سارا فلاحی:جناب آقای استاندار! ضمن آن که مقدمت را به خاک خودت گرامی می داریم بهتر دیدیم در ازدحام بازی های سیاسی، بده بستان های ایلی و آدم های ناحسابی چند تا حرف حساب و دوستانه با شما بزنیم که در هنگامه ای سخت سکان این استان را به دست گرفته ای. شما درست زمانی مدیر ارشد این استان شده ای که در انبوهی از تضادها، مشکلات و نابسامانی ها گرفتار آمده ایم و این آب گل آلود فرصت خوبی است برای ابن الوقت ها که ماهی های بزرگی صید کنند؛به فال نیک گرفتیم وقتی اعلام شد استاندار ایلام یک ایلامی است. خسته شده بودیم از استانداری برادران ترک که تا استانمان را با تمام مشکلاتش شناختند وقت گل نی شد!
آقای استاندار! کما بیش هم سوابق حرفه ایت را می دانیم و هم از تعلقات سیاسی و جناحی شما اطلاع داریم اما هیچ کدام از این ها به این اندازه مهم نیستند که بسیاری از اهالی این استان سلامت نفس شما را ستوده اند و می دانند نگران توسعه استان توسعه نیافته و آکنده از مشکلاتت هستید. می دانیم به قصد خدمت به خلقی آمده اید که نه آب دارند و نه هوایی سالم که در آن نفس بکشند، مردمانی زجرکشیده که قمار بازان سیاسی زیادی بازیشان داده اند و آنچه باخته شده است شرف و حیثیت این مردم بوده است و آن قماربازان برج و باروی خویش به پا کردند و از رنج های این مردم به گنج رسیدند و سپس رها کردند این دیار را با مردمان زخم خورده اش!
جناب آقای استاندار! بسیاری به این استان آمدند و فربه شدند و رفتند و آنقدر از مردم ما دوشیدند که جسم زار و نحیف استان ما که امروز شما می بینید نتیجه آن دوشیدن های مکرر است. بودجه های فرهنگی را در زباله دان تفکرشان ریختند ،اقتصاد این استان را فلج نمود ند و سیاست استان را تعطیل نمودند. اکنون ما از شما انتظار نداریم نقش قهرمان این مردم را بازی کنی، نمی خواهیم منجی آن ها باشی چون ملتی که دنبال قهرمان باشد و از خود سلب مسئولیت کند بسیار زود تهی می شود و می میرد و ما می خواهیم زنده باشیم ما از شما انتظار داریم در جایی که قرار گرفته اید مسئول باشید و مسئولیت بپذیرید.ما انتظار شق القمر از شما نداریم چون عمق مشکلات مان را می دانیم ما از شما می خواهیم از این به بعد مواظب پیکر تب گرفته استانمان باشید که تبش بالاتر نرود که تشنج نکند که به کما نرود.
ما از شما می خواهیم بسان دولت های رانتیر برای خودتان شروع به هوادارسازی نکنید، می خواهیم نگرش های حزبی تان را چند صباحی کنار بنهید. رانت هایی که در اختیار دارید بین اعضای حزبتان تقسیم نکنید ما از شما می خواهیم تا گفتمان امیر مومنان را پاسدار باشی و "در امور کارمندانت بیندیشی و پس از آزمایش به کار بگماری و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهای مختلف وادار نکنی زیرا نوعی ستمگری و خیانت است.کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا از خاندان های پاکیزه و با تقوا که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن زیرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرویشان محفوظ تر و طمع ورزیشان کمتر و آینده نگریشان بیشتر است" (نامه 53) هر چند امروز در ازدحام بازی های سیاسی، بسیاری در تلاش اند که دیگر کسی کلام امیر مومنان را به خاطر نیاورد اما ما هنوز معتقدیم گفتمان مسلط بر قلبهای مردم ما گفتمان علی (ع)است.
