به گزارشایلام بیداربه نقل از تسنیم، ابراهیم رزاقی استاد بازنشسته دانشگاه تهران در پاسخ به این سؤال "آیا برای رسیدن به توسعه اقتصادی باید به یک کشور قدرتمند وابسته شد؟" گفت: هر کشوری بدون اینکه به یک کشور دیگر وابسته باشد، متناسب با شرایط آب و هوایی، قابلیت تولید کالاهای مورد نیاز خود را دارد و میتواند استقلال اقتصادی داشته باشد اما از 196 کشور دنیا، حدود 170 کشور خامفروش (صادر کننده مواد اولیه) باقی ماندهاند. چه اتفاقی میافتد که این کشورها قادر به برطرف کردن نیازهای خود نشدند؟ کشورهایی که به فناوری ماشین آلات برای تولید کالا دست پیدا کردند، توانستند به بازار اقتصادی کشورهای دیگر نیز مسلط شوند. این کشورها برای پیشبرد چرخه صنعت خود به مواد خام نیاز داشتند که یکی از این مواد خام، "نفت" بود.
وی افزود: مابقی کشورها منابع طبیعی و خدادادی خود را بهصورت خام به فروش میرساندند و مازاد تولید کشورهای صنعتی را خریداری میکردند. مواد اولیه توسط کشورهای صنعتی ارزان خریداری میشد اما کالای تولید شده با قیمتگران به همان کشورهای خامفروش فروخته میشد. این اتفاق باعث تمرکز ثروت در بعضی از کشورها مانند انگلستان، آلمان و ژاپن شد.
این اقتصاددان با بیان اینکه با توجه به پیشینه حقایق تاریخی، امکان ندارد به کشوری وابسته بود و توسعه اقتصادی ایجاد شود، اظهار داشت: اگر ادعای "وابستگی به یک کشور صنعتی باعث دستیابی به توسعه اقتصادی میشود" صحیح بود، چرا تقسیم کار جهانی بین کشورها برای عرصه تولید صورت گرفت؟ در این تقسیم کار، تعداد معینی از کشورها تولیدکننده شدند و مابقی کشورها تنها مواد خام استخراج و صادر کردند. درباره کشورهایی نیز که خارج از حلقه کشورهای صنعتی شروع به تولید کردند، دو نکته وجود داشت؛ اول اینکه کشورهای صنعتی به آنها اجازه دادند تا از تکنولوژی ماشینآلات غربی برای تولید در کشور خود استفاده کنند و دوم اینکه بهدلیل گران بودن نیروی کار در کشورهای صنعتی، آنها با استقرار کارخانجات خود در کشورهایی که مزد کارگر ارزان است در اصل، سود کارخانجات خود را افزایش دادند.
رزاقی دلیل انتقال کارخانجات غرب به کشورهای دیگر را سودی دانست که این کشورها از نیرویکار و مواد اولیه ارزان به دست میآوردند و ادامه داد: گاهی اوقات این وابستگی، مشکلات دیگری جدای از وابستگی سیاسی نیز به وجود میآورد، بهطور مثال، یک کشور صنعتی گرفتار بحران اقتصادی میشد و اثرات این بحران دامن کشور وابسته را نیز میگرفت. پس نتیجه میگیریم این ادعا "اگر ما به غرب وابسته شویم توسعه پیدا خواهیم کرد" خیال خامی است.
وی افزود: صد و چند کشور به غرب وابسته هستند، چرا توسعه اقتصادی پیدا نکردند؟ سرنوشت این کشورها خامفروشی (صادرات مواد اولیه) است و بهدلیل اینکه مزد کارگران ارزان است سرمایهگذاری در بعضی از این کشورها برای غرب و آمریکا از لحاظ اقتصادی بهصرفه است اما مادامی که این کشورها بخواهند ادعای استقلال اقتصادی کنند نه تنها به اقتصاد آنها لطمه شدید میخورد بلکه از لحاظ سیاسی نیز استقلال آنها با مشکل مواجه میشود.
