فرشته سنجیده:پشت ها پر از شقایق /کشته ها لاله ی عاشق/ باغ گل زخم شکفته / غنچه ها داغ نهفته...
شب های مهران هنوز داغ لاله های پرپر را حکایت می کند، سومار هنوز هم برای شقایق هایش اشک می ریزد و دهلران داغدار غنچه های نشکفته اش است...
عجب قصه ای دارد شب های دفاع و آر.پی.جی و رگبار، سنگر و بسیجی و دلتنگی هایش، شهامت و عشق به وطن و ...
هیچگاه از خاطر اذهان پاک نمی شود، برای کشف راز سنگرهای عشق باید پای قصه ستاره نشست؛ فقط ستاره شب می داند درپس لبخندهایی که با نعره خمپاره روی لب یخ بسته، چند آرزو به خواب ابد رفت.
فقط ستاره شب های جبهه درک کردند گفته هایی را که با تردید بودن یا نبودن روی سپید کاغذ را سیاه کردند، ستاره خبر دارد که خیلی از این نامه ها با نفس آخر لاله های گلگون کفن گر گرفت و هیچ وقت به مقصد نرسید و چشم پدران و مادران را همچنان به در خشکانید.
التهاب تشنه ها را باید از خورشید پرسید، فقط او می داند در کربلای مهران و دهلران و سومار چه بر فرزندان ایران گذشت؛ دست رشیدی تفنگ بر می گرفت، پای غیرتمندی بر می خواست و بر بام پشته ای می ایستاد تا وطن دوستی و ناموس پرستی اش همچون تیر گز قلب دشمن را بدرد؛ یا می زد یا بی جان بر پشته خواب می شد ،و خاک هنوز طنین شهادتین کشته ها را در گوش آواز دارد، کلامی که تشنگی اجازه فریاد شدنش را نمی داد و بر بی رمقی لب ها نیمه تمام می ماند.
شمیم عشق بود؛ عشق به میهن، عشق به رهبر، غیرت بود، پای ناموس در میان بود که پیر و جوان و زن و مرد اسلحه به دست پشت خاکریزها روی خط رفتند تا دست تجاوز دشمن را از خاکشان قطع کنند.
پیکرشان یکی یکی میهمان خاک می شد اما مردان مرد، غیرت و شهامت در رگ هاشان می جوشید، جام شهادت در دستشان بود هر لحظه آماده سر کشیدن شربت شهادت بودند، همرزمشان که پر می کشید با حسرت لبخند آخرش را به نظاره می نشستند و در دل ،ایست عقربه را بر ساعت رفتن، آرزو می کردند، این عشق چه می کند یادگاران دفاع هنوز هم اشک، هر شب میهمان آشنای خانه چشمانشان است، پیوستن به همرزمانشان را آرزو دارند.
مردان مرد چنان درس عشق و رشادت و شهادت مشق کرده اند که برای نسل های نسل الگو شده است، همین حکایت است که دفاع را مقدس کرد، دیروز برای حفظ این خاک، برای دفاع از حریم خانه و خانواده در راه وطن جان ها تقدیم کردیم که آزادگی و استقلال را برای کشورمان جاودانه کنیم و این ایثار، این از خودگذشتگی، این فداکاری نام ایران و ایرانی را همچون نگینی بر تارک جهان درخشاند تا ریشه فکرهای طماع را بخشکاند.
این رشادت و شهامت هنر فرزندان پرورده در دامن ایران است، راه عاشقان تنهاترین سردار، مردان مرد قصه تاسوعا و ایثار ابوالفضل (ع)، حکایت تلخ عاشورا و علی اصغر نیزه بر گلو،تصویر سر بریده تنهاترین سردار، حسین (ع) را از بر دارند، یادگاران دفاع می گویند هر شب آرزوی پیوستن به 72 تن عاشورا را ساز می کرده اند که نفس از نفس حسین (ع) گرانقدرتر نمی دانستند.
ساز شهادت در این دیار هنوز هم کوک است و می ماند، این فرهنگ، این غیرت و رشادت نسل به نسل نقل می شود، مشق می شود، اما فراموش نمی شود.
دفاع از حریم این خانه عکس دیروز نیست امروز هم در سنگر علم و دانش معنا یافته است.
عشق به وطن، عشق به ولایت و دفاع از خانه فرهنگی همیشگی است که لوح فکر شده است.
دیروز مردان و زنان ایران آواز می کردند؛ توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد/ حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد و در مکتب عشق جان باختند تا هوایی برای نفس کشیدن باشد و امروز هم دسیسه، توطئه، نقشه دیگر اثر ندارد حتی اگر شب و روز تحریم بر ما ببارد.
جان از جان گلگون کفنان عزیزتر نداریم، در سنگر عشق آماده دفاع هستیم، جبهه و خاکریز تصویر دیروز نیست خط مقدم امروز است و تا مبارزه هست ما هستیم.
استان ایلام به عنوان یکی از مناطق جنگی واقع در غرب کشور در طول 8سال دفاع مقدس از مرزهای پاک و مقدس ایران اسلامی که محور ایثار و فداکاریهای بی شماری بوده است جانانه دفاع کرد .
یکی از این حماسه های ماندگار در دهم تیرماه 1365خلق شد که در این روز دلاوران و سربازان سلحشور ایران اسلامی قهرمانه و دلیرانه ،مهران سرافراز را از چنگال رژیم فاسق و بعثی صدام آزاد نمودند.
مهران سرزمینی است که دیار جانبازی ودلدادگی ،مشهد شهیدان و جایگاه مردانگی مهربانی و از ماندگارترین نامها در تاریخ ایران و ایلام است .
دیاری که زیر رگبار گلوله های خمپاره و تانک و بمباران های سهمگین هوایی تخریب صد درصدی شد، اما مردمان این دیار سنگربانی و حراست از کیان کشور را رها نکردند؛ جانانه ایستادن تا به شهادت رسیدند.
حافظه تاریخ هیچگاه این دلدادگی به ایران اسلامی و ولایت فقیه را ازیاد نخواهد برد و خطه خون رنگ مهران قهرمان هرگز از یاد دوستان و دشمنان رخت بر نخواهد بست.
مهران یک نام نبوده و نیست بلکه شهری است که تپندگی و ضربان و آهنگ روزهای دفاع جانانه رابه خاطرمان می آورد، همان سرزمینی که محل پرافتخار رشید مردانی است که با نثار خونهای پاک خویش سربلندی را برای ایران اسلامی به ارمغان آوردند.
اکنون که ایام غرور انگیز و پر افتخار آزاد سازی شهر مهران در راه است باید بر اساس وظیفه انسانی و دینی که بر گردن ماست این ارزشها را پاس و دلاورمردی و رشادتها را نسل به نسل بازگو نمایم.
دهم تیرماه فقط الگویی کوچک از پایداری و مقاومت مردم ایلام است که همانند ستاره ای در تاریکی می درخشد.
دهم تیرماه خلق یک حماسه ملی است و باید از این ایام پاسداری کرد چرا که ازیاد بردن این ارزشها و آرمانهای انقلاب بزرگترین اشتباه هر فرد در زندگی خواهد بود.