مسألهی «خانواده» که امروز یک مشکل اساسی در دنیاست، از کجا ناشی میشود؟ از نحوهی نگرش به مسألهی زن، یا از نگرش به ارتباط زن و مرد ناشی میشود. چرا خانواده که یک نهاد طبیعی و اساسی وجود بشری است، الان در دنیا این قدر دچار بحران است؛ به طوری که اگر کسی در دنیای به اصطلاح متمدن غربی امروز، یک پیامِ ولو خیلی رقیقی دربارهی استحکام بنیان خانواده داشته باشد، از او استقبال میکنند؛ هم زنان استقبال میکنند، هم مردان استقبال میکنند، هم کودکان استقبال میکنند؟ اگر این یک قلم مسألهی خانواده را شما در دنیا بررسی کنید و این بحرانی را که در مسألهی «خانواده» وجود دارد، درست مورد توجه و کاوش قرار بدهید، میبینید که این ناشی از آن است که مسائل مربوط به ارتباطات دو جنس و همزیستی دو جنس و روابط دو جنس حل نشده، یا به تعبیر دیگری، نگرش، نگرش غلطی است. حالا ما که در مجموعهی افکاری که مردان آنها را درست کردهاند، قرار میگیریم، میگوییم نگرش به مسألهی زن درست نیست؛ میتوان گفت نگرش به مسألهی مرد درست نیست - تفاوتی نمیکند - یا نگرش به کیفیت دو جنس، یعنی هندسهی قرار گرفتن دو جنس، نگرش غلطی است.