ایلام بیدار17:16 - 1392/11/15
پاسخي به انتقادهاي اخير از شاد بودن مردم ايلام؛

زنده بودن را به بیداری بگذرانیم که سالها به اجبار خواهیم خفت...

تیم حراست پس از برنامه‌ریزی‌های متعدد 3جایگاه را در سالن در نظر گرفت"مجردها، خانوادها و مهمانان ویژه" كه الحمداله جوانان ايلامي تنها به تخليه‌ي هيجانات خود پرداختند و هيچ قُبحي شكسته نشد.

رامین اناری:"بيشترين تلاش دشمنان بر روى جامعه، ملت و کشور ما، تلاش فرهنگى است، اين مبالغه نيست! بيشتر، پُرحجم‏تر و مؤثرتر از تلاش‌هاى سياسى و امنيتى، تلاش فرهنگى است" (مقام معظم رهبری)
رنج سفر، رایزنی، تماسها، هزینه‌های مادی، معنوی و سیاسی! فقط و فقط برای شادی و نشاط مردم و علی‌الخصوص جوانان ایلامی در روز پیروزی انقلاب اسلامی بود. ماحصل آن نه مادی بلکه معنوی، برایم کافی بود. "انجام نده، هجمه دارد، هزینه دارد و..." گوش من پر بود از اين حرف‌ها؛ اما با توکل به خدا جلو رفتم؛ یعنی تصمیم را گرفته بودم. یك قدم بزرگ، یه گام بلند، پراسترس، جنجالی، تخریب شدن توسط یه عده معدود و... مذاکرات متعدد و جلسات یکی پس از دیگری رقم می‌خورد، و دائم از خودم مي‌پرسيدم كه آیا می‌توانم سرمایه‌گذار را راضی کنم؟ درخواست را به اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان ايلام تقديم كردم، روند اداری درخواست استارت خورد، درخواست به وزارت ارشاد رفت و پیگیری‌ها آغازشد. با تجربه‌ي تلخي كه سال قبل در ايلام اتفاق افتاده بود و يك كنسرت موسيقي لغو شده بود، قانع كردن دفتر موسيقي وزارت ارشاد، كار دشواري بود كه موفق به كسب اين مجوز نيز شديم؛ رضایت‌نامه خوانندگان روی پرونده رفت و آرام آرام روال اداری طی شد.
كار فراوان بود و فرصت کم؛ تا اينكه پس از صدور مجوز از دفتر موسيقي وزارت ارشاد، ارشاد ايلام از نيروي زحمتكش انتظامي، اداره اماكن، اداره كل ورزش و جوانان استان ايلام، شهرداري ايلام، پليس راهور و... استعلام گرفته بود. تصور اينكه اخذ هركدام از اين استعلام‌ها چقدر زمان‌بر است هم ذهن را مي‌آزارد اما پيگيري‌هاي استاندار محترم ايلام، معاون سياسي ايشان و مديركل حوزه استاندار يك به يك سنگ‌ها را از جلوي راه اين كنسرت برداشت و جالب‌تر از آن تماس‌هاي استاندار و وقت گذاشتن‌اش براي اين موضوع بود كه ما را در اوج نااميدي به ادامه‌ي اين مسير دلگرم مي‌كرد؛ تا اينكه زمان تبليغات برگزاري اين مراسم فرا رسيد؛ شوراي اسلامي شهر و شهرداري ايلام، كوتاهي نكردند و كارهاي تبليغاتي به خوبي پيش رفت.
مراسم برگزارشد؛ روز اول مراسم نزديك به دو هزار نفر از خانواده‌ها و جوانان شهر آمده بودند تا از نزيك صداي علي‌ عبدالمالكي را بشنوند كه به گفته‌ي او تا به حال اينچنين كنسرت پرهيجاني را در هيچ كجاي كشور نديده بود و روز دوم هم كه بيشتر از روز اول از آن استقبال شده بود، به خوبي سپري شد و مرتضی پاشايي با آنكه از لحاظ جسمي در وضعيت خوبي به سر نمي‌برد، به اجراي كنسرت پرداخت. همه راضي بودند و در اين خصوص سعيد بگ‌نظري عزيز در مطلبي تحت عنوان" مردم مچكريم" با يك كارگر حاضر در مراسم به گفتگو نشسته و الحق كه به خوبي بيانگر شور و هيجان ناشي از مراسم بوده است.
تیم حراست پس از برنامه‌ریزی‌های متعدد 3جایگاه را در سالن در نظر گرفت"مجردها، خانوادها و مهمانان ویژه" كه الحمداله جوانان ايلامي تنها به تخليه‌ي هيجانات خود پرداختند و هيچ قُبحي شكسته نشد.
