به گزارش ایلام فردا به نقل از نامه، این دو به همراه دو نفر موتورسوار در شعبه۱۵دادگاه انقلاب محاکمه شده بودند. علیرضا معروف به چرخنگ و محمد علی تا ساعت۵بامداد دیروز نمیدانستند که قرار است حکم مجازاتشان تا ساعتی دیگر به اجرا درآید. آنها به گفته یکی از مقامات دادسرای امور جنایی تهران حدود ساعت۵وقتی فهمیدند که قرار است بهدار آویخته شوند فرصت نوشتن چند خطی به عنوان وصیتنامه یافتند. محمد علی فقط۴خط برای خانوادهاش نوشت و علیرضا یک صفحه و نیم. آنها در حالی تن به طناب سفید دو جرثقیل سفید و نارنجی سپردند که هیچ کدام از نعمت داشتن پدر برخوردار نبودند و دیروز صبح نیز هیچ کس از اعضای خانواده آنها به بدرقهشان نیامده بود. تا روز نهم دی ماه هیچ کس نمیدانست که متهمان ردیف اول و دوم دیروز پذیرای حکمی شدند که فقط۳۷روز بعد از صدور به اجرا درآمده بود.
در وصیتنامهشان چه نوشتند؟
محمدعلی و علیرضا از روز پنجشنبه تا یک ساعت پیش از اجرای حکمشان در اختیار ماموران اداره آگاهی بودند با این حال به گفته یکی از مسوولان اجرای احکام، تا زمان آورده شدنشان به محل اجرای حکم که در خیابان بهشهر واقع شده بود دقایقی برای نوشتن وصیتنامه فرصت یافتند. علیرضا در وصیتنامهاش که آن را خطاب به دایی خود نوشته بود از او برای آنچه وی از آن با عنوان بیآبرویی یاد میکرد طلب بخشش کرد. او در ادامه وصیتنامهاش نوشته بود: «دایی، خانهمان را بفروش و با آن یک خانه دو طبقه بخر و مادر و خواهرم [...] را به آنجا ببر و با هم زندگی کنید دایی از تو میخواهم که سایه ات بالای سر خانوادهام باشد و مواظب [...] هم باشی چون او آبروی من است. وقتی [...] بزرگ شد به او بگویید هر چند برادرش اعدام شد اما او را خیلی دوست داشت. برایم نماز بخوانید و به فقیران غذا دهید. محمدعلی هم در چند خطی که در وصیتنامهاش نوشته بود از اطرافیان طلب بخشش کرد بود. او در وصیت نامهاش خطاب به مادرش نوشته بود: مادر مرا حلال کن و مواظب خودت و خواهرم باش. برایم زیاد گریه نکنید اما هرپنجشنبه به من سر بزنید. خواهرم را خیلی اذیت کردم از او میخواهم که مرا ببخشد. محمد علی همچنین از خانوادهاش خواست که از شاکیان پروندهاش رضایت بگیرند.
۴۷دقیقه برای پایان دو جوان
اجرای حکم اعدام در سحرگاه نخستین روز بهمن امسال در خیابان بهشهر۴۷دقیقه به طول انجامید.۴۷دقیقهیی که با وارد شدن متهمان به محل اجرای حکم آغاز و با انتقال اجسادشان توسط خودروی بررسی صحنه جرم به پایان رسید. علیرضا و محمدعلی تا لحظات آخر خطاب به خبرنگارانی که به زحمت جایی برای قرار گرفتن مقابل دو جرثقیل حاضر در محل پیدا کرده بودند اظهار بیگناهی میکردند و هر از چند گاهی یکبار با شنیدن فریادهایی که از میان جمعیت نام آنها را صدا میزدند سرشان را به سمت جمعیت حاضر در محل اعدام برمیگرداندند. عقربههای ساعت برای محمدعلی و علیرضا دو زورگیری که۵۰روز پیش با تهدید قمه از یک شهروند تهرانی زورگیری کرده بودند برای همیشه در ساعت۶:۳۱بامداد یک بهمن ایستاد و پرونده این زورگیری ظرف۳۷روز بسته شد. ساعت۶دقیقه از شش بامداد گذشته بود که قاری، آیه قصاص را تلاوت کرد سپس خلیلی یکی از مسوولان واحد اجرای احکام دادسرای جنایی کیفرخواست دو متهم را قرائت کرد و در ساعت۶:۱۳ابتدا محمدعلی و سپس علیرضا از طنابهای سفیدی که روی دو جرثقیل بسته شده بود بهدار آویخته شدند. علیرضا و محمدعلی در آخرین لحظات زیر لب اشهد خواندند و از ائمه اطهار استمداد طلبیدند.جسد علیرضا و محمد علی۱۸دقیقه بعد از اینکه توسط جرثقیل بالا کشیده شد، توسط ماموران اجرای حکم به پایین آورده شد و بعد از تایید مرگ آنها توسط نماینده حاضر سازمان پزشکی قانونی به سرد خانه منتقل شد.
