ایلام بیدار08:46 - 1393/04/09

اخلاق سیاسی از دیدگاه امام علی علیه السلام

با توجه به وجود اندیشه های امام نخستین به هیچ اندیشه سیاسی کهن و نو نیازمند نیستیم.

*حمزه صفربیگی::حضرت علی علیه السلام اسوه عالم انسانیت و رشک مؤمنان در پیوستگی به حق و حقیقت است . ههه صفات آن ابر مرد بزرگ و بی همتا ، رهنمای مردان حق و سالکان راه راستی است و بنابر این از هر فرصتی برای یاد کردن و آموزش از محضر امام نخستین می باید بهره ها گرفت .

بی تردید یکی از مهم ترین اهداف حضرت علی علیه السلام ، خلق تصویری اخلاقی از سیاست بود که از لحاظ نظری و عملی برای تحقق آن مجاهده کرد. در این مقاله تلاش خواهد شد تا مبانی فکری و وجوه مختلف «اخلاق سیاسی» از دیدگاه امام علی علیه السلام مورد تبیین واقع شود.

به طور کلی دیدگاههای امام، کاملاً جنبه درون دینی دارد و از قرآن و سنّت پیامبراکرم گرفته شده است. باید گفت که تأثیر تربیتهای پیامبراکرم بود که شخصیتی این گونه از حضرت علی علیه السلام خلق کرده بود و خود ایشان بارها به این مسأله و نقش تربیتی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در شکل گیری شخصیت خود، تأکید کرده است:

«شما می دانید مرا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چه رتبت است و خویشاوندیم با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم، مرا در کنار خود نهاد و در سینه خویشم جاداد... و من در پی او بودم در سفر و حضر ـ چنان که شتر بچه در پی مادرـ در هر روز برای من از اخلاق خود نشانه ای بر پا می داشت و مرا به پیروی آن می گماشت.»1

در واقع شخصیتی که اسلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم از امام علی علیه السلام پدید آورد، شخصیتی کاملاً اخلاقی بود که جز حقیقت به هیچ چیز نمی اندیشید. از سوی دیگر اندیشه های امیرمؤمنان علیه السلام درباره سیاست اخلاقی کاملاً اصیل است و به همین جهت در بررسی اندیشه های ایشان در این زمینه به هیچ اندیشه سیاسی کهن و نو نیازمند نیستیم.

 

يكي از معماهاي پيچيده در جهان سياست، رابطة اخلاق و سياست در صحنة عمل سياسي است. جايگاه اخلاق در نظام اجتماعي و رابطة اخلاق نظري و سياست عملي در تاريخ فلسفة سياسي در جهان داراي قدمت وافري است. از طرف ديگر آنچه تاريخ بشر در عمل شاهد و گواه آن بوده است بي اعتنايي و يا كمرنگ شدن اصول اخلاقي در صحنة عمل سياسي به ويژه هنگام بروز جنگ ها و كشمكش هاست. به گونه اي كه صفحات تاريخ اجتماعي و سياسي آدميزادگان مشحون از سياست هاي غيراخلاقي است. يكي از دغدغه هاي مهم انديشه پردازان سياست در عصر مدرن تبيين رابطه و حدود نفوذ اصول اخلاقي در صحنه عمل سياسي و اقناع حكمرانان به رعايت اصول مزبور در تصميم گيري هاي سياسي است.

 

مراد از سیاست اخلاقی، اخلاقی کردن سیاست در روش و هدف است. روش سیاسی عناصری چون راه رسیدن به قدرت، روش حکومت، ساخت سیاسی، اخلاق زمامداران و کارگزاران، رعایت حقوق مردم و اجتناب از ستم را شامل می شود.

امير المؤمنين امام علي (ع) در قول و فعل در دوران حكومت خويش و بلكه در طول زندگاني خويش اخلاق و سياست را به هم آميخته و مكارم و محاسن اخلاقي را در تمام زواياي زندگي سياسي خويش به عنوان يك الگوي ديني و مطلوب اسلامي به نمايش گذاشتند.
در اين بخش به اختصار به ذكر مهمترين مولفه هاي سياست اخلاقي اميرالمؤمنين علي (ع) مي پردازيم. مؤلفه هايي كه به واقع متمايز كننده سياست ديني و اخلاقي از سياست غيرديني و غيراخلاقي است و حكمرانان ديگر نظير معاويه در دوران حكومت از اين روشهاي غيراخلاقي در سياست براي پيشبرد اهداف بهره مي بردند و اميرالمؤمنين علي (ع) بر اساس تعاليم ديني از بكار بردن آن روشها پرهيز و ابا داشتند.
مهمترين مؤلفه هاي سياست اخلاقي اميرالمؤمنين علي (ع) از اين قرار است:

