ايلام بيدار::بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهها، یکی از مهمترین مسائل کشورهای درحال توسعه میباشد. از آنجایی که در هر جامعه هزینه های سنگینی را برای آموزش افراد بهمنظور دستیابی آنها به شغل و همچنین پاسخگویی به نیازهای بازار کار پرداخت میشود، بیکاری فارغالتحصیلان اثرات زیان باری بر جامعه برجای خواهد گذاشت.
بیکاری فارغالتحصیلان به هدر رفتن سرمایه عظیم انسانی کشور منجر می گردد و ازآنجا که اکنون رقابت اقتصادی، بیشازپیش به نیروی انسانی آموزشدیده و متخصص وابسته است، با این اوصاف بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهها، به معنی از دست رفتن سرمایههای مادی، علمی و فرهنگی است.
پدیده بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی در حدود اوایل دهه 1370 در ایران بروز کرده و هرساله شدیدتر شده است. ادامه روند فعلی نیز چشمانداز اشتغال آینده این گروه را تیرهتر مینمایاند. این پیشبینی و استدلالهای مربوط به حساسیت بیکاری این گروه، لزوم برنامه ریزی اصولی و تدوین سیاستهای دقیق برای تنظیم عرضه و تقاضای نیروی انسانی متخصص را برای توجه بیشتر مسئولان و برنامه¬ریزان، مورد تأکید قرار داده است.
در سالهای اخیر اقتصاد ایران، به ویژه در شهرستانها و روستاها به شکل بحرانی گریبان گیر این معضل میباشد، مسئله ای که باعث میشود هرساله نیروی انسانی فعال و بیکار موجود در شهرستانها و روستاها راهی مراکز استان ها شوند. مراکزی که خود از این جنبه مشکلات زیادی دارند، با این گروه از مهاجرین مشکلات آنها دوچندان شده که علاوه بر معضل بیکاری، مشکلات دیگری مثل حاشیه نشینی، فساد، ترافیک و .... گریبان گیر آن می شود.
اکنون جمعیت عظیمی از دانشجویان استان ایلام فارغ التحصیل شده اند و مدارک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و بالاتر را اخذ نموده ولی بدون شغل سرگردان مانده اند. شغلی که متناسب با رشته و تخصص آنها باشد در شهرستان و حتی استان یافت نمی شود. این قشر از جامعه که سرمایه عمده نیروی انسانی و پتانسیل نهفته کار و انرژی هستند و آینده جامعه به تلاش و همت آنان نیازمند است، در حال حاضربه دلیل بیکاری و بالارفتن سن دچار یاس و سرگردانی هستند، برخی از آنان به مشاغل کاذب و نامناسب روی آورده و برخی از آنها مهاجرت از شهرستان را بر هرچیزی ترجیح می دهند تا در شهرها و بنادر دورافتاده کشور شغل و کسب و کاری مهیا کنند و سربار خانواده نشوند.
موضوع اشتغال و دستیابی افراد به شغل موردنظر از اساسیترین نیازهای جامعه محسوب میشود. بیکاری بهعنوان یک پدیدهی مخرب اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح بوده و رفع آنهمواره ازجمله دغدغههای برنامه ریزان بوده است. اشتغال و بیکاری ازجمله موضوعات مهم اقتصادی هر کشوری است، بهگونهای که افزایش اشتغال و کاهش بیکاری بهعنوان یکی از شاخصهای توسعه یافتگی جوامع تلقی میشود.
در حال حاضر بیکاری و تبعات ناشی از آن، یکی از معضلات اساسی کشور به شمار میآید، بیشک مسئلهی بیکاری در کشور ما متأثر از خیل عظیم جوانانی است که در چند سال اخیر بهعنوان جویندگان شغل به بازار کار کشور واردشدهاند.
اگرچه مسئله بیکاری با توجه به تبعات آن در ناهنجاریهای اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی برای کلیه آحاد جمعیت کشور آزاردهنده و برای اقتصاد کشور بازدارنده است. با این حال بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهها از حساسیت و ضریب اهمیتی دوچندان برخوردار است.
بدون شك به مسئله بيكاري نمیتوان تنها از منظر اقتصادي نگاه كرد بلكه بحراني است كه ازجوانب مختلف اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي قابل بحث و بررسي است، تجربه نشان داده است كه براي حل معضل بيكاري چارهای جز توجه به تمام جوانب فوق و همچنين تعامل مناسب با تحولات جهاني نبوده، بسيج كليه امكانات مادي و معنوي جامعه و استفاده از تمامي ظرفيتهاي بالقوه آن را مي طلبد.
