ایلام بیدار00:17 - 1403/07/04
مادر شهید سیدی مطرح کرد:

تأکید شهید سیدی برای حفظ ارزش‌های انقلاب

مادر شهید سیدخیراله سیدی گفت: شهید سیدی برای رضای خدا به جبهه رفت و همیشه بر ارزش‌های انقلاب تأکید می‌کرد.

سیده گل آفتاب سیدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار» در مورد تولد شهید سیدخیراله سیدی گفت: اواخر زمستان سال ۱۳۴۴ در منطقه عشایری شلت از توابع شهرستان آبدانان به همراه سید الماس بودیم که دچار درد زایمان شدم. زیر سیاه‌چادر زندگی می‌کردیم و یک زن سید از اقوام برای تولد سیدخیراله به من کمک کرد. او اولین فرزند من بود و نامش را سیدخیراله گذاشتیم، چون می‌دانستم بعد از او خیر و برکت زندگی‌مان دو چندان می‌شود.

 وی ادامه داد: سیدخیراله از دوران طفولیت آرام و مهربان بود. زندگی عشایری سخت بود، اما من هرگز در شیر دادن به او کوتاهی نکردم و نام خدا و حضرت علی (ع) را بر زبان می‌آوردم تا او را صالح و سالم بزرگ کنم.

 مادر شهید در خصوص خصائص اخلاقی شهید سیدخیراله سیدی گفت: او در زندگی عشایری در کنار خانواده به کار کشاورزی و دامداری مشغول بود و پس از یکجانشینی، به کار آزاد پرداخت و دستمزدش را به خانواده‌اش می‌داد.

 سیدخیراله با ورود به دوران نوجوانی، همراه پدرش در فعالیت‌های انقلابی شرکت کرد. مادرش در این زمینه گفت: او به همراه پدرش در راهپیمایی‌ها و جلسات مذهبی شرکت می‌کرد و در سن دوازده سالگی، شعار مرگ بر شاه را سر داد.

 وی یادآور شد: سیدخیراله به دلیل شوق به علم‌اندوزی، به مدرسه رفت و هم‌زمان با تحصیل، به جبهه نیز رفت؛ در سال ۱۳۵۹ به مرکز بسیج شهر آبدانان رفت و داوطلبانه به جبهه رفت. او در عملیات‌های مختلفی شرکت کرد و شجاعانه جنگید.

مادر شهید سیدی خاطرنشان کرد: سیدخیراله در عملیات‌های مختلف از جمله فتح‌المبین و کربلای ۱۰ به عنوان فرمانده گروهان خدمت کرد و هرگز از جبهه چیزی به ما نمی‌گفت و فقط از طریق هم‌رزمانش می‌فهمیدم که چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهد.

سیدی در مورد آخرین وداعش با سیدخیراله گفت: پیکر پسرم سه روز در منطقه عملیاتی مانده بود و بعد از آن به آبدانان آوردند. در مراسم تشییع، می‌خواستم سیمای نورانی فرزندم را ببینم و وقتی به تابوتش نزدیک شدم، صورت و بدن مجروحش را دیدم.

 وی با تأکید بر حفظ آبرو و حرمت خانواده، بیان کرد: به دخترانم گفتم جلوی نامحرم گریه نکنید و روسری خود را محکم ببندید. بعد از دفن، هفت روز بعد، سید سجاد به دنیا آمد.

 یاد و خاطره شهید سیدخیراله سیدی نه‌تنها در دل مادرش بلکه در قلب تمام کسانی که او را می‌شناختند باقی مانده است. او به عنوان یک جوان مؤمن و انقلابی، همیشه در یادها خواهد ماند و داستان زندگی‌اش الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهد بود. سیده گل آفتاب سیدی با بیان خاطراتش، نشان داد که عشق و فداکاری در خانواده‌های شهدا همواره زنده است و باید به آن ارج نهاده شود.

 شهید سیدخیراله سیدی در عملیات نصر ۴، در کوه‌های صعب‌العبور و بلند «ماووت» عراق به عنوان فرمانده یکی از گردان‌های لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) به مبارزه پرداخت. او با شجاعت و اراده‌ای مثال‌زدنی در برابر نیروهای بعثی صدام ایستادگی کرد و از ارزش‌های اعتقادی و انقلابی خود دفاع نمود. در جریان این نبرد، با هوشمندی و رهبری نیروهای تحت فرمانش، توانست شماری از سربازان متجاوز دشمن را به هلاکت برساند. سرانجام، در عصر ۳۱ فروردین ۶۶، در پی اصابت گلوله خمپاره دشمن در جبهه‌های غرب کشور، پیکر پاک او به درجه رفیع شهادت نائل آمد و یادش همچون یاد جدش حضرت اباعبدالله الحسین (ع) جاودانه شد.

سید شهید سیدی در وصیت‌نامه‌اش که در چهار صفحه و تنها چند ساعت پیش از شهادتش نگاشته است، می‌نویسد: با آگاهی کامل و به خاطر جلب رضای خدا و حفاظت از ارزش‌های انقلاب اسلامی، به میدان نبرد رفته‌ام. از هیچ‌کس جز خداوند بزرگ توقعی ندارم.

 او همچنین با احترام عمیق از والدینش درخواست بخشش می‌کند و آنها را به صبر و استقامت در برابر فقدانش تشویق می‌نماید.

 

انتهای خبر/ر