محسن جندقي:فرض کنید شما نیز یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری بودید و بیش از 7 ساعت فرصت داشتید برای خود تبلیغ کنید. در این 7 ساعت باید کمی از سابقهتان بگویید و بیشتر آن را صرف پاسخ به این سوال كنيد: «چه برنامهای برای آینده مملکت دارید؟» شاید اگر شما هم جای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوري بودید در وهله اول شعار مبارزه با گرانی و تورم و بهبود وضعیت اقتصادی و ساماندهی قانون هدفمندی یارانهها را سر میدادید. اینکه یک کاندیدا برنامه و شعار داشته باشد ذاتا چیز بدی نیست اما چنین شعار و چنان سخنانی را همه میتوانند اظهار کنند و حتی مشاهده خواهیم کرد کاندیداها در بسیاری از شعارها و برنامهها محورهای مشترک بسیاری دارند. قطعا نمیتوان صرف ارائه برنامه و شعار کاندیداي اصلح را انتخاب کرد اما میتوان با برنامهها و شعارها کسی که اصلح نیست را شناسایی کرد که در سطور بعدی در این باره توضیحاتی شرح داده خواهد شد. پس ملاک انتخاب چه میتواند باشد؟ نسخهای که قرار است در این مطلب پیچیده شود یک فرمول پیچیده یا سخن سطحی و بیمایه نیست بلکه میتوان این ملاک و ویژگیها را به دیگر انتخابها و انتخابات تعمیم داد. قبل از اینکه به ملاکهای یک انتخاب بپردازیم به ویژگیهای یک رئیسجمهور از دیدگاه رهبر حكيم انقلاب که در 16 اردیبهشت از سوي معظمله بيان شده، میپردازیم: «كسانى هم كه ميخواهند صلاحيتها را ملاحظه كنند و بر اساس آن تصميمگيرى كنند، همه چيز را در كنار هم بايد ببينند. رئيسجمهور، هم بايد كارى باشد، هم بايد مردمى باشد، هم بايد مقاوم باشد، هم بايد ارزشى باشد، هم بايد باتدبير باشد، هم بايد پايبند به قوانين و مقررات باشد، هم بايد درد مردم را احساس كند، هم بايد طبقات مختلف مردم را ببيند».
1ـ پر تلاش و کاری بودن یکی از ویژگیهای مهم کسی است که قصد دارد رئیسجمهور شود. کاری بودن را میتوان از سابقه کاندیداها تشخیص داد. اینکه فلان کاندیدا چه سوابق اجرایی داشته و در آن سمت آیا کارهای بوده یا اينكه فقط مدیری بوده و آمده و رفته است؟ آیا عملکرد او موجب شده تغییری در حوزه فعالیت وی رخ دهد یا تحول خاصی با آمدن یا رفتن وی روی نداده است؟ با پاسخ دادن به این سوالات میتوان شاخصه پرتلاش و کاری بودن را برای کاندیداها ارزیابی کرد.
2ـ مردمی بودن نیز از شاخصههای مهم انتخاب اصلح است. فردی که توانسته به غیر از رابطه رئیس و مرئوسی بین خود و نیروی انسانی تحت نظارتش یک رابطه فرامتنی با مردم حوزه فعالیتش برقرار کند، توانایی شناسایی مشکلات مردم و چالشهای پیش رو را داشته و قطعا برای رفع مشکلات و حل چالشها عملکرد قابل قبولی داشته است.
3ـ مقاوم بودن از شاخصههایی است که با آن میتوان به راحتی کاندیداهای صالحتر را شناخت؛ اینکه فردی در دوران مسؤولیتش با یک اخم بیگانه و تشر فلان همسایه فرمان عقبنشینی صادر کند و عذر بدتر از گناه بیاورد که من مملکت را از یک جنگ خونین نجات دادم، قطعا نمیتواند قابل اطمینان باشد. کاندیدایی که برابر مشکلات سر خم نکرده باشد و با وجود سنگاندازیها و موانع توانسته برنامههای خود را عملی کند قطعا دارای این شاخصه مهم خواهد بود.
4ـ کاندیدای ارزشی بودن نیز میتواند ما را به صالحترینها هدایت کند.
5 ـ مدبر بودن نیز در کنار مدیریت خوب یکی از مهمترین ویژگیهای یک کاندیدای صالح است. فرض کنید کسی که مدبر نیست رئیسجمهور مملکت شود؛ آیا میتواند در زمان به وجود آمدن مشکلات و بحرانهای سیاسی، اقتصادی، بینالمللی و امنیتی، درست تصمیم بگیرد؟
6ـ مجری قانون باید پایبند به قوانین باشد. در حال حاضر بسیاری از مشکلاتی که در کشور مشاهده میکنیم زاییده همین بیقانونی است. بسیار مشاهده شده که در مقاطعی خلاف قانون عمل شده و مجلس به عنوان ناظر اجرای قوانین تذکر داده و تا جلوی این بیقانونی گرفته شود هزینه و زمان بسیاری از دست رفته است. سوابق کاندیداها و حتی برنامهها و شعارهای آنها میتواند در اینجا به انتخاب اصلح کمک فراوانی کند. برخی اظهارات و برنامهها و شعارهای کاندیداها اصلا از حوزه اختیارات رئیسجمهور خارج است و گویا کاندیدا یا برخی کاندیداهای محترم حتی از اختیارات قانونی رئیسجمهور بیخبرند و همین زمینه بیقانونی را فراهم میآورد. وظایف و اختیارات رئیسجمهور در قانون اساسی به 9 قسمت تقسیم شده که عبارت است از: الف) مسؤولیت اجرای قانون اساسی ب) انتخاب و عزل وزیران ج) ریاست هیأت وزیران د) مسؤولیت اقدامات وزیران هـ) توشیح قوانین و عهدنامهها و) اختیار وضع آییننامههای اداری ز) اعزام سفیران به خارج و پذیرش سفرای خارجی ح) اعطای نشانهای دولتی ط) ریاست شورایعالی امنیت ملی.
قطعا کاندیدایی که خارج از دایره اختیارات رئیسجمهور، وعده و شعار رنگارنگ میدهد فقط وعده سر خرمن میدهد و نمیتوان به این وعدهها و وعدهدهندهها اطمینان کرد.
7ـ جمیع شاخصهها؛ کسی که قصد دارد اصلح را انتخاب کند باید جمیع شاخصههای فوق را در نظر بگیرد و به یک یا چند ویژگی محدود نباید بسنده کرد. یعنی اگر کاندیدایی کاری و پرتلاش است اما ارزشی نیست، یا کاندیدایی تدبیر دارد اما با درد مردم آَشنا نیست، نمیتواند انتخاب شایستهای باشد. دیگر دوران حرف و حرافی و ایدئولوگ بودن گذشته است و باید به کسی رای داد که غیر از حرف، عمل کرده باشد. مگر میشود هندوانهای در بسته را انتخاب کرد و منتظر سرخی آن شد؟ جایگاه ریاستجمهوری عرصه کسی است که «امتحانپس داده» باشد و به درد مردم بخورد نه اینکه تازه منتظر آزمون و خطاها و مدیریتهای سطحی برابر مشکلات و بحرانهای عمیق باشیم.
دیگر دوران هیجانهای کاذب و تحتتاثیر قرار گرفتن مردم با یک جمله و شعار طلایی که هیچ ضمانتی برای اجرای آن وجود ندارد گذشته است و ملت از کاندیداها، برنامه پخته و جامع و سابقه و عملکرد میخواهند و حتما در 25 خرداد و در زمان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری این پختگی را حس خواهیم کرد؛ انشاءالله.