زهرا عسگری::انسان، در زندگی همواره با مسائلی از قبیل انتخاب دوست، انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب همسر، انتخاب شغل، مسافرت، معاشرت، تفریح، فعالیتهای نیکوکارانه، مبارزه با کژیها و ناراستیها و... روبه رو است و بدون شک در همهی اینها نیازمند تفکر، اندیشه و تدبر است و لازم است پیرامون آنها، تحقیق و پژوهشی صورت گیرد و هر چه بیشتر و بهتر انسان بیندیشد، موفقیت بیشتری کسب میکند و احیاناً نیازمند به استمداد از تفکر و تجربه دیگران میشود.
در همهی این موارد جزیی، انسان به کمک نیروی عقل طرح تهیه میکند و آن را به مرحلهی اجرا در میآورد. اما تردیدی نیست که این اندازه طراحی و تدبیر برای ادارهی زندگی کافی نیست و انسان، علاوه بر این موارد جزیی، باید به یک طرح کلی، جامع و هماهنگ نیز دسترسی داشته باشد تا جهت گیریهای اساسی او را در بر گیرد. از این طرح کلی، تعبیر به مکتب میشود که داشتن آن برای هر انسانی ضروری است. در چنین طرحی میبایست خطوط اصلی روشها، بایدها و نبایدها، خوبیها و بدیها، هدفها و وسیله ها، نیازها، دردها و درمانها، مسئولیتها و تکلیفها مشخص شده باشند. بدیهی است که اگر ما با تحقیق به چنین مکتب کلی دست یابیم موارد جزیی را نیز تحت پوشش خود قرار داده و به همهی آنها جهت میبخشد(علیزاده،1380،ص136).
میدانیم زندگی قرآنی، از آنجا که متکی به خداست، از هدف و غایت تهی نیست، کوشش انسان مسلمان در زندگی، مبتنی بر وصول به هدف و غایت است. انسان در قرآن، فردی پرتاب شده به جهان نیست تا بدون برنامه، گذران عمر کند. انسان در منطق قرآن، بیهدف آفریده نشده تا نداند که مبداء، مقصود و غایتش کدام است.
زندگی یک انسان در مکتب اسلام، هم آغازش مشخص است و هم فرجام و غایتش، انسان نیز میداند که چه باید بکند و چه راهی پیش گیرد تا به هدف اعلای خویش برسد. از آنجا که قرآن، فلسفه آفرینش را مطرح کرده است سعی و تلاش انسان نمونه آن است تا خود را به هدف واقعی خویش برساند. از نظر قرآن مبداء و منشا انسان، خداست و پایان حیات آدمی به سوی اوست «انا لله وَ انا الیه راجعون»(بقره:156).
زندگی قرآنی، زندگی رهبری شده و ضابطه دار است؛ زیرا زندگی در این مکتب، خالی از تصمیم و انتخاب نیست. آدمی باید دست به انتخاب بزند تا به هستی ارزش ببخشد. این همان موضوعی است که تمامی متفکران به آن توجه داشته و میگویند که آدمی در زندگی محدود خویش ناگزیر از تصمیم و انتخاب است (هیئت تحریریه مؤسسه در راه، 1361، ص11).
اسلام برای انسانها آزادی فکر و گزینش قائل شده است. قرآن کریم در ضمن دهها آیه مردم را بر میانگیزد تا در مسائل مختلف اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، و اصول اعتقادات بیندیشند و در پرتو علم، اندیشه و بینش صحیح آرمانی را پذیرا گردند و هیچگاه چشم بسته به مسلکی پای در نبندند (جوادی آملی،1383،ص135) .
ما در مجموعهای زندگی میکنیم که در سراسر آن نظم و تدبیر به کار رفته است. خلقت همهی موجودات بر اساس دقت، نظم و قانون است. دین، قوانین درسهای مهم زندگی و موفقیت را به ما میآموزد. بیاطلاعی از این قوانین یا سرپیچی از آنها موجب بروز مشکلات و اختلال در آن مجموعه میشود. پس قبل از هر چیز باید از این قوانین مهم آگاه شویم و بعد به خود تلقین کنیم که هیچ راهی برای موفقیت نیست مگر اینکه به این قوانین احترام گذاشته و به آنها عمل کنیم.
بر هر مسلمانی آگاهی از فضایل اخلاقی و آداب شرعی به گونهای که زندگی خود را در راستای شریعت خداوند هدایت کند و از جادهی شریعتش منحرف نشود و حدود و مرزهای خداوند را نشکند، واجب است تا بتواند خود را با ارزشها و فضایل بیاراید و از زشتیهای رذایل، خویشتن را پاک نگاه دارد (قرضاوی، 1379، ص170).
انتهای پیام/س