ایلام بیدار07:45 - 1394/08/20
یادداشت/

ازدواج، خانواده ایده آل، جامعه آرمانی

هر گونه آسیب به بنیان مقدس خانواده پیامدهایی را در تحول ساختار کلی جامعه و نظام ارزشی و فرهنگی آن به دنبال دارد.

رودابه رضایی::ازدواج و تشکیل خانواده، نقش مهمی در تزکیه و بقای جامعه دارد و تلاش در جهت استحکام آن، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عمومی جامعه فراهم می سازد؛ چرا که ازدواج مشروع جلوی بی‌بند و باری، هرج و مرج و آشفتگی های جنسی را می گیرد و پسران و دختران جوان را وا می دارد که در چارچوب قواعد و اصول مشخصی به زندگی اجتماعی تن در دهند.

ازدواج و تشکیل خانواده برای انسان ها یک نیاز طبیعی است که از فطرت و آفرینش ویژه ی آنان سرچشمه می گیرد و نباید آن را یک قرداد متعارف اجتماعی تلقی نمود که در صورت عدم تحقق آن، آسیبی به نظام اجتماعی وارد نمی شود، بلکه برعکس، هر گونه آسیب به این بنیان مقدس پیامدهایی را در تحول ساختار کلی جامعه و نظام ارزشی و فرهنگی آن به دنبال دارد.

خانواده از آن رو که زیربنا و ریشه ی همه نهادهای اجتماعی است، قدرتمندترین کانون اثرگذاری و مؤثرترین مرکز برای سازمان دهی یا نابسامانی اجتماع و عامل تشکیل و سیستم‌دهی به جامعه است. هرگونه تغییر مثبت یا منفی در خانواده، در جامعه بزرگ انسان‌ها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد، ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات یا بی ثباتی جامعه تأثیر می گذارد.

جوامعی که در آن ارزش ها در خانواده متزلزل گردد، بی شک ارزش های اخلاقی در جامعه کلان سقوط خواهد کرد. خانواده و جامعه آنچنان به هم وابسته اند که فرایندهای اساسی اجتماعی بدون حضور خانواده، شکل واقعی خود را پیدا نخواهد کرد. فرایندهایی چون همکاری، سبقت جویی، ستیزه جویی، همانندسازی، سازش، فرمانروایی، سلطه پذیری و... همه و همه ریشه در خانواده دارند و این مورد تایید جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی است.

پایه و مبنای شرافت انسانی، خودخواهی و خودمداری، پذیرش انحراف، سرقت، تقلب و... همگی نشأت گرفته از خانواده است و این مورد تأیید جرم شناسان و آسیب شناسان اجتماعی است. و بالاخره ریشه های اساسی رشد یا پس افتادگی اجتماعی، صعودها و سقوط ها، سامان داری یا نابسامانی های اجتماعی و... را باید در خانواده جستجو کرد.

بیشتر حرکت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از خانواده آغاز شد و در جامعه موج آفرینی می کنند. بر همین اساس، همه ادیان الهی به ویژه اسلام، خانواده را مؤثرترین راه برای هر گونه تغییر و تحول در بافت فرهنگی و اجتماعی جامعه می دانند؛ زیرا از یک سو، خانواده خود مرکز تعامل و تأثیر متقابل افراد بر روی هم است و تجربیات و آگاهی های فرد در خانواده در شکل دهی نقش اجتماعی او بیشترین تأثیر را دارد. و از سوی دیگر، هر کدام از افراد خانواده پس از ورود به جامعه، در هم فرو می روند و بر یکدیگر اثر متقابل گذارده، آرمان ها و عقایدشان در هم می آمیزد و حاصل این فعل و انفعالات به صورت یک طرز فکر، یک اندیشه اجتماعی و در نهایت به شکل یک سیستم فرهنگی در می آید.

واضح است که اگر خانواده از سلامت کافی برخوردار نباشد، افراد بیمارگونه خانواده نیز پس از ورود به جامعه و کنش متقابل اجتماعی با سایرین، بیماری خویش را به دیگران سرایت داده، ساختار جامعه را از هم فرو می پاشند؛ و گاهی ممکن است یک رفتار نامعقول و غیرمعقول اجتماعی در اثر همین تعاملات به صورت یک رفتار پسندیده در جامعه ظهور کند.

همین طور اگر خانواده‌های یک جامعه بهنجار و متعادل باشند، جامعه نیز از سلامت واقعی برخوردار خواهد بود. البته ناگفته نماند، در سلامت یا فساد جامعه نقش دیگر نهادها و کارگزاران اجتماعی مانند نهادهای مذهبی و وسایل ارتباط جمعی را نمی توان نادیده گرفت. اما بنابر پژوهش های جامعه شناسان اجتماعی در این تأثیرگذاری نهاد خانواده درصد قابل توجهی را به خود اختصاص داده است که آن را از میان کارگزاران اجتماعی متمایز می سازد.  بنابراین برای تشکیل یک جامعه آرمانی، تأسیس خانواده های آرمانی ضرورت دارد و خواستاران جامعه ایده آل باید به تشکیل خانواده های ایده آل بپردازند.

 

ایلام رصد

انتهای پیام/س