به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «ایلام بیدار»، فرار مغزها نوعی مهاجرت آگاهانه به دلیل دسترسی افراد متخصص به اطلاعات بیشتر است فرار مغزها علاوه بر مهاجرت نخبگان و متخصصان نوعی اجبار در مهاجرت این گروه نیز هست. یونسکو فرار مغزها را بهعنوان شکل ناهنجار مبادله علمی بین کشورها تعریف کرده است که با جریان یکطرفه به سود کشورهای توسعهیافته مشخص میشود.
تاریخچه مربوط به فرار مغزها برای اولینبار در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی در فرانسه مطرح شد و در ایران از دهه ۴۰ بهعنوان آسیب اجتماعی آغاز شد . واژه مهاجرت نخبگان به خارج از کشور که درست پس از جنگ جهانی دوم؛ یعنی زمانی که کشورهای غربی بازسازی ویرانههای ناشی از جنگ جهانی را آغاز کرد و در فرایند صنعتیشدن خود به جذب نخبگان و متخصصین از کشورهای جهان سوم پرداختند.
در فرار مغزها تعدادی از دانشمندان، مخترعان، مبتکران، تکنسینها، مهندسان و پزشکان که سرمایههای انسانی محسوب میشوند که به دلایل گوناگون اجتماعی، اقتصادی، علمی و تخصصی مجبور به ترک وطن خود میشوند .
نخبگان منتظر حمایت هستند
علی رضایی مدرس دانشگاه در گفتگو با خبرنگار ایلام بیدار گفت: پیشرفت سریع برخی از کشورهای توسعهیافته از یک سو و عقبماندگی بسیاری دیگر از کشورها و فراهمشدن شرایط زندگی بهتر از ابعاد گوناگون مانند پیشرفت علم و فراهمشدن زمینه تحقیق و پژوهش و شرایط اقتصادی و رفاهی بهتر از سوی دیگر باعث میشود افراد متخصص و ماهر به این کشورها مهاجرت کنند که این یک معضل اجتماعی و عدم تعادل نیروهای انسان در کشورها را به وجود میآورد که کشور ما ایران نیز با این معضل مواجه است. ایران در شرایطی با این پدیده مواجه است که نقش نیروی انسانی در توسعه ۳۴ درصد است. هم چنین صندوق بینالمللی پول، ایران را جزء کشورهایی میداند که بیشترین فرار مغزها را دارد .
وی افزود: هزینههای که صرف تعلیموتربیت نیروی ماهر و تحصیلکرده شده است زیان کشور ما از نظر فرار مغزها بالغ بر ۳۸ میلیارد دلار است. اتلاف هزینههایی که صرف تعلیموتربیت میشود باعث عقیم ماندن آموزش میشود و از آن جایی که آموزش و پرویش پیشنیاز و پیششرط رشد و توسعه سریع میشود فقدان این نیروها تبعات مهمتری برای جامعه به همراه دارد .
گزارشها درباره فرار مغزها از کشور نگرانکننده است
محمد فاضلی جامعهشناس در گفتگو با خبرنگار ایلام بیدار گفت: گزارشها درباره فرار مغزها از کشور نگرانکننده است، اما نگرانی دردی دوا نمیکند. بنیانهای ساختاری این پدیده را باید دید. پیتراوانز در کتاب توسعه یا چپاول یکی از بهترین توضیحات برای این پدیده را مستند کرده است: عدم رشد صنعتی و کارآفرینی متناسب با آموزش.
وی افزود: تخصص بدون اشتغال مایه سرخوردگی است، نه توسعه. راز پیشرفت کره این بود که سرمایهگذاری در زمینه سرمایههای انسانی با رشد سازمانهای کارآفرین هماهنگ بود و همین سبب شد تخصص فنی در خدمت تولید قرار گیرد. حمایت از آموزش فنی و پژوهش لازم است؛ اما کافی نیست.
فاضلی در ادامه گفت: بدون ایجاد پیوند میان اقدامات آموزشی و رشد صنعتی نتیجه بروز وضعیتی است که هندوستان سالهای متمادی دچار آن بوده است، یعنی کشورهای صنعتی شونده از منابع کمیاب دولتی خود استفاده میکنند تا به کشورهایی مثل آمریکا در قالب فرار نیروهای دانشآموخته کمک خارجی بدهند.
وی تصریح کرد: برای کشوری مثل ایران، علاوه بر عامل مدنظر اوانز، ترکیبی از تحریم، و شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی نیز مؤثرند. اگر از همین زاویه بنگریم، تلاش برای تولید علمی در قالب افزایش مقالات نمایه شده بینالمللی هم در غیاب رشد صنعتی، همان کارکردی را دارد که اوانز ذکر کرده است.
انتهای خبر/ر