سرویس: وبگردی
کد خبر: 725
|
13:54 - 1391/09/12
نسخه چاپی

۱۰ نشانه برای شناخت یک کارمند صفت

۱۰ نشانه برای شناخت یک کارمند صفت
هر کارمند سهمی در پیشبرد جامعه دارد، اما رفتار غیرمسئولانه ناشی از ساختار یا تشکیلات بیمار، رویه‌های غلط و هنجارهای موجود، خلقیات یا تظاهراتی را پدید می‌آورند که اصطلاحاً کارمند صفتی می‌گویند.

به گزارش ایلام فردا به نقل از خبر آنلاین، کارمندی شغل شریفی است، جزئی از بدنه دیوانسالاری است که اگر ساختارها به سامان باشد و سامانه‌ها به درستی کار کنند هر کارمند سهمی از پیشبرد دارد، اما رفتار غیرمسئولانه (ناشی از ساختار یا تشکیلات بیمار، رویه‌های غلط، هنجارهای موجود،‌ تربیت نادرست و ...) خلقیات یا تظاهراتی را پدید می‌آورند که اصطلاحاً کارمند صفتی می‌گویند.

چه بسیار کارمندانی که کارمند صفت نیستند و چه بسیار مدیران عالی‌رتبه‌ای که با وجود ارتقای سازمانی اما همچنان کارمند صفت باقی مانده‌اند، با این تفاوت که وقتی یک مدیر، کارمند صفت می‌شود اگر چه از برخی نشانه‌های اولیه این بیماری فاصله می‌گیرد اما در سایر حوزه‌ها مخرب‌تر می‌شود.

وجود هر یک از نشانه‌های زیر به تنهایی علامتی از این سندروم است:

1-خیال می‌کند حقوق او بابت حضور فیزیکی است و اداره موظف است برای کار، ‌کارانه جداگانه‌ای به او بدهد.

2-خیلی مراقب است اگر مثلاً اضافه‌کاری حذف می‌شود، ‌حتی یک دقیقه زودتر به محل کار نرود یا بیشتر نماند.

3-تلاش دارد ساعات کاری را پر کند و لذا وقت قابل توجهی از ساعات موظفی خود را با خرید نان، ‌صبحانه خوردن، مطالعه روزنامه، ‌سرزدن به اتاق همکاران و گفت‌وگو، تلفن شخصی،‌ ناهار طولانی، مراجعه به تعاونی مصرف، 15 دقیقه زودتر حاضر شدن برای سرویس اداره و ... تلف می‌کند.

4-معمولاً بالایی‌ها را دزد و سوء استفاده چی می‌خواند تا در قالب یک مکانیزم واکنشی ناخودآگاه، قصورهای خود را لااقل نزد خود توجیه کند.

5-نگاه مثبت به مراجعات ندارد، یعنی تلاش می‌کند نکته‌ای بیاید تا کار مردم را راه نیندازد، نه آن که تلاش کند نکته‌ای بیاید تا کار را راه بیندازد.

6-به ارباب رجوع ،‌ منت می‌گذارد و عنداللزوم برایش فاکتور صادر می‌کند (اشتباه نکنید، لازم نیست این فاکتور حتماً در قالب مالی یعنی رشوه باشد بلکه منت‌دار کردن معنوی و بدهکار کردن مردم نیز نوعی صدور فاکتور است.)

7- «چشم گفتن» به بالادستی را فراموش نمی‌کند،‌ به ویژه چشم گفتن و انجام ندادن؛ این کار را به مراتب بهتر از بحث کردن و متقاعد کردن (یا شدن) و انجام کار می‌داند.

8-با همه بیسوادی اما تلاش دارد خود را کارآمد و کارشناس نشان دهد.

9-با نوآوری و تحول بیگانه است، هیچگاه به خود زحمت نمی‌دهد روش جدیدی کشف کند یا حتی بپذیرد، همان راهی را می‌رود که در بدو استخدام آموخته و آن نیز راهی بوده که پیشینیان به میراث گذاشته بودند!

10-خود را «ریگ کف جوی» می‌داند که در آمد و شد مدیران پرشماری که دیده است،‌ از گزند حوادث مصون می‌مانند؛ از قضا همین طور است!

 

نظر شما

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد