موسی ملکی پور::هر چند سال، ریس جمهوری به استان ایلام رهسپار می شود و شور و شعف فراوانی در مردمان این دیار نیک سیرت و ریشه دار پدید می آید.
تصور عمومی همگان رفع مشکلات و بدنبال آن توسعه همه جانبه استان است؛ اما همه می دانیم توسعه و آبادانی، روند تدریجی و بلند مدت است که در طول ادوار متمادی، در صورت وجود ساختارهای مدیریتی سالم انجام می پذیرد.
مردمان استان؛ انتظارت بسیاری از ریس جمهور دارند و از گفتمانش، قولها و وعده ها را می خواهند؛ اما تجربه نشان داده است که بسیاری وعده های داده شده ریس جمهوران عملی نبوده؛ زیرا وعده های کلان نیازمند تغیرات گسترده مدیریتی در سطح استان و لزوم تغیرات بنیادین ساختارهای محلی است؛ و از طرف دیگر عمل کردن ریس جمهور به وعده ها، نمایندگان پیگیر و مدیران با کفایت می طلبد.[1]
اگرخواهان توسعه استان باشیم؛ باید از خود شروع کنیم؛ نمایندگان مجلس چه مقدار اعتبارات کشور را جذب نموده اند؛ آیا منافع عمومی حوزه انتخابیه خود را تامین کرده اند؛ در این دوره و ادوار قبل چه طرح های مهمی در استان به سرانجام رسانده اند؛ کدام اهداف کلان برای پیشرفت استان مد نظر دارند و چه درخواستهایی از ریس جمهور برای آبادانی استان داشته اند؛ آیا در رسیدن به اهداف مورد نظر موفق بوده اند؟
مدیران استانی و فرمانداران، ملاک انتخابشان بر اساس شایسته سالاری بوده است؛ آیا توانسته اند به اهداف سازمانی خود دست یابند و در استان قدم های ابتدایی برای توسعه بر دارند؟
البته جواب سوال اول و دوم منفی است؛ و گرنه در صورت موفقیت نمایندگان و مدیران در طول چند دهه اخیر، استان ایلام دردیف توسعه نیافته ترین های کشور نبود.
استان ایلام با وجود اینکه از نظر سواد و تعداد دانشجویان در در ردیف شش استان برتر کشور بشمار می آید و از نظر تولید ناخالص سرانه، محصول ناخالص داخلی با احتساب نفت، چهارمین استان کشور و حتی بالاتر از تهران پایتخت کشور قرار گرفته است؛ اما روند توسعه آن با توجه به استانهای همجوار متوازن نیست و در ردیف استانهای کمتر توسعه یافته کشور بشمار می آید؛ بنظر می رسد حلقه مفقوده مدیریت، مهمترین عامل، عدم توسعه استان باشد.
متاسفانه روند انتخاب مدیران در استان ایلام بیشتر بر اساس قومیت و روابط قبیله ای بوده و دور تسلسل انتخاب مدیران در سطح استان یک سیکل معیوب می باشد، اکثریت مدیران در این چرخه همیشه مدیر بوده و در هر دوره انتخابات فقط جایگاه مکانی آنان تغیر می کند؛ این روند در بسیاری مواقع تا بازنشستگی ادامه دارد. حاصل این نوع مدیریت، توسعه نیافتگی ، کارایی سازمانی پایین و نرخ بیکاری بالا نمود پیدا کرده است.
مشخصات مشترک اکثر مدیران استان عبارتند از: ارتباط با منابع قدرت، روابط قوی با سایر مدیران هم طیف خود، حفظ پست به هر صورت ممکن، مدرک تحصیلی اکثرا کارشناسی و از دانشگاههای غیر دولتی، استخدام خویشاوندان و آشنایان و از لحاظ تیپ شخصیتی و سنی نزدیک به هم و شیوه مدیریت آنها یکنواخت و فاقد نو آوری بوده بصورتی که بود و نبود آنها در آن سازمان تغیر محسوسی ایجاد نمی نمایدو حاصل این نوع مدیریت، عقب ماندن استان در همه عرصه ها نسبت به استانهای کشور است.