آن سوی داربست چه میگذشت؟
اجرای حکم اعدام این دو محارب که از روز قبل در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته بود، با چند پلاکارد که در محل اجرای اعدام درست کمی آن طرفتر از کیوسک پلیس کلانتری۱۰۷فلسطین نصب شده بود به اهالی محله خردمند جنوبی، ویلا و ... اطلاعرسانی شده بود. با این حال عده بسیار کمی برای دیدن صحنه اعدام این دو محارب به محل آمده بودند. کمتر از مراسم اعدام کوشا، در محدوده پل مدیریت، کمتر از ماجرای اعدام مجرمان باغی در خمینیشهر و کمتر از مراسم اعدامی در نظامآباد که همگی سال گذشته به اجرا درآمده بود.در میان مردمی که از ساعت پنج بامداد برای اعدام محمدعلی و علیرضا آمده بودند تنها سه زن دیده میشدند که از اهالی محله پیروزی بودند. یکی از این دختران در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: محمد علی و علیرضا از هممحلهییهای ما بودند. با این حال تعداد زیادی از جمعیت حاضر در صحنه از اهالی خیابان شکوفه در منطقه پیروزی بودند که برای دیدن اجرای حکم این دو، به محل آمده بودند. رضا، مردی که به گفته خودش بار دوم است که به دیدن صحنه اعدام در ملأ عام آمده نیز گفت: من ساکن این محله هستم و برای همین به دیدن اعدام آمدم. او که پیش از این برای اعدام عقرب سیاه نیز به محل اجرای حکم رفته بود در ادامه گفت: فکر نمیکنم با اجرای حکم اعدام برای این دو، زورگیریها کمتر شود. من زورگیری بدتر از این را هم دیدم و فکر میکنم برای ریشهکن شدن این جرایم باید کار بنیادی و اصولی کرد. چند پسر جوان که از دوستان علیرضا و محمد علی بودند نیز در حالی که گریه میکردند با فریاد میخواستند که اجساد دوستانشان زودتر به پایین آورده شود. یکی از آنها خطاب به خبرنگاران گفت: شما را به خدا بیخیال ما شوید. مگر از دیدن این صحنهها لذت میبرید ؟دقایقی بعد از اینکه اجساد محکومان به پایین آورده شد پیرمردی که در پارک هنرمندان در حال قدم زدن بود از افرادی که هنوز به صورت پراکنده در پارک حضور داشتند ماجرا را میپرسید. او میگفت: من هر روز برای ورزش کردن به این پارک میآیم اما اصلا خبر نداشتم که قرار است اینجا کسی اعدام شود. او در پاسخ به این سوال که آیا از ماجرای زورگیری اخیر در تهران که فیلم آن منتشر شده است خبر دارد گفت: من اصلا چنین چیزی نشنیدهام.
سرنوشت دو متهم دیگر پرونده
رسیدگی به پرونده زورگیران تهرانی با اعدام علیرضا و محمد علی در حالی پایان یافت که متهم ردیف سوم و چهارم این پرونده که با هم برادر هستند هر کدام به حبس و شلاق و تبعید محکوم شدهاند. در جلسه دادگاهی که روز شنبه نهم دیماه به ریاست قاضی صلواتی در شعبه۱۵دادگاه عمومی و انقلاب برگزار شد حکم به اعدام متهم ردیف اول و دوم و همچنین۱۰سال حبس، پنج سال تبعید و۷۴ضربه شلاق برای دو زورگیر دیگر صادر شد. این احکام پنجشنبه گذشته از سوی قضات دیوانعالی کشور تایید شد و تنها سه روز بعد به اجرا گذاشته شد.
روایتی از اجرای یک حکم
از شامگاه دیروز ضلع شمال غرب پارک هنرمندان داربستکشی شده بود. روی داربستها با پارچهنوشتههایی اعلام شده بود که این محوطه، محل اعدام دو سارق زورگیر است.
به گزارش مهر، امیر۲۳ساله که ساکن خیابان خردمند، محل سرقت متهمان بود، گفت: اجرای حکم این دو سارق خشن نشان داد قوه قضاییه با مجرمان شوخی ندارد و آنها را به سزای عمل خود میرساند. زن میانسالی که قربانی زورگیری شده بود هم در ادامه گفت: چند روز قبل در خیابان سپهبد قرنی داشتم راه میرفتم که دو موتورسوار با تهدید چاقو کیفم را سرقت کردند. این ماجرا خیلی سریع رخ داد و من تا مدتی در شوک بودم. مرد سالمندی که در گوشهیی از محوطه ایستاده بود نیز گفت: چرا تا چند سال قبل اینقدر زورگیر با سن و سال کم نبود. برخورد قاطع با این مجرمان لازم است اما کافی نیست. چرا بررسی نمیکنند علت این افزایش سرقتها چه بوده و چرا سن مجرمان کاهش پیدا کرده است؟ البته برخی اهالی به محل اجرای حکم گله داشتند و میگفتند نباید پارکی که محل اجتماع هنرمندان است برای اجرای حکم اعدام انتخاب میشد.