ایلام بیدار22:45 - 1393/03/24
گزارش كاملي از سرقت مسلحانه طلافروشي درايلام

يك شامگاه تگزاسي در ايلام

روز یکشنبه 18 خرداد‌، ساعت 45: 20 دقيقه طلافروشی واقع در محله پارک کودک مورد سرقت مسلحانه قرار گرفت كه شرح كامل اين سرقت به قلم خبرنگار هفته‌نامه آلامتو كه در محل حضور داشته و از نزديك شاهد اين ماجرا بوده در پي مي‌آيد.

*سعید بگ نظری::روز یکشنبه 18 خرداد‌، ساعت 45: 20 دقيقه طلافروشی واقع در محله پارک کودک مورد سرقت مسلحانه قرار گرفت كه شرح كامل اين سرقت به قلم خبرنگار هفته‌نامه آلامتو كه در محل حضور داشته و از نزديك شاهد اين ماجرا بوده در پي مي‌آيد.
آنروز نيز همچون روزهاي پيشين راهي پارك كودك شهر ايلام شدم تا اينگونه هم خستگي كار دوشيفت را از تن به در كنم و هم ديداري داشته باشم با دوستانِ بيكار تحصيل‌كرده‌اي كه بيشتر وقت خود را در اين مكان امن مي‌گذرانند.

همچون هميشه موضوعي را براي شروع بحث و گفتگو مطرح كردم تا شايد دوستان با ادامه‌ي آن به نتيجه‌گيري مناسبي برسند و ما نيز بتوانيم در نگارش مطالبمان گوشه‌هايي از اين مباحث را مطرح كنيم.

بحث يكشنبه در مورد "تأثير ثروت در علم‌اندوزي" بود؛ برخي از دوستان مي‌گفتند كه فرزندان اكثر افراد ثروتمند به جايي نمي‌رسند و اكثراً چهره‌هاي سرشناسي نمي‌شوند كه به جامعه خدمت كنند؛ برخي ديگر معتقد بودند كه فقر مالي باعث ايجاد تكاپو در خانواده‌ها مي‌شود و اينچنين است كه معمولا افرادي كه در زندگي خود متحمل سختي‌هاي بيشتري شده‌اند، بيش از ديگران موفق مي‌شوند. نمونه‌هايي را نيز مثال مي‌زدند...

در ميانه‌هاي اين بحث تقريبا داغ بوديم كه با صداي شليك چند گلوله در فاصله‌ي كمتر از 20 متري پاتوق هر روزه‌ي ما، به سرعت از جاي خود برخاستيم؛ همه هاج و واج بوديم، هيچكس نمي‌دانست كه اين صدا از كجا و به چه دليل مي‌آيد.

ابتدا فكر كردم كه شايد از بالاي ساختمان روبروي‌مان چيزي به پايين پرتاب شده؛ اما با ادامه‌دار بودن صداها ديگر به چيزي جز شليك گلوله فكر نمي‌كردم.

جمعيتي كه براي به در كردن خستگي روزانه به پارك كودك آمده بودند به يكباره پا به فرار گذاشتند؛ داشتم به اين فكر مي‌كردم كه شايد درگيري بين دو نفر و يا خانواده باشد كه اينچنين خواستار پايانش هستند و چاره را در درگيري مسلحانه ديده باشند.

چند قدم جلوتر رفتم و در پشت يك درخت سَرو پناه گرفتم؛به يكباره ديدم كه صداي شليك گلوله‌ها بيشتر و البته ممتد شد.
متوجه شدم كه سه نفر در حال تيراندازي به سمت طلافروشي نزديك مسجد جامع در روبروي پارك كودك شهر ايلام، هستند.

 صداي ممتد شليك‌ها فكرم را به هيچ چيز جز انتقام‌گيري درگير نمي‌كرد، احساسم اين بود كساني كه در حال تيراندازي هستند، دارند انتقامشان را از باني يك كينه‌ي قديمي و يا شايد موضوعي بسيار مهم مي‌گيرند؛ اما وقتي كه متوجه سر و صورت نقاب‌زده و پوشيده‌ي اين افراد شدم، تنها به سرقت مسلحانه فكر مي‌كردم.

تقريبا ساعت 20 و 45 دقيقه‌ي عصر، هوا گرگ و ميش بود؛ بيشتر افرادي كه در حال فيلم‌برداري از اين اقدام سارقين مسلح بودند، نمي‌توانستند فيلم با كيفيتي را تهيه و در صفحه‌هاي اجتماعي‌شان به معرض ديد عموم بگذارند، لذا به اين سبب ناراحت بودند.

چهار نفر سارق مسلح با يك دستگاه خودرو پرايد132رنگ روشن، كه شيشه‌هايش تماماً دودي بودند، داشتند تصميم خود را اجرايي مي‌كردند؛ سه نفر از پرايد پياده شدند، همه‌‌ي آنها قدبلند و لاغر اندام بودند؛ هر سه نفر آنها شلوارهاي محلي بر تن داشتند، همه‌ي آنها نقاب بر صورت، دستكش سياه‌رنگ در دست و اوركت‌هاي سبزرنگي پوشيده بودند، ابتدا يك نفر از آنها با شليك دو تير هوايي با تفنگ "كلت"، عابران را تهديد كرد كه "هركس جرأت دارد جلو بيايد".
پس از دور شدن و فراركردن عابران، دو نفر از آنها كه اسلحه‌ي كلاشنيكف در دست داشتند با شليك به طلافروشي اقدام به شكستن شيشه‌ي ويترين مغازه كردند و طلاهاي موجود در ويترين را در كيسه‌هايي كه بدين منظور دوخته بودند، ريختند.