نمایندگان مجلس و آقای استاندار؛ چندین دهه است که فرمانداران و مدیران از افراد بانفوذ و دارای روابط بالا با قدرتمندان سیاسی، اما به لحاظ سواد پایین و از لحاظ مدیریتی ضعیف، مسئولیت داده شده است، برای یکبار شده از افراد نخبه و جوان استفاده نمایید و عملکرد آنها را مشاهده نمایید؛ آیا از این نوع مدیریت بی فرجام و ملال آور خسته نشده اید.
آقای استاندار؛ در طول چند دهه اخیر بسیاری مدیران بی لیاقت داشته ایم که حلال از حرام تشخیص نداده و بدنبال منفعت خویش می باشند و نهادها و سازمانها را محل استخدام آشنایان قرار داده و اعتبارات سازمانی را به هدر می دهند و با وجود تخلفات متعدد تابحال کسی به آنها رسیدگی ننموده است وقت آن نرسیده که جنابعالی همت کنید و این مسند نشینان بی لیاقت، که هر روز در سایتها گوشه ای از تظلم آنها به مردم رنج دیده پدیدار می شود را بازخواست نمایید.[2]
آیا وقت آن نرسیده که نخبگان ما بجای اینکه فریاد رفع مشکلات هر شهرستان را برای ریس جمهور سر دهند[3]؛ مدیران استانی و شیوه مدیریتی آنها را نقد نمایند؛ بی گمان تا مدیریتهای محلی به سمت شایسته سالاری در حرکت نباشد و مدیران ناسالم منفعت طلب، سردمدار توسعه استان باشند؛ پیشرفت امری محال است و باید شاهد، پسرفت و بیکاری بیش از صد هزار نفر باشیم. (گفتمان تکیه بر نخبگان محلی در مدیریتها، در سطح جهان یک اصل پذیرفته شده و از مقدمات توسعه می باشد)
تا هنگامی که مدیریت محلی ما سهم نخبگان و شایستگان نباشد، عقب ماندگی و توسعه نیافتگی استان اجتناب ناپذیر است و طرح ها و وعده های ریس جمهوری قابل اجرا نخواهد بود.
امروزه در سطح استان، افراد با مدارک دانشگاهی ممتاز که دارای تخصص و تعهد باشند، فراوانند؛ وجود هر یک از این جوانان می تواند بزرگترین سرمایه برای استان باشد، وقت آن رسیده که در سالی که بنا بر فرموده مقام معظم رهبری سال"اقتصاد و فرهنگ باعزم ملی ومدیریت جهادی" نام گذاری شده است؛ استاندار محترم مدیران بی لیاقت را از پیکره سازمانی استان حذف نموده؛ جوانگرایی و شایسته سالاری را در در ردیف الزامات اساسی قرار داده و به این مدیران اعتماد نماید تا انشالله زمینه توسعه و آبادانی استان فراهم گردد.
1 ریس جمهور: در دولت گذشته فقط 20 درصد مصوبات استان ایلام اجرایی شده و 80 درصد آن محقق نشده است.
2-اگر در طول ده سال اخیر استخدام های دولتی بر اساس شایستگی وآزمون بود ما مشکل بیکاری کمتر داشتیم، از میان این افراد مدیران شایسته تربیت می شد. درد اکنون جامعه تبعیض و نابرابری و مدیران نالایق است که جامعه را به ستوه آورده است.
[3]یا معضل زیست محیطی درختان بلوط را کوچک شمارند حال آنکه بازید ریس جمهور از جنگلهای بلوط بیانگر شناخت دقیق مشکل است زیرا از بین رفتن جنگلهای بلوط باعث افزایش ریز گردها، کاهش سفرهای زیر زمینی، فرسایش خاک و غیر قابل زیست شدن سکونتگاههای استان و مهاجرت می گردد همچنانکه در شهرهای جنوبی پوشش درختی از بین رفته و به مهاجرتهای گسترده جمیعتی منجر شده است .