حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در جمع پرشور هزاران نفر از دانشجویان، دانشآموزان و دیگر جوانان خراسان شمالی، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.
تأکیدات اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از چند جهت قابل بررسی است؛ نخست اینکه ایشان تأکید بسیار زیادی بر اساس و بنیادهای شکل گیری یک تمدن استوار و زندگی شرافتمندانهای که توأم با توسعه و پیشرفت نیز باشد، دارند؛ این تأکیدات در فرمایشات و تأکیدهایی که ایشان در مورد مسایلی همچون توسعه علوم انسانی، مهندسی فرهنگی، توسعه ایرانی و اسلامی پیشرفت و ... داشتهاند، نمایان است.
رهبر معظم انقلاب، با درک عمیق و علمی از شرایط تحقق یک تحول بنیادین و به اصطلاح، توسعه متوازن و پایدار، بر ضرورت تقویت علوم انسانی – به عنوان ریشههای اساسی توسعه و پیشرفت- تأکید دارند؛ این موضوع، متاسفانه از دید اکثر علمای توسعه در کشور ما مغفول مانده است؛ در حالی که رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که هیچ توسعهای اتفاق نخواهد افتاد، مگر اینکه بر رشد و توسعه علوم انسانی و دیگر ستونهای بنیادین تشکیل یک جامعه متکی باشد؛ قبلا نیز ایشان توصیههای زیادی را برای دانشگاهها و مخصوصاً دانشگاههای علوم انسانی، برای توجه به مبانی اسلامی و بومی سازی مفاهیم این عرصه ارائه کرده بودند.
موضوع بعدی، به اصل "طرح مسئله" بر میگردد؛ایشان همواره در برههها و برشهای زمانی، مسایل و موضوعاتی را طرح مسئله کردهاند که برای اهالی علم و سیاست، در خور توجه و جالب بوده است؛ ایشان در برابر کج سلیقگیهای فرهنگی برخی مسئولان، "مهندسی فرهنگی" را طرح موضوع میکنند و از نهادهای متعدد میخواهند که با واقع بینی و درکی درست در عرصه مهندسی فرهنگی گام بردارند و اقدام کنند.
در برابر تلاشهای بیگانگان برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان یک سال را با عنوانی که صفت و موصوف آن نیز قابل تأمل و معنا دار است، به عنوان سال "پیامبر اعظم (ص) معرفی میکنند تا شیعه و سنی بتوانند در زیر لوای چنین عنوان، زندگی مسالمت آمیز و وحدت پیروزمندانهای را باهم داشته باشند و نیز در شرایط سخت اقتصادی که بسیاری از اقتصاد دانان در ارائه راهکار ناکام ماندهاند، از اقتصاد مقاومتی سخن میگویند که بعد از طرح شدن، به عنوان یک ایده راهگشا از سوی کارشناسان اقتصادی و اساتید دانشگاه مطرح م شود.
حال، صرف نگاه به "طرح مسئله" اخیر، میتواند جالب توجه و قابل مطالعه باشد؛ مسئله بعدی در طرح این موضوع، از روشنگریها و روشنفکریهای یک رهبر مذهبی و سیاسی حکایت دارد؛ شاید در نگاه برخی از اهالی خارج و قلیلی در داخل؛ ایشان یک رهبر مذهبی صرف در حد و اندازههای پاپ باشد اما ایشان نشان دادهاند که با برخورداری از مطالعه عمیق در بخشهای متعدد، در واقع یک سیاستمدار و یک روشنفکر مذهبی مطلعی هستند که در بینش خاص خود، ایده هایی را میدهند که میتواند راهگشای جامعه در ابعاد متعدد باشد؛ این مسئله، جدای از ابعاد ولایتی ایشان است که در آن به عنوان ولی امر مسلمین جهان، تمام همت خویش را برای اعتلای اسلام و مسلمین به کار بستهاند.
یکی دیگر از ابعاد تأکیدهای اخیر رهبر معظم انقلاب به اهمیت داشتن حفظ هویت اسلامی و ایرانی در دنیایی بر میگردد که سردمدارانش از نظم نوین جهانی سخن میگویند؛ سردمدارانی که برای به جریان انداختن نظم نوینشان، دنیایی از بی نظمی و هرج و مرج را به وجود آوردهاند و رهبری معظم انقلاب در این شرایط، روی مسئله بسیار مهمی انگشت گذاشتهاند.
تأکید بر اینکه اصلاحات واقعی باید از درون خانوادهها و نهادهای بنیادین و با مبنای اسلامی شکل گرفته و بعد از آن به جامعه تسری پیدا کند نیز از نکات جالب در فرمایشات اخیر ایشان است؛ ایشان در واقع بر اعمال اصلاحات در جامعه اصولگرای ایران، از بخش های بنیادین و جایی به نام خانواده و اجتماع و سبکی به نام سبک زندگی تأکید کردهاند که در صورت توجه به آن، میتوان امیدوار به تحقق اصلاحات واقعی در کشور بود؛ در این نگرش، از دل این "سبک زندگی" نوابغی بیرون بیایند که بتوانند اصلاحات اسلامی- ایرانی را بر تمامی بخش های دنیا تسری دهند.
برای پی بردن به ابعاد متعدد طرح مسئله اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی، فقط کافی است به سؤالاتی که ایشان در سخنرانیشان مطرح کردهاند، توجه کنیم؛ این سؤالات هر کدام، برآمده از دغدغههایی است که ایشان دارند و غیر از مسئولان، لازم است تا دانشگاهها، اساتید، هنرمندان، معماران و غیره بر روی آن تمرکز کرده و کار کنند.
حضرت آیت الله خامنهای، با توجه به نو بودن بحث "سبک زندگی" در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، سخنان خود را با نوعی آسیب شناسی عینی ادامه دادند و به طرح سؤالات متعدد پرداختند.
«چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟ چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟ چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟ چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟ الزامات آپارتمان نشینی چیست آیا رعایت می شود؟ الگوی تفریح سالم کدام است؟ آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست میگوییم؟ دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟ علت برخی پرخاشگریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟ طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟ آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟ علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟ چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟ توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟ چرا برخی حرفها و ایدههای خوب در حد حرف و رویا باقی میماند؟ ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟ آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانوادهها به طور کامل رعایت میشود؟ چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟ و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیاش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟»
رهبر انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات افزودند: «دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت میپذیرد.»