يك نفر از آنها كه نيز به اسلحه‌ي كلاشنيكف مسلح بود با خونسردي كامل وارد مغازه‌ي طلافروشي شد و شروع به شليك كردتا شايد بدينوسيله طلافروش پليس را از اين ماجراي هولناك مطلع نكند و او را سراسيمه و آشفته كند كه سارق در اين كار نيز موفق بود.

يك نفر از آنها داخل ماشين منتظر رسيدن ديگر دوستانش بود، تا آنها را از مهلكه نجات دهد.

سه در خودرو پرايد باز بودند،سرقت را كه انجام دادند، درب طلافروشي اتوماتيك شروع به بسته‌شدن كرد و سارقان با سوار بر خودرو پرايد از محل متواري شدند؛ كل ماجراي سرقت مسلحانه در ايلام حدود دو دقيقه طول كشيد.

سارقان رفتند؛ لكن رفتن آنها همراه شد با آمدن دريايي از بي اعتمادي، كوهي از وحشت و جنگلي از سوال در دل و اذهان شهروندان ايلامي. همان شهرونداني كه عادت دارند هميشه از رسانه‌ها بخوانند و ببينند كه "ايلام امن‌ترين استان كشور است".
پس از اينكه سارقان متواري شدند، مردم به طلافروشي هجوم بردند تا شايد اگر كسي زخمي‌ شده باشد او را نجات دهند.

به همراه دو نفر از حاضرين، تيم حفاظت از مغازه را تشكيل داديم تا بلكه از اين بيشتر خسارتي به مغازه وارد نشود؛ تقريبا 12 دقيقه‌اي طول كشيد تا اولين اكيپ از پليس كه شامل دو نفر راكب موتورسوار مي‌شد، در محل وقوع سرقت مسلحانه حاضر شد.
به سرعت تحقيقات پليسي شروع و سپس كارآگاهان به تماشاي فيلم‌هايي كه از دوربين‌هاي مداربسته مغازه طلافروشي ضبط شده بودند، نشسته و برخي ديگر نيز به پراكنده كردن مردم از صحنه مشغول شدند.
پس از آن با ارسال پيامك به دوستان خبرنگار، آنها را در جريان اين موضوع گذاشته و اينچنين خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي محلي استان را از اين اتفاق باخبر كردم.
اگرچه در اين حادثه خوشبختانه صاحب طلافروشي (آقاي صفرلكي) جان سالم به در برد، اما خدشه‌اي جدي به بحث امنيت رواني شهروندان وارد شد كه به نظر مي‌رسد اين اتفاق تا مدت‌ها نقل محافل باشد، به گونه‌اي كه از آنروز تا الان به ده‌ها روايت مختلف اين موضوع را از افراد مختلف شنيده‌ام كه تقريبا فاصله‌ي فراواني با حقيقت دارند.
خوشبختانه اين حادثه تلفات جاني در پي نداشت اما نبايد فراموش كرد كه ايجاد رعب و وحشت در دل شهروندان و عابران و ساكنان اين محله، تنها گوشه‌اي از خسارات وارده به امنيت شهروندان است كه اميدواريم اين سارقين هرچه زودتر دستگير و تحويل مراجع قضايي شوند.
اگر چه دستگاه اطلاعاتی نیروی انتظامی استان با تمام توان درپی دستگیری این سارقان مسلح است، و با اجراي "طرح مهار" در تلاش هستند تا در سریع‌ترین زمان ممکن این سارقان را شناسایی، دستگیر و در اختیار محاکم قضایی قرار دهند. اما سوالاتي كه در اين زمينه به ذهن مي‌رسد اين است كه:
1- يكي از مسئولان محترم انتظامي استان در گفتگو با خبر شبانگاهي شبكه تلويزيوني ايلام، مدت‌زمان طي شده تا رسيدن پليس به صحنه‌ي حادثه را 30 ثانيه عنوان كرده بود كه با توجه به مشاهدات اينجانب به عنوان شاهد عيني ماجرا، به نظر مي رسد اخبار اين حادثه به طور واقعي به نظر اين مسئول محترم نيروي انتظامي نرسيده است. نبايد فراموش كرد كه عنوان نمودن "30 ثانيه" براي يك سرقت، تبعات ديگري از جمله جسورتر نمودن سارقان را در پي دارد كه مي‌تواند عواقب سوئي را به دنبال داشته باشد.
2- مسئولين محترم امنيتي و انتظامي چه راهكارهايي را در جهت مقابله با اين گونه ناامني ها و عدم تكرار آنها در آينده در نظر گرفته اند؟
3- سياست خبري مسئولين امر در جهت مقابله با شايعه سازي ها در پي اين گونه حوادث چگونه است؟
4- بايد از كارشناسان و مسئولان امر پرسيده شود، چه عواملي باعث ايجاد اينگونه مسائل در ايلام شده‌ است؟ راهكارهاي مقابله با آن چيست و چگونه مي‌توان از اينگونه حوادث پيشگيري كرد؟ 
5- به عنوان آخرين سوال! راهكار مسئولان در جهت توليد احساس امنيت بيشتر در شهر چيست؟
اميد است مسئولان ذيربط با پاسخ به اين سوالات، گامهاي مهمي را در راستاي تامين امنيت شهروندان بردارند، چنين باد.

 

 

*سردبير آلامتو