ایلام بیدار12:08 - 1396/02/23

ویژگی‌های «ریاست» در قرآن و روایات

در احادیث و روایات، ریاست طلبی و هلاکت در کنار یکدیگر قرار گرفته و امام صادق(ع) درباره آن می‌فرماید: از رؤسایی که ریاست طلب هستند دوری کنید که به خداوند قسم، هرکس پشت سر آنان راه رود، نیست مگر آنکه نابود می‌شود و دیگران را هلاک می‌کند.

به گزارشايلام بيدار، موسم انتخابات ریاست جمهوری رسیده است و یکی از دغدغه‌ها، انتخاب اصلح است. برای این انتخاب و پیدا کردن بهترین گزینه از بین نامزدها، بررسی اخلاق، رفتار و برنامه‌های یک نامزد، بسیار لازم و ضروری است. مناظره‌ها، گفت‌وگوهای یک طرفه یا دو طرفه، امکانات خوبی را برای یافتن اصلح در اختیار مردم قرار می‌دهد. یکی از شاخصه‌هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد و به آن توجه شود؛ میزان ریاست طلبی افراد است و اینکه آیا این شخص با هدف کسب قدرت آمده یا تمام تلاشش برای به دست آوردن منصب ریاست جمهوری است یا آنکه دغدغه خدمت در سر دارد؟ توجه به این مهم که جنگ، جنگ قدرت است یا جنگ خدمت، خیلی اهمیت دارد. اهمیتی که برخاسته از آیات قرآن و روایات متعدد است. در این یادداشت به برخی از احادیث، در موضوع ریاست طلبی می‌پردازیم.

«ریاست» در قرآن و روایات

ریاست دو نوع پسندیده و ناپسند دارد. نوع پسندیده آن را می‌توان در روش و منش حضرت یوسف(ع) دید. حضرت وقتی با پیشنهاد پادشاه مصر روبرو شد؛ فرمود: «قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ»؛ گفت مرا بر خزانه‌هاى این سرزمین بگمار که من نگهبانى دانا هستم.» در این آیه می‌بینیم که حضرت یوسف، مسئولیت را براساس توانایی‌هایش پذیرفته و در کنار آن به امانتداری اشاره کرده و متعهد شده است.

انگیزه این پیامبر الهی برای پذیرش مسئولیت، تلاش برای نجات جان مردم از قحطی و خشکسالی بود تا در کنار آن و به وسیله محبوبیتی که کسب می‌کند؛ یکتاپرستی را نیز ترویج کرده و خرافات را بزداید. در انگیزه‌های حضرت یوسف، هیچگاه تکبر، عجب، بی‌اخلاقی و تلاش برای کسب قدرت دیده نمی‌شود.

 امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز انگیزه و علت پذیرش حکومت را در نهج‌البلاغه اینگونه بیان کرده‌اند:

«أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ لُزُومُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى وُلَاةِ الْأَمْرِ أَنْ لَا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ، لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا، وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا، وَ لَأَلْفَوْا دُنْیَاهُمْ أَهْوَنَ‏ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز»؛ هان! به خدایی که دانه را شکافت، و انسان را به وجود آورد، اگر حضور حاضر، و تمام بودن حجت بر من به خاطر وجود یاور نبود، و اگر نبود عهدی که خداوند از دانشمندان گرفته که در برابر شکمبارگی هیچ ستمگر و گرسنگی هیچ مظلومی سکوت ننمایند، دهنه شتر حکومت را بر کوهانش می‌انداختم، و پایان خلافت را با پیمانه خالی اولش سیراب می‌کردم، آن وقت می‌دیدید که ارزش دنیای شما نزد من از اخلاط دماغ بز کمتر است!»

در این سخن نورانی، حضرت پس از ذکر سوگند به خداوند بیان داشتند که علت پذیرش ریاست و مسئولیت تنها برای مقابله با ستمگر و کمک به مظلوم بوده و بر اساس اقبال مردمی، به درخواست‌ها جواب مثبت دادند. در انتها نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع) با تشبیهی خاص، طلب دنیا را به کل از خود دور کردند و آن را بی‌ارزش‌تر از آب بینی یک حیوان دانستند.

