ایلام بیدار07:47 - 1394/07/27
دکترای علوم سیاسی:

اقدام روسیه در سوریه مقابله عملی با ائتلاف آمریکایی داعش است

سارا فلاحی گفت: وارد شدن روسیه به مقابله عملی با ائتلاف غرب نقطه عطفی در موفقیت های منطقه ای ایران است.

به گزارشايلام بيدار به نقل ازایلام رصد، حمله ی نظامی روسیه به مواضع داعش در سوریه طی هفته های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. بسیاری از تحلیلگران اقدام روسیه را ناشی از تلاش مقام های این کشور برای پیگیری اهدافی می دانند که اینک در قالب مبارزه با تروریسم ظاهر شده اما ابعادی راهبردی و فرامنطقه یی دارد.

به همین دلیل، بسیاری از پیامدهای این اقدام بر روابط آینده ی کاخ کرملین و کاخ سفید و توازن قدرت در خاورمیانه صحبت می کنند. آنچه در این میان اهمیت دارد این است که اقدام روسیه تاثیر تعیین کننده ای بر بحران سوریه و آینده ی آن دارد و به شکلی کلان تر بر توازن قدرت منطقه ای و حتی بین المللی هم به شکل میان مدت و بلند مدت اثر خواهد گذاشت. برای بررسی اهداف روسیه از اقدام نظامی علیه داعش و پیامدهای منطقه ای و بین المللی آن، خبرنگار ایلام رصد، با دکتر" سارا فلاحی" مدیرگروه علوم سیاسی وعضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام به بحث و گفت وگو نشسته است.

در روزهای اخیر شاهد حملات روسیه به مواضع داعش بودیم تحلیل شما از این اقدام چه بوده و به چه دلیل در سطح بین المللی از اهمیت خاصی برخوردار شده است؟

بعداز ظهورداعش و تروریسم تکفیری یکی از مهم ترین رویدادهای منطقه خاورمیانه حمله نظامی  روسیه به تروریست ها در سوریه است.اهمیت این حمله نظامی زمانی افزایش پیدا می کند که بدانیم روس ها از دهه هفتاد تا کنون اقدامی عملی در جهت حمایت از متحدین خود انجام نداده بودند و هماره نظاره گر اعمال سیاست های آمریکا در منطقه خاورمیانه بوده اند.تا جایی که روس ها به تدریج هژمونی آمریکا در خاورمیانه را پذیرفتند و صرفاً تلاش می کردند تا از ائتلاف ها و اختلاف های منطقه ای بهره برداری کنند و گاهی از توبره بخورند و گاهی از آخور!

در بخشی از جواب بیان داشتید که این اقدام روسیه از دهه هفتاد ب این سمت اولین اقدام در حمایت از متحدانش بوده است توضیحاتی را در این خصوص بفرمایید.

اگر نگاهی به تاریخ رقابت آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی داشته باشیم به این مهم می رسیم که از سال 1973 که مصادف با آغاز دوران جنگ سرد میان این دو ابرقدرت جهانی است شوروی در مسیر افول قدرت منطقه ای و جهانی قرار می گیرد و زمینه های لازم برای قدرت افزایی آمریکا فراهم می شود.

فروپاشی شوروی در دهه 90 میلادی واقبال مردم روسیه به فرهنگ و آرمان های اقتصادی غرب نشان گر پوسیدگی بیش از بیش ایدئولوژی سوسیالیزم آن هم از نوع روسی آن بود.بحران هویت در کنار بحران های سیاسی،اقتصادی و ایدئولوژیکی سایه سنگین خود را چنان بر سر جامعه روسی انداخته بود که تا مدت ها روس ها نتوانستند از مشکلات داخلی فارغ شوند و در معادلات مهم بین المللی هم وزن آمریکایی ها تأثیر گذار باشند.ظهور پوتین در عرصه قدرت روسیه و شخصیت حقیقی و حقوقی قدرتمند و کاریزماتیک ایشان حلقه مفقوده ای بود که در بزنگاه تاریخ روسیه پیدا شده بود.

وی تلاش خود را در راستای بازتولید هویت تحقیر شده روسی به کار برد و بر این مهم پافشاری می کرد تا روس ها شخصیت خود را بازتولید نمایند.با این حال انبوه مشکلات داخلی و ثبات هژمونیکی که آمریکا در سایه نفوذ منطقه ای خود ایجاد نموده بود فضا های کنش و واکنش مؤثر را از روس ها گرفته بود تا بتوانند به عنوان یک بازیگر مهم جهانی در تحولات مهم خاورمیانه نقش آفرینی نمایند.

این افول قدرت و پرستیژ تا جایی پیش رفت که وقتی شاهزاده بندر سلطان روسیه را به انجام عملیات های تروریستی در چچن تهدید کرد آن ها حتی از واکنش های تند دیپلماتیک نیز خودداری کردند.روس ها حتی در اشغال سوریه توسط داعش تلاش نمودند تا به عنوان بازیگری خنثی عمل نمایند و صرفاً در سایه سیاست های منطقه ای ایران بود که در دقایق پایانی مشخص شدن خطوط ائتلاف های منطقه ای به جبهه ایران پیوستند و این آغاز بازیابی روس ها بود.