موضوعاتي از قبيل جريانات و مسائل سياسي و اجتماعي نظير اظهار بيكاري جهت اخذ وام و تسهيلات، عدم انطباق تحصيلات و دورههاي آموزشي با بازار كار ، تغييرات تكنولوژيكي ، تغييرات رفاه خانوارها ، افت و خيز فرهنگ كار در بين اقشار جامعه ، عدم وجود شرايط مناسب جهت سرمايه گذاري ،تحولات جهاني و نحوه برخورد با آن، چگونگي استفاده از موقعيتهاي بين المللي جهت سرمايه گذاري در داخل و... ازجمله مسائلي هستند كه همواره بازار كار را مورد تغييرو تحول قرار مي دهند و بالطبع بازار كار استان نيز از اين مسئله مستثني نخواهد بود.
نكته قابل توجه و اساسي ديگري كه در زمينه تحولات نرخ بيكاري استان مطرح میگردد، بحث امنيت و موقعيت ويژه استان ایلام در دهه شصت (دوران جنگ تحميلي) و از دست رفتن آن در دهه هفتاد میباشد. درگیری کامل استان ایلام در جنگ تحمیلی و از بین رفتن زیرساخت های استان نیز یکی از عوامل مؤثر بر بیکاری میباشد.
عوامل اقتصادی مانند کمبود سرمایهگذاری، اجرای خصوصی سازی، عدم حمایت از دستاورد های داخلی بر بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی تأثیر دارد.
درزمینه عوامل مؤثر بر بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی پیشنهادات زیر برای رفع بیکاری در استان ایلام ارائه میگردد:
1- ايجاد مراكز اطلاع رساني بازار كار: اطلاع رساني بايد به نحوي صورت پذيرد كه كليه اقشار جامعه اعم از زن و مرد ، شهري و روستايي ، كارگر و كارفرما بهطور مناسب بتوانند از آخرين اخبار و اطلاعات مربوط به بازاركار و فرصتهاي شغلي موجود آگاهي پيدا كنند.اين امر ضمن كاهش دوره بيكاري و تماس دائم بيكاران با بازار كار میتواند سبب اصل شايسته گزيني شود که این پیشنهاد بر اساس فرضیه چهارم که به بررسی نقش عوامل مدیریتی در بیکاری می پردازد ارائه گردیده و مسئولین امر باید با اطلاع رسانی به موقع کارجویان در حل مشکلات بیکاری بکوشند.
2- استفاده از فرصتهاي شغلي خارج از استان: مطابق با فرضیه سوم که به بررسی نقش عوامل اقتصادی بر بیکاری می پردازد به کارجویان و مسئولین پیشنهاد میگردد ضمن استفاده بهینه از فرصتهای داخلی از فرصتهای خارج استانی نیز بهره برده و در حل معضل بیکاری بکوشند. استفاده بهينه از فرصتهاي شغلي موجود و مناسب در ديگر استانها و حتي طرحهاي ملي ضمن كاهش بيكاري میتواند زمينه تربيت نيروهاي زبده و كارآمد را براي استان فراهم نمايد.
3- ایجاد و ورود صنایع بزرگ به استان: مطابق با فرضیه سوم که به بررسی نقش عوامل اقتصادی بر بیکاری می پردازد به مسئولین امر پیشنهاد میگردد ضمن تلاش برای توسعه صنایع داخل استان زمینه و بستر لازم را برای ورود صنایع بزرگ به استان ایلام فراهم آورند. استان ایلام علی رغم وجود ظرفیت گسترده و ماهر نیروی انسانی، یکی از محروم ترین استانهای کشور بهحساب میآید. متأسفانه زیرساخت های لازم برای استفاده از این نیروی انسانی جهت کمک به تولید نادیده گرفتهشده است. نبود کارخانه های بزرگ در استان ایلام یکی از بزرگترین دلایل بیکاری در استان ایلام بهحساب میآید، بنابراین به مسئولین استانی و کشوری پیشنهاد میگردد با ایجاد کارخانه های تولیدی در استان ضمن حل بخشی از معضل بیکاری، به رونق و تولید ملی نیز کمک نمایند.
4- توجه به بومی گزینی با توجه به ظرفیتهای استان ایلام: مطابق با فرضیه پنجم که به بررسی نقش عوامل سیاسی بر بیکاری می پردازد به مسئولین پیشنهاد میگردد در راستای رفع معضل بیکاری در استان ایلام از سیاستهای بومی گزینی در استان استفاده کنند. علی رغم وجود تعداد بالای فارغالتحصیلان بیکار در این استان گاها شاهد ورود نیروهای کار از استانهای دیگر به ایلام هستیم . بهعنوان نمونه ایلام یکی از بزرگترین منابع گاز و نفت در کشور بهحساب میآید اما بی توجهی مسئولان به بحث بومی گزینی باعث بیکار ماندن نیروی تحصیلکرده استان و روی آوری به مشاغل کاذب میشود.
