ایلام بیدار08:51 - 1391/12/08

نقش گلوله ی فیلتری در جبهه

بچه ها گاهی اوقات برای کشتن موش های مزاحم از فیلتر سیگار به جای مرمی فشنگ استفاده می کردند.

 

سال 1366،دانشجوی سال دوم تربیت معلم شهید اشرفی اصفهانی کرمانشاه بودم که به همراه چند نفر از بچه های ایلام،داوطلبانه عازم جبهه شدم و با کاروان سپاهیان حضرت محمد(ص) در تاریخ 12 آذر ماه 66 به گردان 508 قائم (عج) در ارتفاعات قلاویزان مهران پیوستم و در دسته ی 2 آن گروهان به عنوان نیروی رزمی مشغول به خدمت شدم.

یکی از همشهری های خودم به نام علی صید یوسفی که در آن زمان سرباز وظیفه بود،خدمه ی دوشکا بود و یک نفر دیگر به نام سیف الله رحیمی،برادر سید ماشاالله رحیمی فرمانده  گردان 508،نیز با وی در یک سنگر بودند.

یک روز من و و یکی از دوستانم به نام توفیق قنبری- که ایشان هم دانشجوی تربیت معلم بود- سری به سنگر علی صید یوسفی زدیم.

بچه ها گاهی اوقات برای کشتن موش های مزاحم از فیلتر سیگار به جای مرمی فشنگ استفاده می کردند.

آن روز سیف الله رحیمی بیرون از سنگر با گلوله ی «فیلتری» به موش ها شلیک می کرد.

سیف الله وارد سنگر شد و فراموش کرده بود که خشاب را از تفنگ جدا کند؛روبروی ما نشسته بود و ناخودآگاه داشت با تفنگش ور می رفت،یک مرتبه صدای شلیک بلند شد و سر و صورتم پر از دود و باروت شد؛گلوله درست از کنار صورتم رد شدو در دیوار بلوکی سنگر فرو رفت.

 

راوی:صید محمد رحمتی