بر اساس آن چه که بیان داشتید می توان گفت این سوال مهم امروز در تمام محافل سیاسی مطرح است که چرا روس ها در شرایط کنونی و بر عکس رویه منطقه ای خود دست به حملات نظامی علیه داعش زده اند و چگونه است که در این شرایط دعوت یکی از متحدین خود را لبیک گفته و برای بقای این متحد خود وارد عمل شده اند؟

پاسخ های زیادی به سوال فوق داده شده است؛به عنوان مثال برخی از تحلیل گران معتقدند روس ها به این نتیجه رسیده اند که دامنه نفوذ تروریسم منطقه ای در حال گسترش به چچن و قفقاز است و افزایش جنگجویان چچنی و قفقازی در میان تروریست ها می تواند زنگ خطر جدی برای این کشور به صدا در بیاورد.

برخی دیگر معتقدند روس به دنبال آرمان قدیمی خود یعنی دسترسی بیشتر به آب های آزاد جهان هستند و بندر طرطوس سوریه که یکی از مهم ترین راههای ارتباطی روسیه با دریای مدیترانه است یکی از مهم ترین انگیزه های روس ها برای حضور نظامی در سوریه است.

در واقع این بندر از دیر باز به عنوان یکی از پایگاه های قدرت روسیه در مدیترانه بوده است و سقوط اسد باعث می شود روس ها این بندر را به عنوان آخرین پایگاه خود در مدیترانه از دست بدهند.

از طرف دیگر نفوذ غرب و گسترش ناتودر مناطقی که حیات خلوت روسیه محسوب می شوند زنگ خطری برای روسیه بود هرچند فرجام انقلاب های رنگی در در مناطق تحت نفوذ روس ها  در مسیر منافع غرب نبود و این مناطق به دلیل قرابت های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مجدداً به روسیه اقبال نمودند اما برای مقابله با چنین رویدادهایی روس ها به این نتیجه رسیدند تا وارد مناطق نفوذ آمریکا در خاورمیانه شوند و زورآزمایی خود را در زمین آمریکا انجام دهند تا آمریکا فرصت حضور در مرزهای روسیه و در میان فرزند خوانده های روس را نداشته باشد.

چرا با این اوصاف که بیان کردید باز روسیه دعوت سوریه را لبیک و در حفظ بقای آن تلاش می کند؟

نکته قابل توجه دیگر که برخی از صاحب نظران مطرح می کنند نقش منفی طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا در حذف روس ها از معادلات خاورمیانه است با توجه به این که تجزیه خاورمیانه و ایجاد کشورهای ذره ای با زیر ساخت های ضعیف از اهداف آمریکا در این طرح می باشد تا بتواند در سایه ایجاد این ساختار جدید امنیت اسرائیل را تأمین کند لذا تروریسم تکفیری نیز به عنوان یکی از مهم ترین بازوهای عملیاتی نمودن این طرح در خدمت منافع آمریکا قرار گرفته است.

هر چند باراک اوباما وقتی به قدرت رسید مدعی عبور از یک جانبه گرایی و تلاش برای وارد کردن سایر متحدین خود در معادلات جهان و خاورمیانه بود اما در این استراتژی برای روسیه نقشی در نظر گرفته نشد این در حالی است که سایر کشورهای اروپایی مانند فرانسه،آلمان،انگلیس و حتی کشورهای غیر اروپایی مانند چین در استراتژی همکاری و اتحاد آمریکا واجد نقش و کارکرد بودند، با این تفاصیل روسیه برای بازسازی نقش منطقه ای و جهانی خود دست به حمله نظامی علیه تروریست ها در سوریه زده است.

برخی دیگر از تحلیل گران بر این باور هستند که هژمونی آمریکا در جهان و منطقه روبه افول است و آمریکایی ها دیگر مانند سابق قدرت کنترل منابع، حوادث و بازیگران را ندارند و این مهم را درشکست ائتلاف آن ها علیه داعش به وضوح می توان دید لذا در شرایط کنونی بهترین زمان برای روس هاست تا بر بستر افول آمریکا قدرت خود را بازتولید کنند و سهم خود از معادلات منطقه ای را تعیین نمایند.

تحلیل های سیاسی دیگر اقدام روسیه  را نشانگر یک تغییر مهم و اساسی در نظام بین الملل می دانند؛ تغییری که باراک اوباما نیز در سخنرانی خود در سازمان ملل به آن اشاره نمود و آن این که نظام  بین الملل در حال گذار به سمت چند قطبی شدن است.