5- توجه کافی از سوی مسئولین به مناطق گردشگری و صنعت توریسم استان: مطابق با فرضیه ی دوم که به بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی مؤثر بر بیکاری می پردازد به مسئولین پیشنهاد میگردد ضمن استفاده از قدرت سیاسی خود از قدرت فرهنگی و تبلیغاتی خود جهت معرفی استان ایلام بهعنوان هدف گردشگری تلاش لازم را به عمل آورند استان ایلام یکی از استانهای چهارفصل کشور بهحساب میآید همچنین وجود جاذبه های طبیعی و بکر استان ایلام میتواند هر گردشگری را شگفت زده کند اما عدم اطلاع رسانی و نبود قدرت تبلیغاتی استان باعث محرومیت استان از وجود نعمت گردشگران از سایر استانها شده است و از ایلام بهعنوان استانی ناشناخته یاد میکنند. بنابراین به مسئولان استانی پیشنهاد میشود ضمن در نظر گرفتن مناطق بکر استان در راستای تبلیغات صحیح و اطلاع رسانی به موقع بیشازپیش بکوشند.
6- استفاده از ظرفیتهای اقتصادی همسایگی با کشور عراق: مطابق با فرضیه سوم که به بررسی نقش عوامل اقتصادی بر بیکاری می پردازد به مسئولین امر پیشنهاد میگردد ضمن استفاده حداکثری از موقعیت جغرافیایی استان ایلام بسترهای لازم برای استفاده بیشتر از این موقعیت اقتصادی و رفع معضل بیکاری را فراهم آورند استان ایلام به لحاظ جغرافیایی در همسایگی کشور عراق قرار گرفته است و با توجه به ظرفیتهای مرزی استان ایلام و وجود منطقه ویژه اقتصادی مهران، لزوم توجه به این ظرفیت و استفاده حداکثری از این ظرفیت برای ایجاد اشتغال جوانان تحصیل کرده امری ضروری به نظر میرسد .
7- ایجاد آموزشهای متناسب با نیاز بازار کار: مطابق با فرضیه اول که به بررسی نقش عوامل آموزشی مؤثر بر بیکاری می پردازد به مسئولین امر پیشنهاد میگردد با ساماندهی مراکز آموزشی در راستای آموزش متناسب با بازار کار تلاشهای لازم را بعمل آورند. وجود دانشجویان و درصد بالای فارغالتحصیلان دانشگاهی تا زمانی که مورد استفاده و بهره برداری اقتصادی قرار نگیرد شاخصی برای پیشرفت محسوب نمیشود. متأسفانه کمبود مراکز آموزش مهارت و عدم آگاهی فارغالتحصیلان دانشگاهی از این مراکز یکی از عوامل مؤثر بر بیکاری میباشد. لازم است مسئولین با توجه به نیاز بازار کار و با دیدی بلندمدت نسبت به پذیرش دانشجو در دانشگاهها اقدام کنند و مانع از روند افزایشی رشتههای نامتناسب با بازار کار شوند.
8- گسترش آموزشهاي تخصصي و فني و حرفهای: مطابق با فرضیه اول که به بررسی نقش عوامل آموزشی مؤثر بر بیکاری می پردازد به مسئولین امر پیشنهاد میگردد که با برگزاری کلاس های فنی و حرفه ای و ایجاد دورههای مهارتآموزی متناسب با نیاز بازار کار زمینه لازم برای رفع بیکاری را فراهم آورند. از آنجائيكه قسمت عمده اي از فارغالتحصیلان دانشگاهي و همچنين بيكاران جوياي كار از تخصصهاي لازم بي بهره بوده و يا داراي مهارت كافي براي احراز شغل نيستند لذا برنامهریزی براي تربيت نيروي انساني متخصص فوق العاده مهم به نظر میرسد .آموزشهاي تخصصي و فني و حرفهای علاوه بر آماده نمودن افراد جهت تصدي گري مشاغل خاص و تخصصي كردن اشتغال ، افراد رادر تماس دائمي با بازار كار قرار داده و آنها را جهت پيدا نمودن كار دلگرم و اميدوار مي نمايد.
9- اصلاح قوانين مرتبط با بازار كار: مطابق با فرضیه پنجم که به بررسی نقش عوامل سیاسی بر بیکاری می پردازد به مسئولین پیشنهاد میگردد قوانین و مقررات را بهگونهای مورد بازنگری قرار دهند که حداکثرکمک لازم را به رفع معضل بیکاری بنماید. بازنگري و اصلاح قوانين مربوط به بازار كار ازجمله قوانين كار و تامين اجتماعي به نحویکه تامين كننده منافع كار آفرينان و كارگران باشد میتواند رونقي دوباره در بازار كار بخش غير رسمي و درنتیجه اشتغال استان ايجاد نمايد.
انتهای پیام/ش