانه برای هم قاچ کردن چه ربطی به این افتخار بزرگ داشت که زوار در برخی نقاط آن با وضو و پا برهنه قدم می گذارند.
متولیان این میز بدانند که مردم این نگاه از بالا به پایین و خود خواهانه را که به توسعه نیافتگی ایلام به طرق مختلف دامن می زند توهین آمیزمی دانند و خواهان پایان دادن به این قیمومیت وقیحانه ، که چون سلاحی در دست برخی معامله گران مرکز برای فشار به دولت و تعیین مدیران ضعیف برای اجرای مطامع آنها در ایلام می باشند،هستند.
ایلام پر از نخبه، برای ارائه برنامه و نظارت بر توسعه استان است و نمایندگانی که با رای مردم انتخاب شده اند هم موظف به طرح مشکلات و خواسته های مردم در مرکز هستند و این میز جز زحمت برای مردم ایلام خدمتی ندارد؛ بنابراین مارا به خیر شما امیدی نیست لطفا جمع کنید و شرمرسانید.
*هفته نامه طنین غرب