اگر از یک بعد دیگر به اقدام روسیه نگاه کنیم می توان این  اقدام را حامل تحولات عظیم امنیتی در خاورمیانه دانست، روس ها که بعد از فروپاشی، خاورمیانه را به آمریکا سپرده بودند و نتوانسته بودند مانع از حضور آمریکا در عراق وافغانستان شوند و حتی توان مقابله با ائتلاف عربی-غربی در اشغال مجدد عراق و سوریه توسط داعش را نداشتند امروز به این نتیجه رسیده اند باید آمریکا را به این باور برسانند که نسبت به دغدغه های امنیتی روسیه بی توجه نباشد.

روس ها امروز به این نتیجه رسیده اند که برای متقاعد کردن آمریکا به پذیرش قدرت خود باید ازاستراتژی محافظه کارانه خود در قبال تحولات منطقه ای عدول کنند و به سمت اتخاذ استراتژی های تهاجمی بروند تا بتوانند به یک توازن در قدرت ژئوپولیتیکی با آمریکا برسند.

از طرف دیگر تحولات خاورمیانه بعد از ظهور داعش و حمایت های آمریکا،غرب و برخی دول عربی از آن در حال رفتن به سمت و سویی است که تمام حامیان این گروهک دچار آسیب شده اند، حمله به سفارت خانه های این کشورها،خطر بازگشت تروریست ها به اروپا و آمریکا،خطر افزایش آوارگان و سرازیر شدن آن ها به سمت اروپا که می تواند حامل بحران های مختلف هویتی،فرهنگی،اقتصادی و ... باشد باعث شده است تا در شرایط کنونی آمریکا و غرب نیز در زیر پوست سیاست های خود حامی اقدام روسیه باشند هر چند در سیاست های اعلامی خود به شدت با این عمل روسیه مخالف هستند، شرایط کنونی و مستأصل شدن غرب در برابر داعش بهترین شرایط را برای روسیه فراهم نموده تا بتواند ضمن حمایت از متحدینش قدرت خود در خاورمیانه را بازتولید کند و این پیام مهم را به آمریکا بدهد که دیگر نمی تواند مهم ترین بازیگر فرامنطقه ای خاورمیانه باشد.

این اقدام سوریه چه تاثیری بر منطقه و وضعیت داعش و متحدانش می گذارد و اینکه نقش ایران را در این اقدام چگونه ارزیابی می کنید؟

در واقع کنش استراتژیک روسیه در سوریه باعث تنگ تر شدن دامنه تحرکات امنیتی عربستان، ترکیه و سایر حامیان داعش می شود و می تواند شرایط بهتری را برای ایران به لحاظ افزایش حوزه امنیتی فراهم نماید، هر چند نمی توان از کنار این مهم گذشت که کنترل هوایی و زمینی عملیات توسط روس ها در سوریه می تواند حامل تبعات مهمی در حوزه نفوذ ایران در سوریه باشد.

البته این مهم در گرو شکل اقدام روسیه است اگر این اقدام صرفاً در قالب یک تاکتیک باشد و به شکل موقت انجام شود خطر اساسی متوجه نفوذ ایران نیست اما اگر این اقدام روسیه در قالب یک استراتژی بلند مدت منطقه ای باشد طبعاً شعاع عملیاتی آن به سوریه محدود نخواهد شد و می تواند سایر مناطق خاورمیانه را نیز تحت تأثیر قرار دهد بنابراین  بایداین تحولات به شدت توسط ایران مورد واکاوی قرار بگیرد.

هر چند برخی از تحلیل گران از این مهم به عنوان نقطه عطفی در  موفقیت ایران برای کشاندن روسیه به عرصه بازیگری در تحولات خاورمیانه در راستای منافع خودنام می برند؛ به عبارت دیگر ورود روسیه به جنگ سوریه عملاً منجر به تشکیل یک ائتلاف نا نوشته در برابر ائتلاف غربی-عربی-صهیونیستی طرفدار داعش شده است و ایران توانسته است از وزن هزینه های خود برای حفظ خط مقاومت درمنطقه بکاهد هرچند انگیزه های ایران و روسیه در حمایت از محور مقاومت متفاوت است اما وارد کردن روسیه و وادار کردن این کشور به مقابله عملی با ائتلاف غرب به رهبری آمریکا نقطه عطفی در موفقیت های منطقه ای ایران محسوب می شود.

با این حال اگر حمله روسیه را بازتولید کننده نظام دو قطبی بدانیم که در یک سمت آن غرب به رهبری آمریکا و در سوی دیگر روسیه و چین قراربگیرند ما شاهد شروع یک جنگ سرد دیگری خواهیم بود.

به نظر می رسد ما در این جنگ به راحتی گذشته نتوانیم بی طرف باشیم هر چند ما به لحاظ عقبه سیاسی که بعد از انقلاب داشته ایم خواهان قرار گرفتن در ذیل این دو قطب نیستیم اما شرایط جهانی و منطقه ای می تواند ما را مجبور کند در یکی از این دو اردوگاه قرار بگیریم که از هم اکنون باید برای حفظ استقلال سیاسی خود الزامات لازم را ایجاد کنیم.

 

انتهای پیام/س