اما همگان اینگونه نیستند؛ برخی کاملاً بر خلاف سیره پیامبران و اولیاء الله، به ریاست طلبی رو می‌آورند و میلیاردها خرج می‌کنند تا یک پست و عنوان موقتی را کسب کنند. اینان هدفی جز طلب دنیا برای دنیا ندارند.

اگر قدرت و پست و مقام هدف باشد و به عنوان وسیله‌ای برای خدمت به محرومان و نیازمندان استفاده نشده و از آن برای تعالی اسلام و مسلمین بهره گرفته نشود؛ ریاست طلبی ناپسند رخ داده که در آیات و احادیث به شدت نهی شده است. خداوند در قرآن کریم در آیه 83 سوره مبارکه «قصص» فرموده است:

«تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ؛ آن سراى آخرت را براى کسانى قرار می‌دهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند و عاقبت خوش از آن پرهیزگاران است.» در این آیه خداوند آسایش و آرامش ابدی در جهان آخرت را برای افرادی بر شمرده که در دنیا دنبال ریاست طلبی و دنیاخواهی نبودند.

ریاست طلبی حد و مرزی ندارد و کار به جایی می‌رسد که مانند فرعون، فرد می‌گوید: «فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى»؛ و گفت پروردگار برتر شما منم.

پس باید مراقب بود و به اینگونه افراد میدان نداد. چگونه یک فرد ریاست طلب می‌تواند به فکر خدمت باشد؟ یا چگونه می‌تواند به قانون احترام گذاشته و قانون گریزی نکند؟ آیا پیوستگی‌ای بین ریاست طلبی و پارتی بازی و ویژه‌خواری، وجود ندارد؟

از این روست که در احادیث ریاست طلبی و هلاکت در کنار یکدیگر قرار گرفته و حضرت امام صادق(ع) درباره آن فرمودند: «مَنْ طَلَبَ الرِّئَاسَةَ هَلَک‏؛ کسی که ریاست طلب است؛ نابود است.» و نه تنها آنکه خودش هلاک است؛ بلکه همراهانش نیز نابود می‌شوند و درباره آن باز حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «إِیَّاکُمْ وَ هَؤُلَاءِ الرُّؤَسَاءَ الَّذِینَ یَتَرَأَّسُونَ فَوَ اللَّهِ مَا خَفَقَتِ النِّعَالُ خَلْفَ رَجُلٍ إِلَّا هَلَکَ وَ أَهْلَک؛ از رؤسایی که ریاست طلب هستند دوری کنید که به خداوند قسم، هرکس پشت سر آنان راه رود، نیست مگر آنکه نابود می‌شود و دیگران را هلاک می‌کند.»

بنابراین، دایره قدرت یک فرد قبل از ریاست جمهوری با بعد آن بسیار متفاوت است. باید برای شناخت چنین روحیه ناشایستی در بین افراد، به نشانه‌ها توجه کرد. پرخاشگری، تمسخر مخالف، خروج از خطوط قرمز اخلاقی و شرعی در گفت‌وگوها و مناظره‌ها، بی‌تفاوتی نسبت به برخوردهای غلط و گناه آلود اطرافیان یا هواداران، استفاده از هر وسیله‌ای برای جمع کردن رأی، دادن وعده‌های غیر قابل انجام و... تنها برخی از آن نشانه‌ها هستند.

باید مراقب بود که انتخاب این افراد، باعث هلاکت همگانی است. هلاکت و ضرری که از یک گرگ درنده بیشتر است؛ همچنانکه امام رضا(ع) فرمودند: «مَا ذِئْبَانِ ضَارِیَانِ فِی غَنَمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رِعَاؤُهَا بِأَضَرَّ فِی دِینِ الْمُسْلِمِ مِنَ الرِّئَاسَةِ؛ دو گرگ گرسنه و درنده در میان گله گوسفندى که چوپانان ندارد، زیان‌مندتر نیستند از زیان ریاست در دیانت مسلمان.»

وقتی که ریاست طلبی چنین ضررهای سخت و بزرگی به دنبال دارد و دین و دنیای یک فرد مسلمان را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ آیا نباید به این نشانه‌ها توجه کرد؟!

انتهای پیام/ الف