 

1-لزوم پرهيز از پيمان شكني، فريبكاري و خيانتكاري در سياست

يكي از مواقف مهم و گاه سرنوشت ساز در حوزه قدرت سياسي و تصميم گيري نقض پيمان و استفاده از فريب و نيرنگ جهت نيل به مقصود است. در گفتار و كردار حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) مشاهده مي شود كه ايشان استفاده از اين روش هاي غيراخلاقي را براي نيل به هدف مشروع نيز به كار نمي بردند و استفاده از اين روش ها را مجاز ندانسته و مستوجب عذاب آخرت مي شمردند.

2-لزوم پرهيز از كذب و وعدة كذب

مؤلفه مهم ديگر در سياست اخلاقي رسول گرامي اسلام و اميرالمؤمنين (ع) ضرورت پرهيز از كذب و وعده هاي كاذب است. تمسك به دروغگويي و كذب و استفاده ابزاري از وعده هاي كاذب جهت پيشبرد اهداف و مقاصد حكومت، از ابزارهاي متداول در حوزه عمل سياسي و حكمراني بوده است. تاريخ مشحون از به كارگيري اين ابزار از سوي قدرت هاي حاكم جهت نيل به مقصود است. حضرت اميرالمؤمنين علي اذعان مي دارند كه هيچ گاه از چنين روشي استفاده نكرده و حتي هيچ سرّي را جز اسرار جنگ كه آن هم به مصلحت خود آنان بوده است از آنان پنهان نكرده اند.
ايشان در فرمان حكومتي خويش به مالك اشتر مي فرمايند:
«اي مالك بپرهيز از اينكه وعده دهي و خلاف آن عمل كني (وعدة كاذب دهي) زيرا خلف وعده سبب برانگيختن خشم خدا و مردم مي شود. خداي تعالي مي فرمايد: «خداوند سخت به خشم مي ايد كه چيزي بگوييد و بجاي نياوريد.»

3-مهرباني با مردم و تجسس نكردن در زندگي خصوصي آنان

تساهل و مدارا با مردم و وارد نشدن به حوزة زندگي خصوصي و مستور داشتن معايب و لغزش هاي آنان و افشا نكردن معايب انسان ها از شاخص هاي بارز سياست اخلاقي اميرالمؤمنين علي (ع) است.

4-پرهيز از كبر و غرور

يكي ديگر از ويژگي هاي مهم سياست اخلاقي اميرالمؤمنين علي (ع) كه خود نيز در دوران حكمراني بدان ملتزم و پايبند بود پرهيز و دوري از كبر و خودپسندي است. خودپسندي يكي از رذائل اخلاقي است كه در سياست منشأ آثار نامطلوبي است.

5- لزوم پرهيز از ظلم و ستم به مردم

ستم به خلق ستون خيمه سياست غيراخلاقي است كه در طول تاريخ بشر با قدرت سياسي آميخته شده است. ظلم به معناي تعدي از حدود است. اين معناي عام از ظلم به تعبير برخي از بزرگان انواع رذائل و ارتكاب انواع افعال زشت عقلي و شرعي را شامل مي شود.

6-عفو و گذشت در مواجهه با دشمنان و مخالفان

از مؤلفه هاي مهم و عجيب در سيره اخلاقي حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) عفو و گذشت به خصوص هنگام غلبه بر دشمن بود. رفتار بزرگوارانه و تؤام با فتوت او با مخالفان و دشمنانش مانند مروان و عبدا… بن زبير و سعيد بن العاص كه در جنگ جمل بر آنان تفوق يافت و علي رغم اسارت، امام آنان را رها كرد و تلافي ننمود، از آن جمله است. اهل بصره عليه وي و اولادش دست به شمشير بردند و ناسزا گفتند اما پس از غلبه بر آنان، همگي را امان بخشيد و مانع تصاحب اموالشان شد. در جنگ صفين معاويه و لشكرش پس از تصرف، آب را بر روي امام و يارانش سد كردند اما حضرت اميرالمؤمنين علي پس از تفوق بر آنان و دور كردن آنان از مقابله به مثل خودداري كردند. اينگونه رفتارهاي فتوت آميز كه حاكي از علو روح و ملكات والاي اخلاقي است در سياست هاي مبتني بر اخلاق امام به وفور قابل مشاهده است. منابع اهل سنت نيز سيره اخلاقي امام را اعجاب آور و تحسين برانگيز خوانده اند.

