فرشته سنجیده:سي و پنج سال از آن روزها مي گذرد، اما تاريخ طلوع خورشيد آزادي هر روز نو تر از ديروز مي شود، تاريخ دست هاي مشت شده كه دم به دم بر دهان طاغوت و طاغوتيان مي كوبيد هرگز فراموش نکرده است ...
انقلاب ما انفجار نور بود و هيچ دسيسه اي قدرت نشاندن غبار فراموشي بر صفحه تاريخ انقلاب را نخواهد داشت، هيچ محيل قهاري نخواهد توانست رنگ از رخ انقلاب ايران بفرسايد كه خون هايي كه داده ايم هنوز هم در دل زمين ايران در گوشه به گوشه اين خاك كيميا مي جوشد...
ساليان پيش ملت اين مرز و بوم شجاعت سپر سينه كردند، در هر قدم جان ها به تن خاك سپردند تا ديو صفت ضحاك سيرت را از خانه به در كردند... اين تن هاي بي جان كه نثار شد حرمت دارد و طي اين ساليان زنجير اتحاد مردمان ايران زمين نگذاشته هيچ معاندي هتك حرمت كند حتي به قيمت جان... و رضایی نژادهایی كه پر كشيدند و با شهيدان همسفره شدند مصداق بارز از جان گذشتگي هستند.
خميني كبير اين بزرگ معمار انقلاب كه آزادي و آزادگي را به مقام معنا رساند ايستادگي، راهبري و تدبير انقلابي اش ارزنده ترين تحفه را براي ايران و ايراني به ارمغان آورد؛ او خورشيد آزادي و استقلال را در آسمان اين كشور به طلوع نشاند و امروز ساليان است كه ايران و ايراني با تدبير پير خمين از بند اسارت جور، استعمار و عقب ماندگي خلاص شده و در صدر جهاني حرف ها براي گفتن دارد و هر روز تيزتر از ديروز به سوي فردا مي تازد تا بر تارك جهان نشيند و اين را مرهون خون هايي است كه ديروز به بهاي آزادي پرداخت.
انقلاب ما بانگ خواستن جمهوري اسلامي بود جمهوري كه اين زمان بيداري اسلامي را كليد زده و آزادگي را براي جهان اسلام معنا كرده و مسلمين را به تكاپوي استقلال خواهي واداشته و راه را براي اسلام گرايان روشن كرده است.
درخت انقلاب با خون پير و جوان همين مملكت آبياري شده چگونه ممكن است اين درخت هميشه بهار بخشكد؟ اين فكر خام معاندان است كه هنوز هم به دنبال راهي مي گردند كه آفت جان اين درخت پر ثمر شوند حال اينكه ريشه انقلاب با عشق مردمي تقويت مي شود و عشق نا مردني است و بايد گفت زهي خيال باطل...
نهال اين درخت پر ثمر را راهبري در خاك ايران نشاند كه دنيايش در آسايش و آرامش ملتش خلاصه مي شد و در همين راه از شكنجه تا تبعيد را به جان خريد، اين استقلال و آزادي را عشق بزرگ مردي براي اين ملت به ارمغان آورد كه خود در صحنه حضور داشت و گرماي وجودش در دل ها شهامت جوشاند تا بيرق پيروزي در هواي ايران به رقص در آمد و حال كيست كه توان دارد فكر خام در سر بپروراند؟...
انقلاب بهار پيوند دل ها و آغاز يكدلي و يكرنگي ملتي بود با حمايت پير خمين به ميدان آمدند و استقلال و آزادي خواستند، پيوندي كه در سايه انقلاب آنقدر محكم شده كه هر زمان جان ها براي ايران اسلامي آماده تسليم است كدام حيله اي است كه قدرت رنگ بردن از رخ بهار را دارد؟...
سي و پنج بهار را جشن گرفتيم و در هر بهار ميثاقي زيباتر از پار با آرمان هاي امام بستيم و اين بيعت نشان چه مي تواند باشد جز اينكه حمايت ملتي را از نظام و انقلابش فرياد مي زند؟...
عزت، سربلندي و به اوج رسيدن خواست نهان و آشكار فرد فرد يك ملت است و حال كه تحت لواي بيرق نظام اسلامي اين خواست ها محقق شده و به غايتي رسيده كه ديگر سرزمين هاي اسلامي را با چراغ بيداري اسلامي به مقصد آزادي رهنمون مي شود كيست كه از اين نيكبختي غفلت كند؟...
بي شك در بهار سي و پنج با حضور پر شور ملت هميشه در صحنه تاريخ شاهد عقد عهد و پيماني محكم تر خواهد بود و شكوه بودن تصويري در دل آلبوم انقلاب به يادگار خواهد گذاشت كه غل و زنجير ياس و ناكامي را بر پاي فكر معاندان محكم تر خواهد كرد.
ایلام بیدار16:33 - 1392/11/01
امام شكنجه تا تبعيد را به جان خريد؛تاریشه انقلاب نخشکد
انقلاب ما بانگ خواستن جمهوري اسلامي بود جمهوري كه اين زمان بيداري اسلامي را كليد زده و آزادگي را براي جهان اسلام معنا كرده و مسلمين را به تكاپوي استقلال خواهي واداشته و راه را براي اسلام گرايان روشن كرده است.