این استاد بازنشسته دانشگاه در بخش دیگر سخنان خود به دلایلی که باعث شد ایران علیرغم استقلال سیاسی و فرهنگی، موفق به دستیابی به استقلال اقتصادی نشود، اشاره کرد و افزود: یکی از مهمترین مسائلی که باعث شد استقلال اقتصادی بهطور کامل محقق نشود، اجرای سیاست "تعدیل اقتصادی صندوق بین المللی پول" بود. دولتمردان ما این سیاست را با این خیال که باعث توسعه اقتصادی میشود، دنبال کردند.
رزاقی اظهار داشت: مسئولان وقت کشور برای اجرای سیاست "تعدیل اقتصادی صندوق بین المللی پول" به مواد قانون اساسی از جمله جلوگیری دولت از وابستگی به خارج، بینیازی از صدور موادخام، تأمین نیازهای اساسی و تأمین شرایط و امکانات کار برای همه بهمنظور رسیدن به اشتغال کامل که طبق اصل43 قانون اساسی وظیفه جمهوری اسلامی ایران است، توجه نکردند.
"در آن روزها صندوق بین المللی پول به 160 کشور که اکثراً به قدرتهای غربی سرسپرده بودند و بدهکاری بزرگ مالی داشتند، وام اعطا کرد و آن کشورها نیز مجبور بودند بهدلیل دریافت وام، اندیشه صندوق بین المللی پول را اجرا کنند. از جانب صندوق پول به این کشورها القا شد با اجرای این سیاست، به توسعه اقتصادی دست پیدا میکنند اما معلوم بود هیچ کشوری از این طریق توسعه پیدا نخواهد کرد".
وی دریافت صحیح مالیات را یکی موارد مؤثر در استقلال اقتصادی دانست و گفت: در کشور ما بهجای اینکه مالیات بهصورت صحیح گرفته شود، درآمدهای نفتی جایگزین مالیات برای تأمین بودجه شد. بزرگترین مشکل این بود که یک سنت بدون توجیه و بیدلیل تحت عنوان "تکیه به نفت" تداوم پیدا کرد. در دوره قاجار حدود 80 درصد درآمد دولت از مالیاتها تأمین میشد و بهتدریج که نفت بااهمیت شد، دولتها بهسمت تکیه به نفت حرکت کردند. در دوره ملی شدن صنعت نفت دو سال بودجه کشور بدون نفت اداره شد که از لحاظ ارزی هم مثبت بود، ولی بعد از کودتای 28 مرداد ساختار اقتصاد بهسمتی رفت که بودجه همراه با نفت تنظیم شد.اما بدترین دوره ناشی از کاهش قیمت نفت، مربوط به دوره کنونی است چراکه اولاً بر اثر تحریم و بعد بر اثر کاهش قیمت نفت، درآمد حاصل از نفت در کشور کاهش یافت.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: بنا به دلایل گفته شده، بودجه بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به نفت وابسته شد و هرچه زمان گذشت، این وابستگی تشدید شد. اقدام مؤثری نیز از جانب دولت برای کاهش این وابستگی صورت نگرفت. بهنظر بنده بزرگترین مشکل بودجه ما وابستگی به درآمدهای نفتی است.
رزاقی در پایان گفت: از نظر من هر دولتی باید درآمدهای خود را از طریق مالیاتها بهخصوص مالیاتهای مستقیم تأمین کند زیرا این نوع مالیات از درآمد و دارایی مردم است و محدودیت مصرف ایجاد نمیکند، اما اگر تکیه بر مالیات غیرمستقیم همچون مالیات ارزش افزوده باشد مشکلاتی برای آحاد ضعیف جامعه بهدلیل پرداخت یکسان مالیات صورت میگیرد.
انتهای پیام/ع