آقا استاندار! از بین مردم یارگیری کنید. گفتمانی که شما حاملش هستید زمانی می تواند در جامعه نهادینه شود که مردم پاسدارش باشند. ما امیدواریم شما در حلقه یاران غار و دوستان دیروز و رودربایستی های حزبی و ایلی گرفتار نشوی و به گروگان نان به نرخ روزخوان امروز نیز در نیایی!
امیدواریم سهم مردم را پاس بداری و با این سهم معامله نکنی و آن را جز مردم به کسی روا نداری.
آقای استاندار! در استان ما سیاست بازان قهاری آمدند اما چون مردم را نفهمیدند و بار کج بردوش خویش نهادند هرگز به مقصد نرسیدند امیدواریم در مدیریت شما مسیر تجار سیاسی بسته شود.
امیدواریم گوش های شنوایی داشته باشید و چشمانی تیز بین که کسانی که با مردم نسبتی ندارند شما را در حصار مطالبات نامشروع خود نگیرند. استان ایلام هماره بستر رشد و بالندگی قمار بازان و تاجران سیاسی و اقتصادی بوده است ما پیرو حقی که شما بر گردن ما دارید هشدارت می دهیم چون می خواهیم شما بازنده این میدان نباشید!
بسیاری در این جا از بس مار خورده اند افعی شده اند، به راحتی سربزنگاه رهایت می کنند و حتی به یادت نمی آورند مواظب باش در حلقه آن ها گرفتار نشوید.
آنان که به جای تفکر تملق هدیه ات می کنند را از اطراف خویش دور کن که مرگ ریاست زمانی است که صداقت گماشتگان در ازدحام تملقشان گم شود.
این کلام امیر مومنان را به خاطر بسپار که خودت را فراوان از مردم پنهان مدار که پنهان بودن رهبران، نمونه ای از تنگ خوئی و کم اطلاعی در امور جامعه می باشد. نهان شدن از مردم زمامداران را از دانستن آن چه بر آنان پوشیده است باز می دارد پس کار بزرگ اندک و کار اندک بزرگ جلوه می کند. زیبا زشت و زشت زیبا می نماید و باطل به لباس حق در آید. همانا زمامدار، آن چه را که مردم از او پوشیده دارند نمی داند و حق را نیز نشانه ای نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود و تو به هر حال یکی از آن دو می باشی: یا خود را برای جانبازی در راه حق آماده کرده ای که در این حال، نسبت به حق واجبی که باید بپردازی یا کار نیکی که باید انجام دهی ترس نداری، پس چرا خود را پنهان می داری؟ و یا مردی بخیل و تنگ نظری که در این صورت نیز مردم چون تو را بنگرند مأیوس شده از در خواست کردن باز مانند، با این که بسیاری از نیازمندی های مردم رنجی برای تو نخواهند داشت که شکایت از ستم دارند یا خواستار عدالتند یا در خرید و فروش خواهان انصافند. (نامه 53)
آقای استاندار! استان ایلام به همت های مضاعف نیاز دارد نه به آدم های مضاعف.استان ایلام ثروت دارد اما مدیریت نمی شود،متخصص دارد اما کسی به تخصصشان وقعی نمی نهد. مغزهای متفکر دارد اما به جای آن که راه ماندن و خدمت به استان برایشان باز شود راه فرارشان هموار می شود.
آقای استاندار! استان ایلام دیگر توان ندارد که کسی بر گرده اش سوار شود و بالانشین گردد امیدواریم در دوران مدیریت شما اگر مشکلی حل نمی شود مشکلی ایجاد نشود اگر زخمی التیام نمی یابد زخمی دیگر وارد نشود اگر سرمایه ای وارد این استان نمی شود سرمایه ای هم خارج نشود اگر ابداعی نمی شود رکودی هم حاصل نشود و اگر نتوانستی لبخند بر لب مردم بنشانی لااقل سوگوارشان نکنی چون برخی از سیاسیون اینجا علاقه وافری دارند تا مردم بمیرند و آن ها در مراسم عزایشان تبلیغات حزبی و سیاسی شان را روبراه کنند.امیدوارم آنقدر خوب به مردمت خدمت کنی که مردم نگران رفتنت باشند نه منتظر رفتنت!
غرب آنلاین