اما موضوعي كه باعث شد تا نگارنده با نگارش اين مطلب خاطر شما را بيازارد، اطلاع‌رساني ناصحيح برخي رسانه‌ها بود كه چشم ديدن شادي و روحيه‌ي نشاط را در بين جوانان ايلامي ندارند و با اينكه نماينده‌ي آن رسانه‌ها خود در مراسم حضور داشته (با خانواده)و به تخليه هيجاناتش پرداخته، اما نمي‌دانيم كه چرا اينچنين ناصواب بر اين برنامه‌ي فرهنگي تاخته‌اند!
اين بزرگواران ما را به" توهين به خون شهدا و اهانت به ارزش‌هاي ديني" متهم كرده‌اند. اما سوال ما اين است: کدام توهین؟ آيا اين عزيزان معني واژه‌ي توهين را مي‌دانند؟ مهمتر از آن آیا شهدای ما راضی به اینند که آمار خودکشی ایلام در صدر باشد؟ شادی و نشاط در بین جوانان نباشد؟ مگر همين شهداي بزرگوار براي آزادي وطن، جانفشاني نكردند؟مگر از خانواده‌هاي محترم شهدا كسي در مراسم حضور نداشت؟ مگر قُبحي شكسته شد كه خدايي ناكرده نام مبارك "شهداي قلاويزان" را زير سوال ببريم؟ شما كدام شهيد را سراغ داريد كه پيش از شهادتش مخالف با شاد بودن و شاد زيستن مردم باشد؟ اي دوستاني كه حالا كاسه‌ي داغ‌تر از آش شده‌ايد! بدانيد و بخوانيد كه اين مملكت قانون دارد، وزارت ارشاد دارد، ارشاد هم حراست دارد و...
اين جواناني كه با آهنگ داراي مجوز هيجانات خود را تخليه مي‌كردند، همان‌هايي هستند كه هرساله و در روز عاشورا بر سر و سينه‌ي خود مي‌زنند و عزاي حسين(ع) مي‌گيرند حماسه‌ي حسيني مي‌آفرينند. اين جوانان از همان نسلي هستند كه براي دفاع از وطن جانفشاني مي‌كردند.
آیا این گفته‌ها توهین آشکار به مردمی نیست که به همراه خانواده‌هایشان در آن کنسرت مجوز دار شرکت كردند؟ آقایان واقعاً چه فکر می‌کنند؟ آیا اگر یک مرد مثلاً 40 ساله به همراه زن و بچه‌اش به سالن کنسرت برود و ساعتی را در کنار خانواده باشد، اتفاق ناگواری رخ می‌دهد؟ آن هم در یک سالن عمومی و در مقابل دیدگان ماموران و دوربین‌ها؟! کسی حق ندارد مردم را از حقوق قانونی خودشان محروم کند و هر روز عرصه را بر عموم تنگ‌تر کند.
آقایان به اصطلاح دلسوز! این را بفهمید که مردم، عاقل و بالغ و صاحب قدرت تشخیص هستند و نیازی نیست آنها را صغیرانی بدانید که اگر در کنار جنس مخالف قرار بگیرند عنان اختیار از کف می‌دهند و بدمستی می‌کنند ولو آن که با همسر خود، در دو صندلی کنار هم در یک سالن کنسرت باشند!
شما را به مقدسات قسم مي‌دهيم كه با اينگونه كارهايتان مردم را در مقابل يكديگر قرار ندهيد! مردم را به چند دسته تقسيم نكنيد! قدر اين جوانان را بدانيد! به قانون احترام بگذاريد و به مسئولين خود اعتمادكنيد، چرا كه ما هرچه مي‌كشيم از بي‌قانوني است.
آیا این آقایان بزرگوار تا بحال به این معضل اندیشیده‌اند که چرا جوانان ایلام لباسهای تیره را بیشتر ترجیح می‌دهند؟چرا به قهوه‌خانه برای کشیدن قلیان می‌روند؟ چرا در شهر اگر تصادفی رخ دهد اکثرا منجر به درگیری می‌شود؟
در کل کشور بیش از30سالن فرهنگی – هنری- ورزشی مشابه این سالن که برنامه کنسرت درآن اجرا شد وجود دارد که برنامه کنسرت موسیقی در آنها اجرا شده مثلا: سالن شهید نژاد فلاح درکرج-شهید آوینی درتهران-سالن حضرت امام(ره)کرمانشاه و چندین سالن دیگر؛ البته این مطالب درج شده در آن رسانه‌ي وزين(!) نشانگر یک بام و دو هوا بودن است که اگر این برنامه مورد پسند شما نبود چرا آن خبرنگار با خانواده محترم حضور پیدا کردند؟!
