ایلام بیدار10:16 - 1403/08/03
داستان این روزهای کارگران شهرداری؛

زندگی در سایه حقوق‌های به کما رفته

در این شرایط سخت اقتصادی و نابسامانی و ضعف سفره‌های مردم به‌ویژه کارگران و در اوضاع و احوالی که حقوق‌های دریافتیِ روتین و به‌صورت مرتب و ماهانه باز هم جوابگوی نیازهای اولیه و ضروری زندگی نیست.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، یوسف کریمیان در یادداشتی نوشت؛ در این شرایط سخت اقتصادی و نابسامانی و ضعف سفره‌های مردم به‌ویژه کارگران و در اوضاع و احوالی که حقوق‌های دریافتیِ روتین و به‌صورت مرتب و ماهانه باز هم جوابگوی نیازهای اولیه و ضروری زندگی نیست و در میانهٔ ماه، دستان خانوار خالی می‌شود، چه کسی از حال‌وروز کارگر عائله‌مندی که چندین ماه حقوق دریافت نکرده خبر دارد؟

آن مقامِ مسئولِ پشت‌میزنشینی که قطعاً حقوقی به‌مراتب بیشتر و بالاتر از کارگر زیر دست خود دارد و از همه مهم‌تر به‌صورت ماهیانه و بدون دیرکرد آن را دریافت می‌کند، در کجا وجدان کاری خود را به جا گذاشته که این‌گونه آه از نهاد کارگران برآورده و کار را به جایی رسانده که شرمندگی و دست‌تنگی‌اش را با بغض و اشک به سمت خدا بلند کند؟

چگونه می‌شود که مسئولی تا این اندازه بی‌فکر و بی‌مسئولیت و لاقید می‌شود که بدون درک و فهم شرایط اقتصادی و تورم سخت حاکم بر جامعه، دستان کم‌توان کارگران خود را با خالی‌ترین حالت ممکن روبرو می‌سازد و از پرداخت حق‌الزحمه و حقوق بابت کاری که انجام داده و عرقی که ریخته است امتناع می‌کند؟ 

تا جایی که همه می‌دانند نهاد شهرداری یکی از متمول‌ترین نهادهاست که از کانال‌ها و منابع مختلف کسب بودجه و درآمد می‌کند و بدون شک برای پرداخت اندک حقوق کارگران خود با مشکلی مواجه نیست، پس دلیل این همه قصور و بی‌فکری چیست؟ چرا کارگری که تمام‌وقت و توان خود را به امید دریافت حقوقی در پایان ماه در شهرداری صرف می‌کند این چنین برای احقاق حق خود درد و حقارت بکشد؟ 

هر چند که شرم و حقارت واقعی برای بی‌دردانی است که بی‌شرمانه به دلایل توخالی و بی‌اساس از رسیدگی به حق قانونی و پرداخت حقوق این قشر زحمت‌کش سرباز می‌زنند. اصلاً اگر هم بهانه‌های واهی مسئولین مبنی بر کمبود بودجه درست باشد چه لزومی دارد که کارگران را به کار بگیرند و بیهوده آنها را به داشتن حداقل درآمدی امیدوار کنند و عملاً مانعی برای تلاش و کارشان در جایی دیگر شوند؟ جایی که شاید اندکی انصاف در آن وجود داشته باشد. 

در جواب این سؤال متأسفانه هیچ‌چیز به ذهن مخاطب نمی‌رسد جز سوءاستفاده و خوردن حق کارگر. کاش نهادی وجود داشته باشد تا به‌عنوان حداقلِ تنبیه، حقوق این گروه از مسئولان خاطی را فقط و فقط یک ماه عقب بیندازد تا بفهمند کارگری که چندین ماه حقوق ناچیزش عقب می‌افتد چه بار سخت و سنگینی بر دوش می‌کشد؟ آیا می‌توانند بار شرمندگی را به دوش بکشند؟ هر چند خیلی از آنها با قطع حقوقشان حتی به مدت چندین ماه هم ککشان نمی‌گزد. 

امیدواریم، وجدانی آگاه پیدا شود و گامی برای احقاق حق ازدست‌رفته این عزیزان بردارد. 

 

انتهای خبر/م