7-اكتفا به حداقل در استفاده از مواهب دنيوي در دوران زمامداري

حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) برخلاف روش متداول زمامداران، در دوران حكمراني و زمامداري در استفاده از مواهب دنيوي مانند غذا و لباس، خود را در مضيقه بيشتر قرار داده و بر نفس خويش سخت گيري مضاعفي وارد مي كردند. حضرت اميرالمؤمنين علي با اين نگرش اخلاقي و با اين احتمال كه شايد در قلمرو حكومتي وي و در بلاد دوردست شخصي وجود داشته باشد كه با شكم گرسنه سر بر بالين گذارد، با آنان در گرسنگي احتمالي همدردي مي كرد. حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) در نامه به عثمان بن حنيف فرمود: «پيشواي شما از مواهب دنيا به دو جامة كهنه و از طعام به دو قرص نان اكتفا نموده» و سپس به وي يادآور شدند:
«اگر مي خواستم غذاي خود را از عسل مصّفي و مغز گندم قرار دهم و جامه هاي خويش را از حرير و پارچه هاي گران قيمت قرار دهم براي من امكان پذير بود، ولي دور باد كه هوي و هوس بر من غلبه كند و من چنين روشي اختيار كنم و شايد در حجاز و يمامه كسي باشد كه نان نداشته باشد و با شكم گرسنه سر بر زمين بگذارد. آيا من با شكم سير بخوابم و در اطراف من شكم هاي گرسنه باشد و قناعت كنم به اين كه مرا امير مؤمنان گويند ولي در فقر با آنان مشاركت نكنم و به خوردن غذاهاي لذيذ بپردازم؟»

در اندیشه امام «دولت» به معنای نهاد دارنده و اِعمال کننده قدرت برای تحقق غایت نهایی است و معاصی ای چون سلطه و برتری جویی در آن راه ندارد. این نگاه با اندیشه و برداشت غالب آن دوران، که حکومت را به طور کامل به مفهوم سلطه طلبی میگرفتند، کاملاً متفاوت است. حضرت علی (ع) میکوشید با تلقی رایج از دولت و حکومت مقابله کند. او در عهدنامه حکومتی اش به مالک اشتر، توصیه میکند که فهم خود از دولت و قدرت را اصلاح کرده، اندیشه سیاسی اش را سامانی درست دهد:
    «اگر من به مقام فرمانداری نصب شده ام، فرمان می دهم، باید اطاعت شود؛ زیرا این تلقین نابکارانه وارد کردن فساد در قلب است و عامل سستی وتزلزل در دین و نزدیک شدن به دگرگونیها...».
    به همین دلیل حضرت علی (ع) بعد از رسیدن به قدرت نیز هیچ تفاوتی با قبل از آن نکرد و برای او کوخ و کاخ بر منش، شخصیت و رفتار سیاسی، اجتماعی آن حضرت کوچکترین تاثیری نداشت.
    عدالت، مبنای سیاست اخلاقی
    از دید حضرت علی (ع) «عدالت» عنصر ذاتی و مهمترین رکن سیاست است. اندیشه سیاسی امام، بدون درک مفهوم و اهمیت عدالت از نظر وی قابل درک نیست. در مقام عمل هم امام در اجرای عدالت هیچ گونه انعطافی را نمیپذیرفت، که این امر مشکلات بسیاری را برای حضرت ایجاد کرد. از دیدگاه امام (ع) وجه تمایز اصلی «حکومت اسلامی» با دیگر حکومتها، عدالت و دوری از ستم است. چون تمام اصول اخلاقی که انسانها در شرایط عادی بدان پایبندند، در شرایط ظالمانه از میان می رود. به همین دلیل حضرت علی (ع) تمام توان خویش را برای مبارزه با بیعدالتی به کار برد تا اصول اخلاقی را در مردم و در میان زمامداران پایدار کند
.

 

 

*کارشناس ارشد علوم سیاسی