ما نيز به رسم ادب به اين مدعيان ولايت‌مداري سخنان گهرباري را از مقام معظم رهبري در پي مي‌آوريم تا اين عزيزان بدانند كه بصيرت لازمه‌ي جامعه‌ي امروز ماست؛ متأسفانه خيلى از کسانى‏که مى‏توانند کار فرهنگى بکنند، به کارهاى اجرايى و يا سياسى مشغولند، يا حتّى اگر با نام فرهنگى هم حضور دارند، باطن کار، با کار سياسى است. بيش از کار سياسى، بايد کار فرهنگى براى شما اهميت داشته باشد. در عرصه فرهنگ، بنده به‏معناى واقعى کلمه، احساس نگرانى مى‏کنم و حقيقتاً دغدغه دارم. اين دغدغه از آن دغدغه‏هايى است که آدمى به‏خاطر آن، گاهى ممکن است نصفِ شب هم از خواب بيدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند.(مقام معظم رهبری)
بايد از اين كاسه‌هاي داغ‌تر از آش پرسيد! کجا رهبر انقلاب نسبت به هنر چنین دیدگاهی دارند؟ ای کاش مدعیان، نظرات ایشان در خصوص موسیقی و حتی موسیقی غربی را لااقل بک بار می‌خواندند و سپس برای مقاصدشان از ولايت‌مداریشان بهره‌برداری می‌کردند. (هنر از ديدگاه مقام معظم رهبري، چاپ و نشر: دفتر نشر و فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1377)
مگر نه این است که رهبر انقلاب، تنها موسیقی "لهوی" را حرام دانسته و تشخيص مصاديق را هم موکول به نظر خود "مکلّف" و "عُرف" دانسته‌اند و تصریح داشته‌اند" نهى ديگران از باب نهى از منکر منوط به اين است که احراز نماييد که آنان هم آهنگ‌هاى مزبور را از نوع موسيقى حرام می‌دانند."
آیا عرف جامعه فقط همین افراد اندک شمارند که مرجع تشخیص باشند یا در باب نهی از منکر، طبق فتوای فوق‌الذکر، احراز نموده‌اند کسانی که در آن کنسرت شرکت كرده‌اند، آن را موسیقی حرام می‌دانسته‌اند؟!
کسانی که راست می‌روند و چپ می‌آیند و در عبورشان از قانون، از رهبری مایه می‌گذارند، مگر بارها و بارها توصیه‌های مکرر ایشان به لزوم قانونمندی را نشنیده‌اند و نخوانده‌اند؟ این سخن رهبری را بخوانید: "در هر قضيه‌اى، در هر حادثه‌اى ممكن است يك عده‌اى قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه بايد اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معين كرده است. چرا قانون‌شكنى كنند؟ چرا براى مردم هزينه درست كنند؟ چرا كشور را دشمن‌شاد كنند؟ چرا برنامه‌هائى را كه عفونت تصميم‌گيرى‌ها و ترفندهاى دشمن از آن بلند و آشكار است، اجرا كنند؟ قانون، راه معين كرده است." این سخنی کاملاً منطقی است و همان گونه که درباره انتخابات صادق است - که در همین باره هم بیان شده - درباره "هر قضیه و هر حادثه ای" بنا به همین سخنان صدق می کند.
مدعیان ولایتمداری این را هم به نقل از رهبر معظم انقلاب بخوانند: " هيچ چيزى از قانون بالاتر و عزيزتر نيست. در دنيا معروف است، ميگويند قانون بد هم از بى‌قانونى بهتر است. بعيد نيست آدم اين را قبول داشته باشد؛ چون بى‌قانونى، هرج و مرج است؛ قانون بد لااقل يك ضابطه‌اى است؛ خب، انسان اصلاحش ميكند."
باور کنید که ما نیز دغدغه دین و فرهنگ‌مان را داریم ولی راهش این نیست که بر چهار جوان هنرمند، به جرم (!) این که می‌خواسته‌اند دور هم جمع شوند در حضور مأموران قانون، موسیقی بنوازند و بشنوند و بعد به خانه‌هایشان برگردند، صدا کلفت کنیم و مفسد بخوانیمشان و اگر قسمت بود، تهدید و تهمت نثارشان کنیم! آقایان! همان خدایی که شما دم از آن می‌زنید، خدای همان کسانی هم هست که این گونه علیه‌شان می‌تازید و آن بیچارگان هم در موضع ضعف، حتی توان دفاع از خود را هم ندارند. "اتقوالله" تا حالا شنیده‌اید؟ شنیده‌اید!
آنهایی که با مردم این گونه توهین‌آمیز رفتار می‌کنند بفهمند که مردم، دیندارتر و مقیدتر از آنان هستند . اين عزيزان بايد بدانند که با تحجر خود، بیشترین جفا را به دین و تشییع روا می‌دارند چرا که تصویری خشک و خشن و بی منطق از دین محمدی(ص) در نزد مردم و به ویژه جوانان ترسیم می‌کنند.